به گزارش ایمنا، روزنامه جام جم نوشت: «نمردیم و هلند هم رفتیم!» بر وزن سینمایی «نمردیم و گوله (گلوله) هم خوردیم»، میتواند دیالوگ احتمالی شخصیت سید در «گوزنها» باشد، وقتی خبر اکران نسخه باکیفیت و مرمت شده این فیلم ماندگار و تحسین شده مسعود کیمیایی را در جشنواره روتردام هلند میشنود! حالا پس از قریب نیم قرن، آوازه رفاقت اینجایی سید و قدرت به آن سوی مرزها رسیده، آن هم به مدد پیشرفت تکنولوژی و عزم و اراده و همتی مثالزدنی و البته عشق به سینما. برای شیفتگان سینما که سالها عادت کرده بودند نسخههای بی کیفیت فیلمهای ایرانی را ببینند و چهرههای سید و قدرت و مش حسن و آقای حکمتی و هاشم و اتابک و… را از لابه لای انبوه خط وخشها و قابهای محو و رنگ و رو رفته حدس بزنند، حالا فرصتی برای تازه کردن دیدارها پیش آمده، آن هم با وضوح چشمگیر و جلوههای درخشان تصویری و کیفیتهای بلوری (blu-ray) و فول اچ دی و ۱۰۸۰. سال گذشته بود که نسخه باکیفیت «شطرنج باد» به کارگردانی محمدرضا اصلانی که توسط بنیاد مارتین اسکورسیزی مرمت شده بود، به دست علاقه مندان سینما رسید که هیچ ربطی به آن نسخه بی بنیه و مهجور قبلی نداشت. در سالهای اخیر هم به همت فیلمخانه ملی ایران و تلاش کارشناسان ایرانی، برخی فیلمهای مهم سینمای قبل و بعد از انقلاب که نسخههای بی کیفیتی داشتند، مرمت شدند و جلوه تازهای یافتند. بعضی از این فیلمها همچون خانه خدا (ابوالقاسم رضایی)، یک اتفاق ساده (سهراب شهید ثالث)، باد صبا (آلبر لاموریس)، گاو (داریوش مهرجویی)، ناخدا خورشید (ناصر تقوایی)، یا ضامن آهو (پرویز کیمیاوی)، اربعین (ناصر تقوایی)، بازمانده (سیف الله داد)، دونده (امیر نادری)، دیدهبان (ابراهیم حاتمی کیا)، طلسم (داریوش فرهنگ)، جادههای سرد (مسعود جعفری جوزانی) و پرده آخر (واروژ کریم مسیحی) در چند سال اخیر در جشنواره جهانی فیلم فجر و در بخش «نمایش فیلمهای کلاسیک مرمت شده» به نمایش درآمدند. نمایش نسخه باکیفیت و کامل فیلم گوزنها و قبل تر انتشار نسخه مرمت شده شطرنج باد و مرمت برخی دیگر از آثار سینمایی که به یک روند مثبت تبدیل شده، بهانهای شد تا در گفتوگو با لادن طاهری، مدیر فیلمخانه ملی ایران و مرکز اسناد و آثار تصویری کشور، به فعالیتهای این مجموعه و موضوع مرمت فیلمهای ارزشمند تاریخ سینما بپردازیم که یکی از ضرورتهای اساسی در زمینه فرهنگ و هنر است.
