راهکار نجات اقتصاد ایران از تورم چیست؟

به نظر می‌رسد راهکارهای متداول کاهش پایدار تورم در دنیا به دلیل شرایط ویژه اقتصاد ایران و نبود اطمینان از سرمایه‌گذاری پاسخگو نبوده و حتی در مواردی منجر به نتایج نامطلوبی شود، در چنین شرایطی نیازمند دیدگاه جدیدی از مدیریت در سطوح مختلف اقتصادی کشور هستیم.

به گزارش خبرنگار ایمنا، بر اساس داده‌های بانک مرکزی ایران بین سال‌های ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۵، تورم میانگین در محدوده ۱۹ درصد قرار داشته است این در حالی است که بر اساس داده‌های صندوق بین‌المللی پول از سال ۱۹۹۷ میانگین تورم در دنیا همواره کمتر از ۵/ ۶ درصد ثبت شده است بنابراین بیشتر کشورهای جهان توانسته‌اند نرخ تورم را کنترل کنند اما در سال‌های اخیر این درد مزمن دوباره با اقتصاد ایران عجین شده و تورم به رقم‌های بیش از ۳۰ درصد نیز رسیده است.

برخی کارشناسان اقتصادی برای کاهش پایدار میزان تورم در ایران راهکارهایی از جمله استفاده بهینه از ابزار نرخ بهره و عملیات بازار باز، تعمیق بازار بدهی دولت (به‌عنوان یکی از الزامات پایدارسازی بدهی‌های دولت) و کنترل میزان رشد و بهبود وضعیت ترازنامه شبکه بانکی از طریق اصلاحات کوتاه‌مدت و میان مدت را ارائه می‌دهند.

در همین رابطه و به منظور آشنایی با ابزارهای مالی و کاربردهای آن در کاهش پایدار میزان تورم در اقتصاد ایران با امیر هرتمنی، استاد اقتصاد دانشگاه گفت و گویی داشته‌ایم که شرح آن را در زیر می‌خوانید:

* ابزارهای مالی چگونه به بهبود تورم کمک می‌کند؟

این ابزارها همچون انقباض مالی، ابزارهایی برای کنترل نقدینگی، گسترش رونق تولید و جهت دهی نقدینگی به سمت تولید از طریق بازارهای مالی هستند اما به نتیجه رسیدن و نتیجه بخش بودن آن‌ها چیزی فراتر از خود ابزارها است.

از ابزارهای زیادی می‌توان جهت تحقق رونق و ثبات اقتصادی استفاده کرد اما این موضوع که کاربرد این ابزارها در نهایت به هدف خود برسد موضوع متفاوتی است به‌کارگیری ابزارها لزوماً به نتیجه دلخواه نمی‌رسد. اکنون در اقتصاد ایران با این موضع مواجه هستیم که فکر می‌کنند اگر ابزار به خدمت بگیرند یا از ابزار خوبی استفاده کنند نتیجه مطلوب نیز حاصل می‌شود.

در موضوعات و مباحث اقتصادی با رفتار آدم‌ها سر و کار داریم افرادی که قابل پیش‌بینی نیستند افرادی که فکر می‌کنند و ماشین نیستند که برای آنها برنامه‌ریزی کنیم. بنابراین می‌تواند کارکرد ابزارهای به کار گرفته شده را با نتایج نامطلوب رو به رو کند. اقتصاد ایران در این شرایط است یعنی مردم در زندگی روزمره و رفتار اقتصادی خود یک گام از دولت جلو هستند بنابراین دولت هرگونه ابزاری هر چند خوب برای بهبود وضعیت انتخاب کند نتیجه نامطلوب خواهد گرفت.

* با وجود این چه ابزارهایی می‌تواند اقتصاد ایران و تورم آن را بهبود ببخشد؟

ما به ابزارهایی نیاز داریم که صرفاً ابزارهای اقتصادی نیستند، یکی از این ابزارها ایجاد احساس امنیت سرمایه گذاری و آینده‌نگری مشخص است که تصمیم‌گیری اقتصادی افراد را جهت‌دهی کند تا بتوان بر مبنای آن برنامه‌ریزی کرد.

