به گزارش خبرنگار ایمنا، انتخاب اعضای شوراهای شهر دوره پنجم کشور بیش از هر زمانی به ویژه در کلانشهرها نقش بزرگ احزاب سیاسی را در تعیین نتایج انتخابات عیان کرد و پیشفرض نامزدهای انتخابات برای شورای ششم این شده که اگر بنا بر پیروزی در انتخابات است، نامزدهای منتخب از دل لیستهای انتخاباتی بیرون میآیند.
اصلاحطلبان خاطره خوشی از انتخابات شوراهای پنجم شهر دارند و در اکثر کلانشهرها، لیست امید که حاصل ائتلاف احزاب اصلاحطلب بود، پیروز میدان انتخابات بود و شیرینی آن در برخی شهرها زمانی بیشتر میشد که سال ۹۶ پایانی بر حکمروایی محلی ۱۴ ساله اصولگرایان در اکثر کلانشهرهای کشور بود.
احمد تنوری، از اعضای شورای شهر شیراز که اکثریت ترکیب آن را لیست امید به دست گرفت، درباره نحوه ورود اصلاحطلبان به انتخابات پیشرو با ایمنا گفتوگو کرده که متن آن را در ادامه میخوانید:
چند روز پیش آقای حکیمیپور، دبیرکل حزب اراده ملت که شما نیز عضو همین حزب هستید از مشارکتگریزی که میان برخی احزاب وجود دارد انتقاد کرده بود، آیا اصلاحات به ویژه حزب اراده ملت در انتخابات پیشرو حضور قدرتمندی خواهد داشت؟
حزب اراده ملت در شرایط کنونی از شورای هماهنگی جبهه اصلاحات خارج شده و به عنوان حزب اصلاحطلب مستقل شناخته میشود؛ البته این خروج دائمی نیست چون احزاب بر اساس مصوبه شورای مرکزی، در مقاطع مختلف به یک ائتلاف وارد شده یا از آن خارج میشوند و حزب اراده ملت نیز بنا بر تصمیم کنگره و منطبق با مرامنامه حزب این تصمیم را گرفته است.
اراده ملت بر اساس خط مشی کلی مجامع عمومی پیشین خود یک حزب اصلاحطلب محسوب میشود و اگر تصمیم به این خروج از نهاد اجماعساز گرفته شده، بنا بر تصمیم شورای مرکزی حزب بوده است با وجود این، همانگونه که دبیرکل حزب اذعان کرده است از شرکت مردم در انتخابات مانند هر حزب دیگری حمایت خواهد کرد و منفعل و تحریم کننده انتخابات نخواهد بود.
آیا حزب اراده ملت در انتخابات ریاست جمهوری از نامزد مدنظر اصلاحطلبان حمایت خواهد کرد؟
اراده ملت در انتخابات پیشرو شرکت خواهد کرد و تعداد قابل توجهی از اعضای آن نیز در انتخابات نامزد شدهاند اما اینکه از کدام یک از نامزدها در انتخابات ریاست جمهوری حمایت کند بسته به نظر شورای مرکزی دارد؛ حزب در اردیبهشتماه کنگره خواهد داشت و شورای مرکزی آینده پس از انتخاب در این کنگره، در ارتباط با حمایت کردن یا نکردن از نامزدی خاص اظهار نظر میکند و اگر بنا بر حمایت باشد دفاتر استانی حزب نیز با سایر اصلاحطلبان همراه خواهند شد.
البته این موضوع را در نظر بگیرید که حتی اگر در اردیبهشتماه که کنگره تشکیل میشود حزب اراده ملت تصمیم به بازگشت به نهاد اجماعساز داشته باشد، عضو ناظر بوده و حق رأی نخواهد داشت بنابراین اثر جدی در تعیین گزینه منتخب اصلاحطلبان ندارد.
چرا حتی در صورت بازگشت هم حزب اراده ملت حق رأی ندارد؟
چند سال پیش، جبهه اصلاحات فارس پیشنهاد داد که هر حزبی از شورای هماهنگی خارج میشود، برای پرهیز از بینظمی و سوءاستفاده پس از ورود تا شش ماه حق رأی نداشته باشد چون ممکن است برخی از احزاب با دیگر جریانات سیاسی مذاکره کنند و به نتیجه نرسند، به همین دلیل تصمیم بگیرند که به خانه اول بازگردند که این موضوع میتوانست موجب بروز بینظمی بین احزاب اصلاحطلب باشد.
