به گزارش خبرنگار ایمنا، اوایل اردیبهشتماه سال ۹۹ بود که محسن ابوترابی، عضو شورای شهر یزد در مصاحبهای، از اهانت رئیس شورا در صحن علنی به یکی از ائمه جمعه برجسته استان سخن گفت و اظهار کرد: من به هیچ عنوان نمیتوانم در برابر اهانت به علما سکوت کنم و به همین دلیل اعتراض خود را اعلام و جلسه را ترک کردم.
این اتفاق یکی از مهمترین حواشی پارلمان شهری در اردیبهشتماه ۹۹ بود و البته آغازی شد بر توهینهایی که در طول سال تکرار شد و تبعات برخی از آنها در سطح کشور منتشر شد.
توهین به امام جمعه
براساس آنچه رسانههای محلی از نخستین جلسه شورای شهر در اردیبهشتماه نوشتند، غلامعلی سفید، رئیس شورا در ابتدای نشست به بیان مطالبی در ارتباط با برخورد با یکی از مدیران متخلف شهرداری پرداخت و از این اقدام که منجر به استعفای این مدیر شده بود انتقاد کرده و در ادامه سخنانش، یکی از ائمه جمعه استان یزد را مورد بیاحترامی قرار داده بود که با این توهین رئیس شورا، محسن ابوترابی و مرتضی شایق دو عضو اصولگرای شورا جلسه را ترک و آن را از حدنصاب انداخته بودند.
سفید در واکنش به این اتفاقات به ایمنا گفته بود که روند اجرای یکی از پروژهها دچار تأخیر شده و چون در موعد مقرر ساخته نشد، اقدام به گرفتن زمین از صاحب آن کردهاند؛ در این خصوص دولتها موظف هستند اگر پول یا امکانات نبود، زمینه همکاری مردم را فراهم کنند تا کارها به سرانجام برسد نه اینکه اینگونه رفتار شود. یکی از ائمه جمعه استان نامه نوشته و گرفتن این زمین را برخورد با مفسدان دانه درشت اقتصادی اعلام کرده در صورتی که آن فرد یک خیری است که میخواست دانشگاه بسازد. این موضوع را در جلسه مطرح کردم و یکی از اعضای شورا که انسان مخلصی است اما تعصب خاصی روی این موارد دارد معتقد بود به امام جمعه توهین شده و جلسه را ترک کرد. یکی دیگر از اعضا نیز همراه او از جلسه خارج شد و به همین دلیل جلسه از رسمیت افتاد.
رئیس شورای شهر یزد البته ادعا توهین را نپذیرفت و گفته بود: جملهای که گفتم این بود که "امام جمعه محترم کج فهم" به همین دلیل میگویند این جمله توهین است در صورتی که قصد نداشتم به ایشان توهین کنم بلکه معتقدم در خصوص چنین مسائلی آگاهی کامل را نداشته و باعث کجفهمی وی در این رابطه شده است.
فارغ از اینکه اظهارات رئیس شورا توهین بوده یا نبوده، چند نمونه خبر دیگر نیز از بدزبانی اعضای شورای شهر یزد در رسانههای استانی و کشوری در سال گذشته بازتاب پیدا کرد.
توهین جنسیتزده
چند ماه بعد، در یکی از جلسات شورا که اعضا مشغول بررسی شفافیت و اصلاح فرآیندهای مالی شهرداری یزد بودند، میان اعضا اختلاف افتاد و اختلافات تشدید و تبدیل به توهین به یکی از اعضای زن شورای شهر یعنی ونوس عامری شد.
عامری پس از این اتفاق از جلسه شورا یک فایل صوتی نیز منتشر کرد که در آن مرتضی شایق، عضو دیگر شورا با الفاظی توهینآمیز او را مورد خطاب قرار میدهد. عامری درباره این فایل صوتی توئیت زد: "این همه "هتاکی جنسیتزده" تنها برای افشای ابهامات مالی شهرداری." که توئیت این عضو شورا به شکل گستردهای در فضای مجازی انتشار یافت و انتقادات و واکنشهای متعددی را نسبت به اهانت در صحن شورا همراه داشت.
همچنین عامری در تشریح این اتفاق گفته بود: هفته گذشته که گزارش کاملی از عملکرد مالی شهرداری دادیم و ایرادات عمدهاش را شفاف در صحن خواندیم، عصبانیت او (شایق) بیشتر شد. ایشان از اینکه مردم از ابهامات مالی شهرداری آگاه شدند و در فضای مجازی موضعگیریشان زیر سوال رفته، بسیار عصبانی ناراحت بودند، درحالی که اصلاً روی صحبت بنده با ایشان نبود.
توهین بهخاطر یک نامگذاری
پس از آن، نمونه دیگر این توهینها در شهر دارالعباده را رئیس شورا در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد؛ این بار توهین ابوترابی به آقای سفید.
غلامعلی سفید، رئیس شورای شهر در خصوص این اتفاق نوشت: "براساس پیشنهاد مکتوب هشت نفر از اعضای شورای اسلامی یزد جاده سلامت مهیار بود (مهیار نام جوان زرتشتی دعوت شده برای تیم ملی دوچرخهسواری بود که در همین مسیر و در حین تمرین بر اثر تصادف فوت کرده و اعضای بدن وی به بیماران اهدا شد.)
آقای ابوترابی یکی از اعضای کارگروه که عضو شورا هم هستند به علت اینکه این مسیر در کنار بلوار شهیدان مقدم بوده و این نامگذاری ممکن است نام شهدا را تحت الشعاع قرار دهد و همچنین این نامگذاری ترویج زرتشتیگری است مخالفت کردند ولی پس از بحث و اظهار نظر همه اعضا رأی گیری شد و با هفت رأی از ۹ عضو حاضر تصویب شد (یکی از افرادی که رأی مثبت نداشت پیشنهاد به یاد مرحوم مهیار را داشت) البته این نامگذاری باید در کمیسیون فرهنگی و شورای شهر مطرح و تصویب یا رد شود.
بعد از بیرون آمدن از صحن، عضو مخالف شروع به سرزنش بنده نمود که "چرا چنین کردی و من در قیامت شاکی تو میشوم و کاری خلاف شرع کردی" بنده عرض کردم "پس به قیامت حواله کردی، صبر کن. من کار خود را براساس شناخت خودم از دین (که البته از طرف خیلی از بزرگان تأیید میشود) خلاف شرع نمیدانم". ایشان به تدریج صدا را بالا برده و گفتند تو پیری و پایت لب گور است؛ چرا علیه اسلام تبلیغ میکنی و تبلیغ زرتشتیگری میکنی و با صدای بلندتر خطاب به بنده "بی دین، زرتشتی، بی حیا و… تف تو صورتت" و کمکم نعرهزنان در حالی که پشت سر من در پلهها پایین میآمدند کلماتی مشابه این به شورا و بنده حواله دادند. "
نظر شما