به گزارش ایمنا، حسین ملک افضلی، ضمن تحلیل طرح جمعیت و تعالی خانواده از ابعاد مختلف و با بیان اینکه تصویب طرح جمعیت و تعالی خانواده بسیار طولانی شده است، گفت: این طرح از سال ۱۳۹۳ تاکنون و نزدیک ۷ سال است که در مجلس سرگردان است. به هر حال این طرح، طرح مفصلی است که ۵۰ ماده دارد.
وی ادامه داد: هدفی که برای این طرح تعریف شده، این است که نرخ باروری را (که ما میگوئیم نرخ باروری کلی؛ یعنی یک زن به طور متوسط در طول دوران بارداری چند فرزند به دنیا میآورد)، تا سال ۱۴۰۴ به ۲.۵ برسانند؛ در حال حاضر ارقام متعددی گفته میشود که حدود ۱.۷ تا ۲.۱ است که عدد جالبی نیست و میخواهند از آن زمان که هفت سال گذشته است، تا سال ۱۴۰۴ این نرخ را به عدد ۲.۵ برسانند. متأسفانه در این پروژه تنها هدف کمی که بیان شده، همین هدف است و اهداف دیگر به صورت کلی بیان شده است.
استاد بازنشسته اپیدمیولوژی و آمار دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: لازم بود که این را هدف اصلی میگذاشتند و چهار یا پنج عامل که باعث این اتفاق شد را هدف گذاری میکردند که این دیده نشده است. یکی از این عوامل بحث نرخ ازدواج است که طبق تعریف به این معناست که چند درصد افراد ازدواج میکنند. که حال فرض کنید دخترانی که از سن ۳۵ سال به بعد، ازدواج نکنند به آنها «مجرد مزمن» میگویند. این مهم است وقتی کسی ازدواج نکند بحث فرزندآوری در فرهنگ ما مطرح نیست. بنابراین، باید برای این هدف مهم کمی تعیین کنند که تعیین نشده است.
ملک افضلی دومین عامل مؤثر را سن ازدواج عنوان کرد و گفت: سن ازدواج بهینه سنی است که خانواده بتواند به مفهوم بسیار کامل تشکیل شود و مسئولیتهای زن و مرد و سلامت خانواده بسیار دارای اهمیت است. بخصوص در دوران بارداری و باروری که این باید یک سن بهینه باشد. سن بسیار پایین، مناسب نیست و سن بالا هم آثار سو بهداشتی دارد و مسئله فرزندآوری دچار مشکل میشود. این موضوع در طرح مشخص نشده است که این فاکتور، فاکتور مهمی است که ما بهداشتیها برای بارداری و باروری سن ۱۸ سال را مناسب میدانیم که کمتر از آن را شواهدی داریم که عوارضی در بچه و مادر ایجاد میشود.
وی عامل سوم تأثیرگذار را نیز بحث استحکام خانواده دانست و اظهار کرد: حال دو نفر ازدواج کردهاند و در سن مناسب هم ازدواج کردهاند، باید این ازدواج استحکام داشته باشد. بحث طلاق بحث مهمی است که در اینجا هدف معینی برای آن تعیین نشده است. بالاخره، دو نفر هم ازدواج کردند، استحکام دارند، ولی باید دارای فرزند شوند؛ فرزندآوری (یک بچه یا دو بچه یا سه بچه)؛ هدفی برای آن روشن نشده است. نکته جانبی که اهمیت دارد، بحث مهاجرت است که به صورت غیرمستقیم میتواند بر روی این عوامل گفته شده، تأثیرگذار باشد. انتظار داریم در چنین طرحی، اینکه در نرخ باروری عدد ۲.۵ مشخص را کردهاند، برای این پنج عامل یا تعیینکننده که نرخ باروری متأثر از این عوامل است، هدفی تعیین میشد، اما هدفی مشخص نشده است.
استاد بازنشسته اپیدمیولوژی و آمار دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران، افزود: نکته دیگری که در این طرح مطرح میشود، این است که به نظر منابع مالی این طرح بسیار عدد بزرگی است. اگر طرحی داشته باشید که نگویید منابع آن چگونه تأمین میشود، قطعاً قابل اجرا نخواهد بود و باید در این طرح و پروژه گفته میشد که منابع چگونه تأمین میشود که مشخص نشده است.