اقدام ارزشمند مرمت فیلمهای مهم قدیمی سینمای ایران توسط فیلمخانه ملی ایران از چه زمانی کلید خورد و اجرایی شد؟
بدیهی است که عملیات مرمت در فیلمخانه ها، همواره با نگهداری عجین شده است. بنابراین باید گفت مرمت فیلمهای آسیب دیده از اولین روز حیات مجدد فیلمخانه ملی ایران و مرکز اسناد و آثار تصویری کشور یعنی نیمه نخست سال ۱۳۶۳ شروع شد. از زمان پیدایش تصویر متحرک تا ظهور ویدئو، مهمترین مبنا برای نگهداری تصاویر متحرک فیلم بوده است، اما نوار سلولوئید به دلیل ساختار و کیفیت شیمیایی مواد تشکیل دهندهاش با هر میزان دقت و تجهیزاتی که نگهداری شود، روند نابودی و تجزیه را دیر یا زود طی خواهد کرد. از عمر بسیاری از اسناد دیداری و شنیداری گنجینه فیلمخانه ملی ایران بیش از یکصد سال گذشته است. متأسفانه نگاتیو برخی از فیلمها در اختیار فیلمخانه قرار نگرفته است، نسخههای پزتیو بسیاری از فیلمها نیز از فرط تکرار نمایش در سینماها و همچنین نگهداری طولانی مدت در مکانهای نامناسب در همان سالها، آسیبهای جدی دیدهاند و بسیاری از آنها با بهکارگیری تجهیزات و امکانات آنالوگ قابل اصلاح و مرمت اساسی نیستند. به همین جهت فیلمخانه ملی ایران در ۳۰ سال گذشته با فراهم کردن شرایط محیطی مناسبتر برای افزایش عمر فیلمها، انجام برخی اقدامات اصلاحی و مرمتی روی فیلمها، شستوشو و غبارزدایی، ترمیم شکستگی دندانهها و جلوگیری از افزایش خشکی و شکنندگی آنها از ورود آسیبهای تازه و جدی تر به فیلمها پیشگیری به عمل آورده است.
متر و معیار انتخاب فیلمها برای مرمت چیست؟ آیا اولویتها یا گروهی برای انتخاب آثار دارید یا خود صاحبان فیلمها و کارگردانان و تهیه کنندگان سفارش و پیشنهاد مرمت میدهند؟
آنچه امروز در فیلمخانه ملی ایران انجام میشود کاری دائمی، پرزحمت، پر دقت و پرحوصله برای ترمیم، اصلاح و احیای تصاویری است که تاکنون از خطر نابودی کامل و تاراج ایام نجات یافتهاند و با تمام وجود تلاش شده تا اسناد بصری، همگام با بهره برداری صحیح در حال حاضر برای نسلهای آینده محافظت شده و باقی بمانند. بنابراین گرچه تک تک فریمهای موجود نیاز به محافظت و مرمت دارد لیکن همواره اولویت با فیلمهای ارزشمند تاریخ سینما و میراث با ارزشی همچون اسناد و آثار به جای مانده از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، هشت سال دفاع مقدس، مناسبات سیاسی و اجتماعی مهم و… بوده است.
آمار دقیقی دارید که چند فیلم و چه فیلمهایی تاکنون مرمت شده؟
با فاصله زمانی کمی نسبت به آنچه در دنیا، در خصوص اصلاح و مرمت فیلمها انجام شد، فیلمخانه ملی ایران با ترمیم و احیای فیلمهای اون شب که بارون اومد و گاو، قدم در این راه سخت و دشوار گذاشت و با فیلمهای باد صبا (آلبر لاموریس)، برای آزادی (حسین ترابی)، ناخدا خورشید (ناصر تقوایی)، حاجی آقا آکتور سینما (اوانس اوگانیانس)، پرده آخر (واروژ کریم مسیحی) و… این راه ادامه پیدا کرد. چیزی که روزگاری دستیابی به آن آرزوی ما بود هم اکنون با دقت و کیفیت بسیار بالا و به دست جوانان متخصص ما در حال انجام است و این سطح از تخصص در این منطقه جغرافیایی از جهان منحصر به فرد است.
چه فیلمهایی در نوبت مرمت قرار دارند؟
از نظر فیلمخانه ملی ایران تمامی آثار تصویری موجود، در حکم اسناد ملی این سرزمین هستند و حتی یک فریم از هیچ فیلمی نباید از دست برود و اگر بودجه، تجهیزات، نیروی انسانی ماهر و زمان داشته باشیم، همه فیلمها باید مرتباً در پروسه حفظ و نگهداری و مرمت و بازآفرینی قرار گیرند.
