به گزارش خبرنگار ایمنا، با اعلام میزبانهای مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا در منطقه غرب، از همان ابتدا نگرانیها برای باشگاههای ایرانی تشدید شد؛ چرا که نه تنها موفق به کسب میزبانی رقابتها نشدند بلکه تیم پرسپولیس، به هند و تیمهای استقلال و فولاد به عربستان باید سفر میکردند. قطعاً بازی در خاک سعودی که بیش از چهار سال هیچ تیم ایرانی به آن سفر نکرده بود، در نگاه اول آسان و هموار به نظر نمیرسید. گوا نیز شهر ناشناخته و با آب و هوایی متفاوت برای فوتبال ایران بود که کار را برای برنامهریزی مدیریت و کادر سرخها دشوار میکرد.
با این حال و علیرغم اعتراضات فراوان به تصمیمهای AFC، چیزی تغییر نکرد و تیمهای ایرانی مجبور شدند تا به خواستههای کنفدراسیون فوتبال آسیا تن بدهند. با این وجود میزبانی عربستانیها، همه را شگفت زده کرد و فولاد و استقلال بدون هیچ دغدغهای اردو خود در ریاض و جده را برپا کردند. اوضاع پرسپولیس اما چندان مساعد نبود، آنها از ابتدای کار برای دریافت ویزای هند تا موقع پرواز با موانعی روبرو شدند که کار را برای سرخهای پایتخت دشوار کرد.
شاید در نگاه اول مشکلات پرسپولیس و شرایط مساعد استقلال و فولاد را ناشی از عملکرد میزبانهایشان بدانیم اما همه تقصیرات را نیز نمیتوان بر سر هند انداخت. به عبارتی هر چند نقش امکانات و برنامهریزی کشور میزبان در راحتی میهمانان غیر قابل انکار بوده ولی نباید فراموش کرد که رفتار تیمهای شرکت کننده در قبال میزبانشان هم کاملاً در این مسئله مؤثر است.
اگر کمی بیشتر در رفتار باشگاه پرسپولیس دقیق شویم، میفهمیم که آنها از نخستین روز اعلام میزبانی گوا تا کنون از غر و لند نسبت به هند و شرایطش خسته نشدهاند. آنها بارها نگرانی خود از این سفر را رسانهای کردهاند که بیشک بسیاری از این صحبتها به گوش هندیها هم رسیده و بعید نیست مشکلات این روزهای سرخها را سبب شده باشد.
پست اینستاگرامی پیج رسمی باشگاه پیش از عزیمت به گوا نیز هیزم بر آتش ناراحتی هندیها از دست پرسپولیس ریخت؛ پستی که با اشاره به فتوحات زمان نادرشاه افشار در لشکرکشی به هند و به غنیمت گرفتن الماس نور و کوه نور، آن را با حضور پرسپولیسیها در هند مقایسه کرده بود! هر چند متن این پست کمتر از ۲۴ ساعت روی صفحه رسمی باشگاه وجود داشت و خیلی زود تغییر کرد اما واکنشهای تند داخلی و خارجی به ویژه از سوی مردم هند و طرفداران گوا داشته است.
البته این واکنشها چندان هم بیراه نیست. کافی است تصور کنید تیمی خارجی به ایران سفر کند و آن را در مقام مقایسه با کشورگشایی گذشته کشورشان در خاک کشورمان نسبت دهد! برای مثال تیمی از یونان به ایران آمده و بگوید آمدهایم تا با گذشت دو هزار سال، لشکرکشی اسکندر مقدونی به پاسارگاد را تداعی کنیم. به طور قطع بازخوردهای تندی نسبت به آن خواهیم داشت و به خاطر لکه دار شدن غرور ملی از سوی آنها، خواهان عذرخواهی هستیم.
باید بپذیریم که مسابقات فوتبال پیامآور صلح است و نه جایی برای ارضای تمایلات و تعصبات سیاسی، تاریخی و ملی! حداقل به ظاهر خیلیها فلسفه برگزاری چنین مسابقات بینالمللی را دوستی و نزدیکی ملتها میدانند. این موضوعی است که عربستانیها زیرکانه آن را درک کرده و در حال استقبال گرم از تیمهای ایرانی هستند که حتماً به خاطر دارید در گذشته نه چندان دور با چه مشکلاتی در سفر به شهرهای عربستان روبرو بودند.
شاید سادهانگارانه باشد اگر فکر کنیم دیپلماسی سعودیها نسبت به ایران حتی در حوزه ورزش اندکی تغییر کرده باشد. واقعیت این است که فدراسیون فوتبال عربستان به برنامه دور و و درازتر خود و اخذ میزبانیهای آتی میاندیشد و به خوبی میداند برای راضی نگه داشتن نهادهای بینالمللی باید علاوه بر فراهم سازی امکانات مناسب، دیپلماسی ورزشی خود نسبت به کشورهایی مانند ایران که از نظر سیاسی رابطه تیر و تاری با آن دارد را به گونهای دیگر جلوه دهد.
عربستانیها که حالا یکی از نامزدهای اصلی میزبانی جام ملتها در رقابت با ایران، هند و چند کشور دیگر قرار دارند، به نظر میرسد با اخذ میزبانی دور گروهی لیگ قهرمانان و رفتار حرفهشان در قبال تیمهای ایرانی گام بلندی برای آوردن جام ملتها به این شبه جزیره برداشتهاند. اتفاقاً هندیها نیز رفتارهای پرسپولیس را ناشی از رقابت ایران با هند بر سر میزبانی جام ملتهای ۲۰۲۷ دانسته بودند که نشان میدهد تنور رقابت برای کسب میزبانی تورنمنتهای قارهای مختلف در سراسر آسیا حسابی داغ است.
البته بعید نبود اگر استقلال و فولاد هم واکنشی مشابه به میزبانی عربستان نشان میدادند، چه سنگهایی این روزها جلوی پایشان انداخته نمیشد! نکته مهم این است که تمام این فاکتورها توسط AFC زیر ذرهبین بررسی مداوم قرار دارد و بهتر است به جای آن که درصدد اثبات ناتوانیهای میزبانان و مشکلاتشان باشیم، به فکر ساختن بهشتی سبز از جهنم مانند کشور میزبان باشیم و موارد این چنینی را به کنفدراسیون فوتبال آسیا بسپاریم؛ چرا که اگر برای هموار سازی مسائل با میزبانها از درب تأمل وارد نشویم، دودش در چشم خودمان خواهد رفت و این فوتبالیستها و تیمهای خودمان هستند که گرفتار دشواریهای فراوانی خواهند شد. شاید وقت آن رسیده که فوتبال ایران علاوه بر رسم "میهمان نوازی"، راه و رسم "میزبان نوازی" را هم بیاموزد.
نظر شما