به عنوان نمونه در اقتصادهای با ثبات دنیا، لنگر اصلی ثبات اقتصادی میزان مصرف داخلی است و این میزان مصرف است که روند تولید را جهت می‌دهد و در زمان‌هایی که تولید با چالش رو به رو است می‌توانیم فرآیند مصرف را تحریک کنیم و به عنوان لنگر ثبات اقتصادی بکار برده و ثبات اقتصادی را به سیستم بازگردانیم. اقتصادهای غربی تقریباً بر مبنای این شیوه پایه‌گذاری شده اند.

اما در اقتصاد ایران به دلیل آینده نامعلوم عنصر مصرف و لنگر آن تحت تأثیر آینده نگری دائماً در حال نوسان بوده و منجر به بروز بی ثباتی می‌شود بنابراین نمی‌توان از اقتصاد ایران انتظار رفتار یک اقتصاد نرمال را داشت.

* چرا مردم نسبت به شرایط واکنش‌های اینچنین نشان می‌دهند و برنامه‌ریزی اقتصادی به سمت پس‌انداز کردن و افزایش سرمایه و نه مصرف است؟

در اقتصاد ایران به دلایلی که گفته شد اگر حتی سطح تولید را هم گسترش دهیم بازاری برای عرضه آن در اختیار نداریم. تا زمانی که مردم نگران وضع آینده‌اند و برای آینده، هر چند اندک پس‌انداز می‌کنند از میزان مصرفشان کم می‌کنند و فرآیند مصرف ثبات نداشته و نمی‌توان در آن به اهداف دلخواه رسید.

زمانی که سرمایه‌های مردم در عرصه تولید وارد نشود درآمد مالیاتی نیز برای دولت نخواهد داشت پس از آن دولت گیر می‌کند و مجبور به چاپ پول یا استقراض می‌شود که همین موضوع نیز موجب تورم می‌شود و اگر رفتار اقتصادی افراد در یک جامعه نرمال نباشد تبعات مختلفی را بر سایر قسمت‌های سیستم اقتصادی خواهد داشت که باعث از کنترل خارج شدن آن سیستم خواهد شد.

* اقتصاد ایران بیشتر تحت تأثیر چیست؟

اقتصاد ایران تحت تأثیر رفتار مردم ناشی از نداشتن احساس امنیت است منظور از امنیت، اعتماد نسبت به وضع آینده و آینده نگری روشن است که اکنون در کشور ما وجود ندارد، افراد در رفتارهای اقتصادی خود احساس ناامنی می‌کنند و دنبال یافتن تکیه‌گاهی هستند که آن را در پس‌انداز کردن و خرید دارایی یافته‌اند.

* بانک مرکزی برای بهبود وضعیت تورم در اقتصاد ایران چه اقداماتی می‌تواند انجام دهد؟

ابزارهایی که بانک مرکزی می‌تواند از آن استفاده کند در این شرایط به نتیجه مطلوبی نخواهد رسید زیرا به نتیجه رسیدن ابزارهای مالی که بانک مرکزی در اختیار دارد مبتنی بر وجود رفتار نرمال مردم است و این در حالی است که رفتار مردم نسبت به سیاست‌های بانک مرکزی غیر نرمال است.

این موضوع باعث می‌شود مشکلات دیگری نیز بر مشکلات موجود اضافه شود. به عنوان نمونه اگر خلق پول را برای کنترل تورم کاهش دهیم کنترل نقدینگی و کاهش حجم پول منجر به رکود تولید خواهد شد و در کاهش تورم تأثیر چندانی نخواهد داشت. حتی زمانی که حجم پول کاهش یابد باز هم رفتار پس‌اندازی مردم باقی است زیرا حس ناامنی همچنان در اذهان مردم وجود دارد.

اقتصاد کشور ما اکنون به مسائل سیاسی گره خورده است بنابراین سیاستمداران ما باید به این نتیجه برسند که چشم‌انداز یک آینده روشن را بتوانند رقم بزنند و سیاست با ثبات روشنی را پیش بگیرند تا این اطمینان‌ خاطر در مردم ایجاد شود و بدانند در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد و بتوانند برای آن برنامه‌ریزی کنند.