چند نیروی متخصص روی مرمت هر فیلم کار میکنند و این کار معمولاً چقدر زمان میبرد؟
فعالیت در فیلمخانه ملی ایران به صورت زنجیره پیوستهای است که از لحظه ورود یک فیلم آغاز میشود، بنابراین تمام بخشهای فیلمخانه اعم از همکاران لابراتوار (شستوشو، چاپ و ظهور، مرمت آنالوگ و…)، کارشناسان بازبینی و فهرست نویسی، کارشناسان آرشیو، کارشناسان اسکن و در نهایت مرمت و اصلاح رنگ در این پروسه به صورت کاملاً تخصصی مشارکت دارند.
هزینه مرمت آثار چقدر است به طور متوسط و معمول؟
واضح است که حفظ، مرمت و احیای میراث تصویری که در گنجینه ملی ایران نگهداری میشود، کاری بسیار پرهزینه و دقیق و نیازمند دانش، سرمایه و فناوری بسیار پیشرفته است. همچنین به دلیل حجم انبوه این فیلمها لازم است که این دانش و فناوری در دسترس متخصصان همین مرز و بوم باشد. بنابراین تلاش شد که به جای ارسال نسخههای فیلمهای آسیب دیده به خارج از کشور برای احیا و بازیابی، تجهیزات، امکانات و دانش احیای دیجیتال اسناد دیداری و شنیداری در ایران فراهم شود. خوشبختانه چند سالی است که این امکانات و دانش فنی آن در ایران فراهم شده و به مرور کار مرمت دیجیتالی فیلمهای مهمی از تاریخ سینمای ایران انجام شده و تعداد بیشتری در مرحله انجام است که این موضوع علاوه بر تأمین امنیت فیلمها، عملاً سبب صرفهجویی در هزینه و پیشگیری از خروج ارز از کشور شده است.
احیاناً کمک مالی هم از خانه سینما یا سازمان سینمایی دریافت میکنید؟ در این خصوص ردیف بودجهای برای این امر تعیین شده است؟
فیلمخانه ملی ایران از نظر ساختار تشکیلاتی، زیرمجموعه سازمان امور سینمایی و سمعی و بصری است. بنابراین در راستای سیاستها و برنامههای آن سازمان هر ساله بودجه و امکانات مالی تخصیص داده میشود. البته فیلمخانه ملی ایران با تمام مؤسسات وابسته به سازمان سینمایی ازجمله خانه سینما، بنیاد سینمایی فارابی، موزه سینما، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و… همکاری متقابل دارد.
