مریم نفیسی راد در گفت و گو با خبرنگار ایمنا، اظهار کرد: رمان آدمهای معمولی نوشته سالی رونی، یک رمانِ عاشقانه با تم روانشناسی است. این رمان برنده جایزه کتاب سال بریتانیا، کاستا ۲۰۱۹، بوکر و واتراستون شده است. همچنین در لیست کتابهای پرفروش نیویورک تایمز نیز قرار گرفته و به اکثر زبانهای جهان ترجمه شده است.
وی افزود: این رمان از میان ۱۰۰ رمان برتر قرن رتبه ۲۵ را از آن خود کرده است و به عنوان پدیده ادبی دهه نیز انتخاب شده است. آدمهای معمولی درباره دو جوان است که در دوران فروپاشی ایرلند، مات و متحیر اند و نمیدانند باید با زندگی خود چه کنند. از طرفی درگیرِ برچسبهای اجتماعی نیز هستند.
این مترجم ادامه داد: کانل پسری محبوب، اجتماعی و از قشر متوسط است و ماریان به گفته هممدرسهایهای او، عجیب و غریب، غیر اجتماعی و پولدار است. ماریان و کانل هر دو بدونِ حضور پدر بزرگ شدهاند. کانل هرگز پدر خود را ندیده ولی ماریان خاطراتی از پدر خود دارد که خوب نیستند. رفتارهای زننده و دست به زنهای پدر ماریان به برادر او، آلن رسیده است. مادر ماریان زنی پولدار، خودخواه است که به دختر خود بیتوجه است. در مقابل لورین مادر کانل، زنی دلسوز، فهمیده و حمایت گر است.
نفیسی اضافه کرد: ماریان و کانل هر دو یک کالج را انتخاب میکنند و ناگهان در آنجا همهچیز بر عکس میشود. ماریان تبدیل به دختری اجتماعی و محبوب و کانل تبدیل به پسری غیر اجتماعی و تا حدودی نامرئی میشود. روایت این کتاب به صورت اپیزودیک است.
وی تصریح کرد: در هر اپیزود با فلش بک به گذشته قسمتی از زندگی و ماجراهای آنها روایت میشود. دو جوانی که غیر معمولی هستند و میخواهند معمولی باشند و در نهایت نه تنها معمولی بلکه تبدیل به انسانهای خوبی میشوند.
در بخشی از این رمان میخوانیم:
"کانل باید در اتاق انتظار پرسشنامه را پر کند. صندلیهای به رنگ روشن، دور میز جلو مبلی چیده شدهاند که اسباب بازی روی آن تلنبار شده است. پایههای میز بسیار کوتاهاند و کانل نمیتواند روی آن خم شود و از آن بهعنوان زیردستی استفاده کند. درنتیجه با حالت معذب برگهها را روی پای خود میگذارد و پرسشها را پاسخ میدهد. با نوک تیز خودکار، دقیقاً سوال اول را سوراخ میکند و رد یک پارگی کوچک روی کاغذ بهجا میماند. کانل سرش را بالا میگیرد و به متصدی نگاه میکند که پرسشنامهها را برایش آورد. از آنجایی که حواس زن به کانل نیست، باز نگاهش را به برگه میاندازد. سوال دوم به «بدبین بودن» اشاره میکند.»
در بخش دیگری از "آدمهای غیر معمولی" آمده است:
"یکبار ماریان به لوکاس گفت: تو هر کاری میکنی یه اثر هنریه. لوکاس این جمله را به عنوانِ یک تعریف از کارِ هنری خود دانست. لوکاس نسبت به ریزترین شکستهای هنری حساس است: نقاشی، عکاسی، سینما و حتی در رمانها و فیلمهای تلویزیونی. گاهی وقتها زمانی که ماریان به فیلمی اشاره میکند که اخیراً تماشا کرده است، لوکاس بلافاصله دستِ خود را در هوا تکان میدهد و میگوید: من که کلاً از این فیلم ناامید شدم و ماریان متوجه میشود که لوکاس با این طرز فکر و درک، آدمِ خوبی نیست. لوکاس در خود یک هنرمند خوب و حساس پرورش داده است بیآنکه مضمون واقعی درست یا غلط آن را توسعه بدهد."
رمان "آدمهای معمولی"، اثر سالیرونی با ترجمه مریم نفیسیراد در ۵۱۹ صفحه، شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و بهبهای ۵۰ هزار تومان از سوی انتشارات شانی راهی بازار نشر شد.
نظر شما