* بازار سرمایه چه ارتباطی با تورم دارد؟

مردم وقتی پس‌انداز می‌کنند به دنبال حفظ ارزش یا افزایش ارزش آن هستند در این راه به سراغ بازارهایی همچون طلا، دلار، بورس و.. می‌روند. خاصیت بورس این است که میعان دارد و بسیار راحت‌تر از سایر بازارهای موازی می‌توان به آن وارد شد. افراد هجوم آوردند تا دارایی‌های پس اندازی خود را به این بازار وارد کرده و آن را افزایش دهند بنابراین ورود نقدینگی زیاد منجر به افزایش شاخص بورس شد البته این شمشیر دو لبه است که می‌تواند منجر به رشد بورس در کوتاه مدت و بروز رکود و نا‌به‌سامانی مالی در بلند مدت شود. پولی که به بورس وارد شده از عده‌ای به عده دیگر منتقل شده این لزوماً به تورم منتهی نمی‌شود اما کسانی که پول‌های خود را در بازارهای موازی سرمایه‌گذاری می‌کنند در این بازارها موضوع تورم انتقالی و یا بخشی عنوان می‌شود، زمانی که قیمت یک بخش همچون بازار سهام افزایش یابد خود به خود بر بازارهای موازی همچون ساختمان و ملک نیز تأثیر می‌گذارد، حرکت این بخش‌ها همواره در یک راستا بوده است. مقداری از تورمی که ناشی از رشد بورس بوده است به دلیل تورم بخشی است که در بازارهای موازی ایجاد شده است البته پولی که بازار سرمایه وارد شد را نیز نتوانستیم به سمت تولید جهت دهی کنیم.

اقتصاد ما پتانسیل لازم برای سرمایه‌گذاری و رشد اقتصادی را دارد اما امنیت آن وجود ندارد. ساز و کار بورس نیز باید تغییر کند اگر کشوری بخواهد نقدینگی خود را به بورس هدایت کند تا بورس آن را به تولید و چرخه اقتصادی منتقل کند با چنین سازگاری موفق نخواهد شد. اکنون بورس را مدیریت می‌کنند زیرا نمی‌دانند ساز و کار بورس در شرایط اقتصادی نرمال چگونه می‌تواند باشد.

در کشورهایی که شرایط اقتصادی نرمال دارند، همین قوانین بورس کشور ما بدون داشتن دامنه نوسان اجرا می‌شود. این قوانین در کشور ما با اقتصاد بی ثباتی که دارد نمی‌تواند از این ساز و کار استفاده کند و این قوانین در ایران جوابگو نیست. در برخی کشورها زمانی که افراد بعضی ابزارهای بورسی را خرید می‌کنند تا یک سال حق فروش آن را ندارند. بورس ایران نیز باید طبقه‌بندی شده و بر اساس این طبقه‌بندی ابزارهای مالی یک روز تا یک سال در آن تعریف شود.

ثبات اقتصادی، توانمندسازی بورس و استفاده از ابزارهایی برای گیر انداختن نقدینگی در آن است علاوه بر این باید با ابزار افزایش سرمایه از محل آورده این نقدینگی در بورس نمانده و به چرخه تولید بازگردد، گشایش اقتصادی در خارج از کشور نیز لازمه این کار است.

* راهکار خروج از این شرایط چیست؟

باید مشخص باشد سیاست گذاران در این شرایط می‌خواهند چه تصمیمی برای اقتصاد کشور بگیرند. شرایط کنونی اقتصاد ایران شرایط احتضار است و درمان‌های موقت برای بهبود آن جوابگو نیست دولت بعد باید این موضوع را بداند چنین شرایطی به این معنا است که در آینده نه چندان دور نتایج این احتضار شامل فقر گسترده و رکود بزرگ اقتصادی را خواهیم دید که جامعه ایران را متلاشی خواهد کرد.

برای مقابله با این شرایط به جراحی عمیق اقتصادی و تغییر سلایق در مدیران نیاز است لزوماً این مسئله با بکارگیری نیروهای جوان حل نمی‌شود و مدیران جدید باید به گونه دیگری به دنیا نگاه کنند. منافع مشترک ما با دنیا باید در نظر گرفته شود. نیازمند مدیران با تجربه با نگرش جدید هستیم.

* گفت و گو از: فرشته بابایی، خبرنگار اقتصادی ایمنا

کد خبر 486792

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.