این پیشنهاد تصویب شد و از آنجایی که نهاد اجماعساز نیز تا حد زیادی از آئیننامه داخلی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات تبعیت میکند، احتمالاً اراده ملت در تعیین لیست نهایی اصلاحطلبان برای شوراهای شهر یا انتخابات ریاست جمهوری نقش جدی نخواهد داشت.
با این توضیح این حزب برای انتخابات شوراهای شهر همراه با سایر احزاب اصلاحطلب بهصورت ائتلافی شرکت میکند یا مستقل؟
بسته به نظر شورای مرکزی، ممکن است حزب از لیست منتخب اصلاحطلبان حمایت کند و آن دسته که در لیست نیستند، باید از انتخابات کنارهگیری کنند. هرچند در انتخابات شوراهای شهر گذشته نیز بینظمیهایی بود و برخی با وجود این که در لیست قرار نگرفتند، در صحنه ماندند اما این رویه به نفع هیچ کسی نخواهد بود.
احتمال دیگر این است که حزب از لیست احتمالی اصلاحطلبان حمایت نکند و از آنجایی که خود این حزب در شهرهای مختلف نامزد دارد، از لیست جداگانهای متشکل از اعضای حزب خود و در کنار آن برخی نامزدهای مستقل و اعضای سایر احزاب حمایت کند.
اراده ملت در شهرهایی که دارای پایگاه سیاسی و اجتماعی است یا اعضای شاخص آن پایگاه اجتماعی و قومی دارند، امکان ارائه لیست دارد چون معادلات انتخابات شوراها بهطور کامل سیاسی نیست. غیر از تهران، حتی در کلانشهرها نیز تأثیر قومیتها و طایفهها در نتایج انتخابات بالا بوده و در شهرهای کوچکتر این تأثیر بسیار بیشتر است؛ اراده ملت نیز اعضایی دارد که دارای پایگاه قومی هستند بنابراین حضور این حزب در انتخابات پیش رو اثرگذار خواهد بود.
به تفاوت میان کلانشهرها به ویژه تهران با شهرهای کوچکتر در انتخابات شوراها اشاره کردید، به نظرتان اصلاحطلبان در شهرهایی که مناسبات سیاسی به حد زیادی در نتیجه انتخابات تأثیرگذار است، همچنان شانس پیروزی دارند؟
شاید بتوان بر کاهش اعتبار جریانات سیاسی در برهههایی از زمان صحه گذاشت اما آنها هیچ گاه فاقد اعتبار نمیشوند؛ چون احزاب در معرض پرسش افکار عمومی هستند و همیشه پاسخهای افراد مؤثر یک جریان سیاسی در سمتهای مختلف سبب اقناع شدن افکار عمومی و افزایش اقبال مردم به رأی دادن میشود.
لیست امید در انتخابات سال ۹۶ شورای اسلامی شهرها، جز در یکی دو شهر، اکثریت یا تمام کرسیهای شوراها را کسب کرد. این موفقیت در گرو مواضع انتقادی اصلاحطلبان به عملکرد سالهای گذشته مدیریت شهری در دورههای دوم تا چهارم شورا بود؛ همین اتفاق به شکل دیگری امکان رخ دادن دارد و در انتخابات پیش رو ممکن است انتقاداتی که مورد توجه دولت است، موجب کاهش آرای اصلاحطلبان شود.
به یاد داشته باشید که دولت آقای روحانی متعلق به جریانی است که در گذشته به آنها راست سنتی گفته میشد و سال ۷۸ در رقابت انتخاباتی، اصلاحات مقابل این دسته قرار داشت؛ تیم فعلی آقای روحانی حامی آقای ناطق نوری بود اما بعدها نقاط اشتراک بیشتر شد و دو جریانی که در سالهای پایانی دهه ۷۰ مقابل یکدیگر بودند به هم پیوستند و در انتخابات ریاست جمهوری دو دوره گذشته و مجلس و شورای شهر لیست و نامزد واحد دادند.
