به گزارش خبرنگار ایمنا، ۳۰ دقیقه از بامداد گذشته بود که لرزش زمین آغاز شد. زلزله ۴. ۷ ریشتری رودبار و منجیل در استان گیلان ۷۰۰ روستای تابعه آن را نیز لرزاند. به همین دلیل ۳۱ خرداد ماه ۱۳۶۹ یادآور یکی از تلخترین حوادثی است که در اثر یک بلای طبیعی در ایران رخ داده است. در این زمین لرزه ۳۵ هزار نفر کشته، تقریباً ۶۰ هزار نفر زخمی و ۵۰۰ هزار نفر بی خانمان شدند.
روستای کوکر نیز از این واقعه که جز ۱۰ زلزله مرگبار جهان در ۱۰۰ سال گذشته محسوب میشود در امان نماند. این روستا از توابع رودبار است که بخش عمدهای از آن در این زلزله ویران شد، چراکه دسترسی و امداد رسانی به آن دشوار بود، در نتیجه تلفات کوکر افزایش یافت. بازماندگان نیز روستا را ترک کرده و به نزدیک جاده اصلی نقل مکان کردند. به این دلیل است که کوکر روستایی فراموش شده محسوب میشود که طبیعت آن با حادثه شوم زمین لرزه به هم پیوند خورده است.
شمال کشور همیشه یکی از مهمترین مقاصد گردشگری ایران محسوب میشود، چراکه طبیعت متنوع، چشم اندازهای وسیع، جنگلهای بکر و آثار تاریخی این منطقه به گونهای است که نمیتوان از آن چشم پوشید. مهمترین سوغات و محصولات این مناطق به دلیل داشتن اقلیم مناسب، زیتون میباشد. از هنرهای مردم این خطه نیز میتوان به بامبو بافی، گلیمبافی و جاجیمبافی اشاره کرد.
با وجود تمام این زیباییها کوکر آنچنان که باید دیده نمیشد اگر به نام عباس کیارستمی گره نمیخورد.در واقع به نظر میرسد آنچه نام این روستا را در خاطرهها نگه داشته، سه گانه عباس کیارستمی است که یکی از بهترین سه گانه های تاریخ سینمای ایران، محسوب میشود. او یکی از بهترین کارگردانهای ایران و جهان است که به اعتقاد مارتین اسکورسیزی، نماینده عالیترین سطح هنر در سینما است. سهگانه کوکر که برخی به آن سه گانه زلزله نیز میگویند، نقطه عطفی در زندگی حرفهای این کارگردان محسوب میشود. هر سه فیلم در روستای کوکر و اطراف آن فیلمبرداری شده و از لحاظ موضوع تقریباً به یکدیگر وابسته هستند.
"خانه دوست کجاست" (۱۳۶۵) این فیلم درباره دانش آموزی در یک مدرسه روستایی است که بنا به دلایلی معمولاً مشق شب خود را در جایی غیر از دفتر مشق و بر روی کاغذهای متفرقه و گوناگون مینویسد. او در روزی که داستان فیلم در آن روی میدهد، از طرف معلم تهدید میشود که در صورت تکرار این اتفاق از کلاس اخراج خواهد شد. پس از تعطیل شدن کلاس و بازگشت به خانه هم کلاسی او که در روستای دیگر ساکن است، متوجه میشود که دفترچه مشق دوست خود را اتفاقی از مدرسه به خانه آورده و تصمیم میگیرد هرطور شده خانه دوستش را بیابد تا دفترچه را به او برگرداند و به همین منظور از روستای کوکر به روستای مجاور آن میرود.
"زندگی و دیگر هیچ" (۱۳۷۰) داستان این فیلم در ارتباط با فیلم "خانه دوست کجاست" بوده و از این قرار است که سه روز پس از زلزله بزرگ خرداد ماه ۱۳۶۹ در گیلان، پدر و پسری شهر نشین برای اطلاع از سلامت احمد و بابک احمد پور بازیگران فیلم "خانه دوست کجاست" که ساکن روستاهای توابع رودبار هستند، به منطقه زلزله زده میروند. راه بندان جاده اصلی آن دو را ناگزیر میسازد از راههای فرعی به روستاهای ویران شده رفته و از هر رهگذری سراغ آنها را بگیرند. اگرچه احمد و بابک را نمییابند اما از سلامت آنها مطلع میشوند. فیلم برداری این فیلم در خرابههای حاصل از ویرانی زلزله رودبار و ویرانی روستاهای آن از جمله کوکر انجام شده است.
"زیر درختان زیتون" (۱۳۷۳) این فیلم درامی عاشقانه درباره پسری به نام حسین است که به خواستگاری طاهره میرود، اما به دلیل نداشتن خانه جواب منفی میشنود. همان شب زلزله رخ میدهد و مردم روستا بیخانمان میشوند. در سکانس پایانی این فیلم طاهره را میبینیم که از یک سراشیبی به سمت جنگل درختان زیتون پیش میرود، حسین شتابان به دنبال او میرود. نزدیک درختان زیتون حسین به طاهره میرسد و صحنه بدون اینکه مخاطب چیزی بشنود اداره میشود. بخشی از لوکیشنهای این فیلم نیز مربوط به روستای کوکر است. این سهگانه ابتدا در فرانسه و بعد در لندن، سوئد، آلمان و فنلاند مورد استقبال قرار گرفتند.
تولید فیلم از طریق ضبط تصویر مردم محلی و روستاهای پر جاذبه همان کاری است که کیارستمی در این سه گانه انجام داد. شاید اکنون کوکر آنگونه که باید مورد توجه نباشد، اما گره خوردن نام این روستا به سه گانه عباس کیارستمی آن را غیر قابل فراموش کرده است. بازدید از لوکیشن هایی که این کارگردان در سه گانه خود مورد استفاده قرار داده یکی از مهمترین علتهای بازدید از روستای کوکر محسوب میشود.
نظر شما