برخی معتقدند روند مرمت آثار کمی با کندی صورت میگیرد و باید شتاب بگیرد. آیا این امکان وجود دارد؟
اهداف و وظایف فیلمخانه ملی ایران کاملاً تبیین شده است. جمعآوری، حفظ و نگهداری یک نسخه از تمامی فیلمهای سینمایی ایرانی، تهیه گنجینهای از عکسهای صحنه، پوستر و آنونس فیلمهای سینمای ایران، تهیه شناسنامه کامل برای تمامی مجموعه، فهرست نویسی و طبقه بندی اسناد دیداری و شنیداری، ایجاد آرشیو نوار ویدئو در کنار آرشیو فیلم، همکاری مستمر با «فیاف» (فدراسیون بینالمللی آرشیوهای فیلم)، حفظ لابراتوار آنالوگ، ایجاد لابراتوار دیجیتال و اصلاح و مرمت دیجیتال فیلمهای سینمای ایران، طراحی و ساخت ساختمان و فضایی متناسب با استانداردها برای نگهداری بهینه از گنجینه اسناد و آثار سینمایی؛ به طور کلی هدف ما طی این سالها حفظ فریم به فریم اسناد و آثار تصویری کشور بوده است. همان طور که میدانید اکثریت قریب به اتفاق فیلمهای فیلمخانه ملی ایران در سالهای گذشته از انبار استودیوها، سینماها و آرشیوهای خصوصی تهیه و به مخازن فیلمخانه ملی ایران منتقل شده است. پارهای از این کپیهای نمایشی، به دلیل نگهداری در شرایط نامطلوب، در دسترس نبودن نگاتیو، آسیب جدی پزتیو، عملیات نامناسب لابراتواری در زمان ساخت و نمایشهای مکرر با آپاراتهای مستعمل از آسیب و گزندهای طبیعی و غیرطبیعی مصون نمانده و دچار تخریب فیزیکی شدهاند؛ چراکه آثار تصویری اعم از فیلم، عکس، اسلاید، نوارهای ویدئو و غیره ماهیت شیمیایی آسیب پذیری دارند و اگر در شرایط مناسب، از لحاظ نور، حرارت، رطوبت نسبی، دوری از تشعشعات، گردوغبار و… نگهداری نشوند بر اثر فعلوانفعالات شیمیایی و تأثیر انواع قارچها و باکتریها تجزیه میشوند. این وضعیت در مورد فیلمهای ساخته شده بر نوارهای سلولوئید بسیار جدی است و موجب رنگ پریدگی و خسارتهای بی شمار دیگر خواهد شد. تخریب و آسیبهای واردشده به این فیلمها امکان هرگونه بازسازی به صورت آنالوگ یا لابراتواری را از بین میبرد و تنها کاری که میتوان روی این دسته از فیلمها انجام داد، شستوشو و غبارزدایی، ترمیم شکستگی دندانهها و جلوگیری از خشکی و شکنندگی مقطعی آنها است؛ بنابراین متخصصان تأیید خواهند کرد برای رسیدن به نتیجه عالی در این خصوص دقت نظر و صرف وقت و هزینه بالا لازم است و قطعاً نتیجه عالی در این پروسه بسیار تخصصی با شتابزدگی و عجله به دست نخواهد آمد.
مخاطبان علاقه مند به سینما چطور میتوانند این آثار را ببینند؟ ممکن است به ظرفیت اکران این آثار هم فکر شود؛ به ویژه آثار سینمای بعد از انقلاب و آنها که مشکل ممیزی ندارند از این نظر شاید بخشی از هزینهها هم برگردد؟
در خصوص بحث اکران باید گفت اکثر فیلمهای موجود در فیلمخانه دارای مالک خصوصی بوده و موضوع اکران در حیطه اختیارات ما نیست و تابع قوانین و مقررات خاص خود است، اما فیلمخانه ملی ایران با نمایش عمومی این فیلمها در مراسم سینمایی، جشنها و جشنوارههای داخلی و خارجی، موقعیتی فراهم کرد تا علاقه مندان موفق به دیدن ماحصل این تلاش ارزشمند بشوند و گزارشهای مفصلی درباره شیوه و روند بازسازی و مرمت دیجیتال این فیلمها در مطبوعات و سایتهای فرهنگی و هنری منعکس شده است. ناگفته نماند کلیه نمایشهای فیلمخانه ملی ایران، غیرتجاری است و سینما تک ها یا کانونهای فیلم هم از طریق عضویت اعضا تشکیل میشوند.