ملک افضلی تصریح کرد: مسئله دیگری که اهمیت دارد، بحث اولویت است. اولویت بر اساس سه عامل است، یکی از این عوامل اثربخشی است، یعنی ما بررسی کنیم که کدامیک از اینها (مثلاً اگر نرخ ازدواج را بالا ببریم بیشتر اثربخش است یا سن ازدواج را پایین بیاوریم یا جلوی طلاق را بگیریم، یا فرزندآوری را زیاد کنیم) بیشتر تأثیرگذار است؛ اینها نیازمند محاسباتی است که مشخص میکند اثر بخشی کدامیک بیشتر است.
وی گفت: عامل دوم هزینههاست، طبیعی است که فرد راهبردی را انتخاب میکند که دارای هزینه کمتری باشد. سوم بحث زمان است؛ اینکه خوب جواب دهد، هزینه کمی صرف شود و در زمان کوتاه جواب دهد.
استاد بازنشسته اپیدمیولوژی و آمار دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران اظهار کرد: نکته دیگری که در این طرح دیده میشود این است که بیشتر اقداماتی که انجام میشود، اقدامات مقطعی است. تصور کنید فردی گرسنه است و به او غذایی یا پولی دهند، مشکل را حل میکند؟ اگر بخواهیم مشکل را برای همیشه حل کنیم، باید فرد را توانمند کنیم و به او حرفهآموزی و سرمایه دهیم و در این صورت فرد روی پای خود میایستد و میتواند به عده دیگر کمک کند. بیشتر نگاههایی که در این طرح شده است، (البته نه همه) حمایتهایی از این قبیل است؛ باید حمایتهای شود که در حوزههای کارآفرینی، اشتغال، تغییر نگرش و تغییر رفتار باشد. البته کار سخت و سنگینی است اما اگر بخواهیم استمرار داشته باشد، ناچار هستیم که به این موضوع توجه کنیم؛ بنابراین به نظر میرسد که باید در مداخلاتی که در این طرح آمده، بازنگری شود؛ مداخلات مستمری که بتواند پایدار باشد و موجب تغییر رفتار شود؛ حال رفتاری که ما میگوئیم همان رفتار ایرانی اسلامی است که با شرایط فرهنگی و اعتقادی ما باید تناسب داشته باشد.
ملک افضلی ادامه داد: نکته دیگری که بسیار دارای اهمیت است بحث رصد است. برای انجام کار عظیم باید شاخص داشت؛ مانند نرخ باروری؛ نرخ باروری شاخص انتهایی است اما باید شاخصهای فرآیندی داشته باشیم (یعنی اقدامات و اتفاقاتی که تأثیرگذار است و منجر به نرخ ۲.۵ میشود) باید برای آنها همانطور که اشاره شد، اهداف کمی تعیین کرد و سیستم رصد و پایش و ارزشیابی داشته باشیم.
وی افزود: مسئله بعدی این است که این کار کار یک سازمان نیست؛ این کاری است که همه سازمانها و مردم در آن درگیر هستند و یک اورژانس مانند کرونا است؛ کرونا یک اورژانس است و به دلیل اینکه یک اورژانس است ما ستادی داریم که همه سازمانها عضو آن هستند. هر روز از طریق تلویزیون اتفاقاتی که افتاده است گفته میشود و بر اساس آن اتفاقات تصمیمگیری میشود. این اورژانس است که لازمه آن این است و به دلیل اینکه آثار بحث کرونا (مرگ و…) مشهود است همه حساس هستند، ولی به نظر در درازمدت آثار اقتصادی اجتماعی جمعیت بیشتر از کرونا است. کرونا روزی با واکسن کنترل میشود.
