به گزارش خبرنگار ایمنا، اصطلاح اقتصاد مقاومتی اولین بار در سال ۲۰۰۷ پس از محاصره نوار غزه توسط اسرائیل که مواد غذایی و نهادههای اولیه برای تولید و پیشرفت اقتصادی را نیز شامل میشد و ناتوانی غزه در صادرات، امکان صادرات و کشت بسیاری از محصولات کشاورزی از جمله توت فرنگی را کاهش داده بود مورد استفاده قرار گرفت و ضوابط و معیارهای حاکم بر مفهوم اقتصاد مقاومتی شناسایی گردید.
تحریمهایی که طی سالیان اخیر علیه کشور وضع شد، موجب کاهش رفاه عمومی خانوارها و آسیب جدی به اقتصاد کشور شده است؛ به همین دلیل نیاز شد که کشور اقتصادی قوی و قدرتمند را دارا باشد تا راههایی که کشورهایی چون آمریکا برای ضربه زدن به اقتصاد کشور از آنها استفاده میکنند شناسایی و تقویت شوند تا از این راه حوزههای فشار کنترل و تحریمها در این زمینه بی اثر شوند؛ در مرحله بعد این تهدیدها را باید به فرصت تبدیل و برای پیشرفت اقتصاد کشور استفاده کرد.
یکی دیگر از ویژگیهای اقتصاد مقاومتی آن است که کشوری که میخواهد از اقتصاد مقاومتی بهرهمند شود، باید وابستگی خود را به کشورهای دیگر قطع کند و بر تلاش نیروی کار برای افزایش تولید داخلی خود بیافزاید. در این صورت در مواجهه با تحریم، خطری اقتصاد کشور را تهدید نمیکند. به همین دلیل و به منظور دریافت جزئیات بیشتر در رابطه با اقتصاد مقاومتی با محمدرضا حیدری، عضو هیئت علمی اقتصاد دانشگاه اصفهان به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میخوانید:
نخستین بار چه زمانی از اقتصاد مقاومتی در کشور صحبت شد؟
رهبر انقلاب در روز اول سال ۸۶ در سخنرانیشان فرمودند که جنگ اقتصادی به ما تحمیل شده است و در تاریخ ۱۶ شهریور گفتند که ما نیاز به اقتصادی داریم که مقاومتی باشد و بتواند در شرایط تحریم و فشار هم رشد، بالندگی و شکوفایی خود را حفظ کند. بر اساس دستور ایشان مجمع تشخیص مصلحت نظام موظف شد با همکاری نخبگان، استادید و دفتر رهبری سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی را تهیه کنند که این کار در رفت و آمدهای مکرر انجام شد ۲۹ بهمن ۹۲ این سیاست در ۲۴ بند به همه قوا ابلاغ شد.
مبنای اقتصاد مقاومتی چیست؟
منطق ما در اقتصاد مقاومتی عدالت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است، اما به خصوص در سه سال گذشته شاهد آن هستیم که نابرابریها تشدید شده است. مبنای اقتصاد مقاومتی همانطور که در مقدمه تعریف آن نیز آمده است و بر اساس سخنان مقام معظم رهبری یک جنگ تمام عیار اقتصادی، ارائه الگوی بومی برآمده از فرهنگ اسلامی و اقتضائات بوم کشور برای استقرار آموزههای نظام اقتصادی اسلام در کشور است. ۲۴ بند سیاستهای کلی در ۶ بند خلاصه میشود به طوری که ارکان اقتصاد مقاومتی مردم بنیانی، دانش بنیانی، عدالت محوری، درونزایی، برونگرایی و فرهنگ جهادی است.
تا چه میزان در راستای اقتصاد مقاومتی قدم برداشته شده است؟
آنچه مسلم است، در سالهای پس از جنگ نوعاً آموزههای اقتصادی اسلام را برای اداره اقتصاد کشور در نظر نگرفته شد و در واقع نوعی بی اعتنایی و بی اعتقادی توسط برخی از دولتها که فکر میکردند با اجرای سیاستهایی همچون تعدیل ساختاری صندوق بینالمللی میتوانیم مسائل اقتصادی کشورمان را با نسخهای که در غرب پیچیده شده حل کنیم.
دلیل مشکلات اقتصادی اخیر را چه میدانید؟
اگر میبینیم مسائل اقتصادی کشور به خصوص در دو سال اخیر پیچیدهتر شده است، دلیل این اتفاق آن است که تورم بی محابا افزایش یافته، نابرابری بیشتر شده و ضریب جینی از ۰.۳۷ به حدود ۰.۴۷ رسیده است و شاهد رشد اقتصادی منفی ۸ درصدی هستیم، نرخ رشد تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی در سال گذشته حدوداً منفی ۱۱ درصد بوده است. دلیل این موارد آن است که سعی شد مشکلات اقتصادی کشور در قالب برجام حل شود و این امید بود که با برجام همه تحریمها برداشته شود.
چرا در حوزه مردی کردن اقتصاد اقدامی صورت نگرفته است؟
متأسفانه ادبیات مردمی کردن اقتصاد اشتباه برداشت شده است و به همین دلیل کار جدی در حوزه مردمی کردن اقتصاد صورت نگرفته است، بنابراین شاهد این موضوع هستیم که هر چند ماه یک بار شاهد مشکلاتی مانند هپکو، هفت تپه، ماشین سازی اراک و انواع واگذاریهای مسئله دار در سطح کشور هستیم.
نظر شما