مردم اصلاحطلبان کنونی را با دولت یکی میدانند و انتقاداتی که مطرح است و نارضایتیهایی که از شرایط وجود دارد دامن اصلاحطلبان را نیز میگیرد با این حال تمام این موارد موجب نمیشود که اعتبار اصلاحطلبان به صفر برسد و اصلاحات هنوز هم آرای سنتی خود را دارد.
این موضوع درباره انتخابات شورای شهر شیراز نیز صدق میکند؟
تفاوت چندانی میان کلانشهرها نیست و هرچه پیش میرود، از لحاظ رفتار اجتماعی به یکدیگر شبیهتر شده و تفاوت کمتری میان شهرهای شیراز و مشهد و اصفهان به وجود میآید. بهطور طبیعی چون انتخابات شورا و ریاست جمهوری همزمان است و در شهرهای مختلف لیستهای مشابه یکدیگر ارائه میشود، تفاوتها کمتر میشود چون از زمانی که انتخابات شورای شهر و ریاست جمهوری همزمان شد، موفقیت شوراها در گرو موفقیت نامزد پیروز انتخابات ریاست جمهوری است و در صندوقهای رأی کلانشهرها نیز بیشترین رأی برای آن لیستی که مورد حمایت این نامزد منتخب است به صندوق ریخته میشود.
اگر همزمانی انتخابات شوراهای شهر و ریاست جمهوری ادامه پیدا کند، در اکثر کلانشهرها شوراهایی همسو با فرد منتخب ریاست جمهوری انتخاب میشود و شاید قومیتها و افراد شاخص محلی بتواند اقلیت شورا را به دست آورند.
آغاز به کار شوراها با آغاز فعالیت دولت همزمان است، شوراها چه انتظاری از دولت دارند؟
تا زمانی که قوانین و مقررات مربوط به نحوه نظارت بر شوراهای شهر اصلاح نشود و در مسیر نظارت اثرگذار بیشتر از آنچه که اکنون در کشور است گام برنداریم، نمیتوان به نقش واقعی شوراها دست یافت. قانون کاستیهایی دارد که امیدواریم دولت آینده یا کمیسیون شوراهای مجلس آن را در جهت افزایش اختیارات نظارتی شوراها اصلاح کند.
لغو مصوبات شوراهای پیشین، در قوانین کنونی مسیر کوتاهی دارد و معمولاً میتواند خسارتهایی را متوجه شهر و شهروندان کند چون هزینههایی که در بعضی پروژهها میشود بدون نتیجه رها شده و مصوبه شورا لغو میشود.
بهطور مثال اجرای بعضی پروژهها که در شرف عقد قرارداد است، به دلیل آنکه با سلیقه اکثریت اعضای شورای شهر منطبق نیست، لغو میشود یا تخصیص اعتبار کافی انجام نمیشود یا تملکها به سرانجام نمیرسد که این ضعف در اکثر شهرها وجود دارد بنابراین باید قوانین به نحوی باشد که مصوبات به این راحتی ملغی نشود.
در فرصت باقی مانده از عمر شورای پنجم، تا چه اندازه به این وظیفه نظارتی پایبند هستید؟
اجرای تعهدات مربوط به پروژههایی که قرارداد آنها منعقد شده، پیگیری خواهد شد چون تصویب شده و بودجه برای آن تخصیص یافته است از سوی دیگر در سال گذشته اتفاقاتی در شیراز افتاد که در نوع خود نادر بود اما باید شورا بهطور مستمر بر آن نظارت کند تا دید در آینده چه سرنوشتی دارد.
یکی از این اتفاقات، ترک تشریفات ۵۰۰ میلیارد تومانی برای قرارداد قرارگاه خاتمالانبیاء (ص) جهت تسهیل پروژه مترو بود که این میزان ترک تشریفات در سطح کشور میتواند کمسابقه باشد اما شورای پنجم شیراز ریسک آن را پذیرفت. امثال این پروژهها باید ارزیابی شود تا ببینیم آنچه مدنظر شورا برای تسهیل اجرای پروژهها بوده تا چه اندازه محقق شده است.
گفتوگو از علی یگانهنسب، خبرنگار شهری ایمنا
نظر شما