فیلمخانه ملی ایران که سهم مهمی در حفظ بسیاری از آثار سینمایی دارد اما چرا فیلمها در سینمای ایران به حال و روز نامناسبی میافتند و مثل سینمای آمریکا و اروپا از ابتدا برای حفظ و نگهداری آنها تلاش نمیشود و چرا حتی برخی فیلمهای سالهای اخیر هم کیفیت خوبی ندارند؟
در منابع مربوط به تاریخ سینما نقل شده است ۹۰ درصد فیلمهای صامت تاریخ سینمای آمریکا که تا پایان دهه ۱۹۲۰ تولید شدهاند و۵۰ درصد فیلمهای صدادار آمریکایی که تا پایان دهه ۱۹۴۰ ساخته شدهاند، به دلیل بی مبالاتی یا بی توجهی در حفظ و نگهداری و مرمت، دیگر در اختیار علاقه مندان و پژوهشگران نیستند یا گم شدهاند یا مشمول تاراج ایام و نابوده شدهاند و با هیچ کوششی جایگزینی برای آنها پیدا نخواهد شد. مورخان و پژوهشگران سینمایی، این خسران را ضایعهای جبران ناپذیر برای تاریخ سینما و فرهنگ دیداری و شنیداری جهان میدانند. سالهاست فیلمهای گمشده، بخش عمده و مهمی از حلقه مفقودشده تاریخ سینمای جهان است. این در حالی است که خوشبختانه در ایران، نسخههای بسیار خوب و قابل قبولی از اولین فیلمهای تاریخ سینما (حاجی آقا آکتور سینما و دختر لر) موجود است. البته ضرورت حفظ و نگهداری فیلمها به عنوان میراث تصویری یک کشور، امروز بر کسی پوشیده نیست. در بسیاری از نقاط جهان این خود سینماگران هستند که فیلمهایشان را در اختیار فیلمخانه ها قرار میدهند تا در شرایط استاندارد نگهداری شود و نسل آینده بتواند از آن بهره گیرد. متأسفانه این مهم هنوز میان برخی فیلمسازان و سینماگران ما جایی ندارد و کسانی هستند که با تصور اینکه انبارها، موتورخانهها و گاراژهایشان فضای مناسب و کافی برای نگهداری فیلمهایشان دارد، از تحویل آن به فیلمخانه ملی ایران سر باز زدهاند و همین موضوع سبب از بین رفتن بخشی از میراث تصویری کشورمان شده است. این مساله تنها شامل سینماگران ما نمیشود. افرادی هستند که فیلمهای خانوادگی ارزشمندی را در قالب فیلم ۸ یا ۱۶ میلی متری در خانههایشان نگه داشتهاند، ارزشمند از این لحاظ که گاهی این فیلمهای خانوادگی حاوی تصاویر اشخاصی است که دیگر میان ما نیستند یا مکانهایی است که ممکن است الان دیگر وجود نداشته باشند و حتی وسایل زندگی و نوع پوشش اعضای خانواده در آن زمان، سند بصری مفیدی برای پژوهشگران، جامعه شناسان و متخصصان سایر رشتههاست. از این رو پیشنهاد فیلمخانه ملی ایران در کنار تاکید بر این حقیقت مهم که «خانهها محل نگهداری فیلمها نیستند» این است که افرادی که صاحب چنین اسناد و تصاویری هستند آنها را به فیلمخانه ملی ایران تحویل دهند تا ضمن ثبت آثارشان در دفتر اسناد ملی در کنار برخورداری از یک فایل دیجیتال که فیلمخانه در اختیار آنها قرار میدهد، از فیلمهایشان هم به شیوه بهتری در طول زمان نگهداری شود. بنابراین همچنان با افتخار میگوئیم با تلاش همه همکاران فیلمخانه ملی ایران اجازه نمیدهیم حتی یک فریم از گنجینه اسناد و آثار ملی کشور از بین برود.
همچون میراث ملی
از آنجا که در عصر اطلاعات و فناوری، اسناد و آثار شنیداری و دیداری بخشی از ثروتهای ملی و اموال عمومی هر سرزمینی محسوب میشوند و لاجرم باید همچون سایر میراث ملی حفظ، نگهداری و با امانت و مراقبت کافی به نسلهای بعدی منتقل شود، فیلمخانه ها تأسیس شدهاند؛ همان گونه که موزهها بنا شدهاند تا جایگاه حفظ و نگهداری آثار و اشیای باستانی کشورها باشند.