استاد بازنشسته اپیدمیولوژی و آمار دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران تصریح کرد: اگر ما واقعاً یک اقدام جدی برای جمعیت انجام ندهیم، در آینده کار بسیار سخت و سنگینی میشود. باید این را به عنوان یک اورژانس تلقی کرد و همانطور که ما برای کرونا یک ستاد داریم، باید یک ستاد زیر نظر بالاترین مقام داشته باشیم و به طور مرتب سازمانها گزارش دهند و یک نظام پایش و رصد نیز برقرار باشد؛ به محض مشاهده تغییرات در جمعیت، فوراً اقدام لازم را انجام دهیم، اگر ما همین سیستمها را داشته باشیم و مرتب اطلاعات بگیریم اقدامات تأثیرگذاری میتوان انجام داد.
استاد بازنشسته اپیدمیولوژی و آمار دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران با طرح این پرسش که حال اینکه چه اقداماتی باید انجام شود؟ اظهار کرد: بسیار روشن است. در ابتدا باید نرخ ازدواج را بالا برد. یعنی کار تحقیقاتی انجام شود و شده است که به طور مثال چرا جوانان ازدواج نمیکنند؟ و باید آن چراها را با قوانین و مقررات از بین برد؛ همانطور که اشاره شد، وام و تسهیلات خوب است اما کارآفرینی بسیار مهم است. مثالی وجود دارد که «به جای ماهی، ماهیگیری یاد بده». باید استعداد را سنجش کرد و آن استعداد را پرورش داد. اگر سیستمهایی داشته باشیم که ذوق و استعدادهای جوانان را ارزیابی کنیم و متناسب با آن، توانمندشان کنیم و سپس سرمایه دهیم و آنها را حمایت کنیم تا کارآفرینی کنند، این بسیار اثرگذار است.
ملک افضلی تاکید کرد: علت اینکه نگران جمعیت هستیم این است که اگر جمعیت جوان کم شود، در این زمان نوآوری و کارآفرینی و شرکتهای دانش بنیان که آنها مولد ثروت هستند، در کشور وجود نخواهند داشت. اکنون یک فرصت طلایی است؛ پنجرهای است که برای ما باز شده که جوانان فراوانی داریم، میتوانیم با شناخت استعدادها و توانمند کردن و حمایت کردنشان آنها را سر و سامان دهیم. اینها میتوانند کارآفرینی و ثروت تولید کنند و ثمره آنها ازدواج و فرزندآوری است.
وی افزود: علاقهمند بودم که در این پروژه این موارد بیشتر برجسته دیده میشد؛ منابعی تحت عنوان یارانههای مختلف داریم که اعداد بزرگی است؛ اگر این اعداد را در صندوقی بریزیم و از این صندوق برای شناسایی استعدادها، توانمندسازی و کارآفرینی برای جوانان استفاده کنیم، خانوادهها خوشحال میشوند و کشور نگرانی برای آینده برای جمعیت و یا آسیبهای اجتماعی نخواهد داشت. ای کاش به جای یارانههای نقدی آنها را جمع و تبدیل به برنامههای اثرگذار مانند توانمندسازی و کارآفرینی میکردیم.
وی در ادامه موضوع دیگر را مسئله سن ازدواج عنوان کرد و افزود: اکنون سن ازدواج برای دختران ۲۳ یا ۲۴ سال و برای پسران ۲۷ یا ۲۸ سال است؛ این رقم بالاست و میتوان آن را با تدابیری کاهش داد؛ همانطور که گفته شد یک دختر در سن ۱۸ سالگی از نظر بهداشتی آمادگی برای باروری دارد، بنابراین باید تسهیلاتی فراهم کرد و مهمترین آنها مسائل اقتصادی است، فرض کنید برای کسی که دانشجو و یا کارگر است، تسهیلاتی مانند خوابگاههای دانشجویی برای متأهلین فراهم کنیم که در این قانون دیده شده که آنها بتوانند تشکیل خانواده دهند. یا قوانینی که برای کار برای کارمندان است. اینها بحثهایی است که میتواند کمککننده و تسهیلگر باشد.