فعالیت و تلاش مستمر فیلمخانه ملی ایران برای گردآوری، حفظ، مرمت و عرضه مواد تصویری، به مثابه بخش پراهمیتی از میراث فرهنگی ایران گام اساسی و بسیار مهمی محسوب میشود. این فعالیت و تلاش از یک سو برای کشف و دستیابی به فیلمهای گمشده و همچنین پوسترها، عکسهای صحنه و دیگر اسناد مربوط به سینمای ایران بوده است، و از دیگر سو اتخاذ روشهای علمی و بینالمللی برای طبقه بندی، سازماندهی اطلاعات، ایجاد شرایط محیطی مناسبتر و ایمن برای نگهداری اسناد و البته تدوین ضوابط علمی و کاربردی به منظور استفاده صحیح از مواد موجود در این گنجینه ملی.
گردآوری تعداد قابل توجهی از آثار میراث دیداری و شنیداری ملی در چند دهه اخیر و روند رو به تصاعد تولید فیلمهای دیجیتال وظایف خطیر دیگری را پیش روی فیلمخانه ملی ایران قرار داده که مهمترین آنها مرمت آثاری است که به دلیل ساختار و کیفیت شیمیایی مواد تشکیل دهنده، نگهداری در شرایط نامطلوب و یا نمایشهای مکرر دچار تخریب فیزیکی شدهاند. این روند که از مدتی پیش آغاز شده، فرآیندی است بسیار پرهزینه و دقیق که نیاز به دانش، سرمایه و فناوری بسیار پیشرفته دارد و اگر چه به دلیل حجم گسترده فیلمها، محدودیت امکانات فنی، مالی و نیروهای متخصص به کندی پیش رفته اما تاکنون دستاوردهای مهم و ارزشمندی به همراه داشته است.
رسوایی ساواک در اروپا!
این نیما حسنی نسب، منتقد سینما بود که اولین بار خبر خوب مرمت فیلم گوزنها را در صفحه شخصی اش در اینستاگرام منتشر کرد. او بعد از انتشار یک خبر که حکایت از حضور گوزنها در بخش regained جشنواره روتردام هلند داشت، در پست دیگری به نقش مهم احسان خوشبخت، پژوهشگر و منتقد سینما در مرمت فیلم گوزنها اشاره کرد و نوشت: «دوست قدیمی و گرامی من، احسان خوشبخت، در این سالها برای شناخت و سپس شناساندن سینمای ایران در سطح جهانی بسیار کوشید و حاصل کارش در معرفی آثار شاخص سینمای ما در مجامع و جشنوارههای بینالمللی تأثیر جدی در نگاه تازه و متفاوت به فیلمهای سینمای هنری و عامه پسند ایران داشته است. لابه لای حرفهای مداوم ما درباره سینمای ایران، او درباره موفقیت گوزنها در خارج از کشور و فهم درست مخاطب فرنگی از جزئیات و حس و حال ساخته مسعود کیمیایی تردید داشت. چند نمایش سینماتکی فیلم به همت خوشبخت، این تصور را تصحیح و ارزشهای مسلم فیلم را در مواجهه با هر مخاطبی آشکار کرد.»
به گفته حسنی نسب، نسخهای که به همت خوشبخت و کمک دوستانی در داخل و خارج در جشنواره روتردام به نمایش درمیآید، از یک پرینت ۳۵ میلی متری به شدت آسیب دیده و پر خط و خش شاهکار کیمیایی سرهم شد و حتی نماها و صحنههای قبلاً حذف شده هم به آن اضافه شده است. «نکته جالب دیگر اینکه پایان تحمیلی فیلم توسط ساواک و دستگاه سانسور وقت هم به لطف فیلمخانه ملی ایران به این نسخه اضافه شد و نمایش فیلم در رتردام شامل این پایان آلترناتیو هم خواهد بود.»
نظر شما