عضو هیئت علمی دپارتمان اپیدمیولوژی دانشکده بهداشت- دانشگاه علوم پزشکی تهران ادامه داد: اما در هر صورت فرهنگسازی برای خانوادهها در پایین آوردن سن ازدواج مهم است؛ تصور کنید زنی از سن ۲۰ سالگی آمادگی فرزندآوری داشته باشد. اکنون با شرایطی که در کشور فراهم است و مراقبتهایی که میتوان از زنان باردار به ویژه در مناطق روستایی، خانههای بهداشت مراکز شهری و… انجام داد، میتوانیم مراقبتهای دوران بارداری را حتی در سنین بالا هم با دقت انجام داده و خطرات را کنترل کنیم. بنابراین اگر سن فرزندآوری را ۲۰ تا ۴۰ سال در نظر بگیریم؛ سالهای باروری ۲۰ سال میشود و اگر فاصله فرزندان را ۳ تا ۴ سال در نظر بگیریم، به طور مثال حدود ۵ فرزند میشود. اگر عدهای هم به دلایل مختلفی نابارور و یا دچار مشکلاتی داشته باشند، بسیار راحت میتوان به نرخ ۲.۵ و یا حتی بالاتر رسید.
وی با اشاره به اینکه حتی دستیابی به نرخ ۳ یا ۳.۵ هم قابل قبول و قابل وصول و عددی اپیتوم است، گفت: بنابراین لزومی ندارد که تبلیغ کنیم به طور مثال دختران در سن ۱۲ یا ۱۳ سالگی باردار شوند. اینها، هم از نظر بهداشتی درست نیست و هم اینکه بازخوردهای اجتماعی مناسبی ندارد. باید بسیار علمی با این مسئله برخورد کرد. علمی هم این است که من عرض کردم از سن ۱۸ میشود تا ۴۰ یا ۲۰ تا ۴۰ فاصله مناسب است.
ملک افضلی در ادامه مبحث دیگر را استحکام خانواده و آسیب طلاق عنوان کرد و گفت: به نظر باید کار فرهنگی بالایی انجام شود. در واقع نقش تلویزیون، آموزش و پرورش و دانشگاهها، کلیه وسایل ارتباط جمعی، فضاهای مجازی، سریالها و میزگردها میتواند بسیار تأثیرگذار باشد.
ملک افضلی افزود: موضوع دیگر بحث فرزندآوری است. برای خانوادهها، آینده فرزندانشان مهم است. حدود ۵۰ سال گذشته، خانوادهها، خانوادههای سنتی بودند و چندان توجه نداشتند و برای آینده فرزندانشان نگران نبودند. اکنون فضاها باز شده است و تلویزیون و فضاهای مجازی وجود دارد و دانشگاهها توسعه یافتهاند؛ حتی روستاییان نیز دوست دارند که فرزندشان فردی تحصیل کرده و توانمند باشد. این نگرانی از آینده کودک نیز مسئله مهمی است که باید این را اعتمادسازی کرد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه شاهد افزایش خانوادههای تک فرزندی هستیم، گفت: در تحقیقی مشاهده کردم که ۳۰ درصد خانوادهها، تک فرزند هستند و یا ۲/۳ درصد خانوادهها، حداکثر دارای دو فرزند هستند که این بیشتر به هزینه بسیار سنگینی که یک فرزند از دوران کودکی که به مهدکودک، دبستان، دبیرستان و دانشگاه میرود و سپس هزینههای نقل و انتقال و سرویس است ارتباط دارد؛ شنیدهام که برخی والدین سالی یک میلیون تومان هزینه سرویس فرزندانشان را میدهند.
ملک افضلی در ادامه به هزینههای مدارس اشاره کرد و افزود: اگر کیفیت مدارس دولتی خوب باشد و معلمان مجرب و دلسوز باشند، مردم فرزندانشان را به مدارس دولتی میفرستند و یا به طور مثال میتوان کارتهایی ارائه و کمکهایی کرد که این فرزندان بتوانند از آن یارانههای تحصیلی برخوردار باشند. به طور مثال در مدارسی ثبت نام کنند و فرزند اول ۲۰ درصد تخفیف شهریه و فرزند دوم ۴۰ درصد تخفیف شهریه داشته باشد؛ اگر ما بستر امید آینده را برای کودک از نظر تغذیه، تکامل، تحصیل و اشتغال فراهم کنیم، تمایل خانوادهها به فرزندآوری بیشتر میشود.
منبع: ایسنا
نظر شما