روایت فرزند شهید مدافع سلامت از تصادف اسحاق جهانگیری

سید محمد موسوی، متخصص اطفال ۲۱ تیر ۱۳۹۹ در اصفهان به علت کرونا درگذشت و اینگونه دفتر زندگی یک قهرمان مدافع سلامت دیگر بسته شد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، بهمن‌ماه سال گذشته و هم‌زمان با ورود ویروس کرونا به ایران، بیمارستان‌های کشور تبدیل به خاکریزهای اصلی جنگ سلامت شدند و کادر درمان لباس جنگ بر تن کردند. این آرایش جنگی پستی و بلندی‌های بسیاری به همراه داشت و این جنگ نابرابر شهدایی نیز به همراه داشت. یکی از این شهیدان، سید محمد موسوی، پزشکی است که فرزندش ابوالفضل در گفت‌وگویی با خبرنگار ایمنا درباره او می‌گوید:

پدرتان را معرفی بفرمائید.

پدرم سید محمد موسوی، متخصص اطفال بود. سوابق اجرایی او هم ریاست شبکه بهداشت و درمان شهرستان اردستان از اواخر دهه ۶۰ تا اوایل دهه ۷۰، ریاست بیمارستان کاشانی اصفهان، مدیر معاونت درمان استان اصفهان، معاون درمان و پزشک اطفال بیمارستان امین، بنیانگذار بخش اطفال بیمارستان حضرت زهرا (س) زینبیه و ویزیت بیماران در شهرستان‌های سمیرم، شهرضا، نطنز، شاهین شهر و کلیشاد بود. ایشان ۳۰ تیر ۱۳۴۰ در شهر زواره اصفهان متولد شدند.

آخرین بیمارستانی که کار می‌کردند کجا بود؟

بیمارستان حضرت زهرا. این بیمارستان در یکی از مناطق محروم اصفهان است. پدرم استخدام رسمی بیمارستان امین بودند. در منطقه پایین شهر و محروم زینبیه بیشتر اقشار مهاجر از شهرهای دیگر و حتی مهاجران افغان و پاکستانی هستند. می‌خواستند آنجا بخش اطفال را راه اندازی کنند، اما کسی قبول نمی‌کرد. به قول معروف پزشکان به آن منطقه نمی‌رفتند. پدرم قبول کردند که آنجا مسئولیت بخش را به عهده بگیرند. مدتی هم در بیمارستان حضرت زهرا و هم در بیمارستان امین کار می‌کردند. چون دیدند بیمارستان حضرت زهرا به شیفت بیشتر نیاز دارد هم در درمانگاه فعال بودند و هم بخش.

سید محمد موسوی، پزشکِ خَیری که شهید شد

ایشان در چند خیریه هم فعال بودند که بعد از فوتشان از این مسئله باخبر شدیم. ما فقط خیریه امام رضا را می‌دانستیم که در دولت آباد است. در دولت آباد بیمارستان امام رضا (ع) ست که این خیریه هم به آنجا کمک می‌کند. در آنجا هم بخش اطفال را که می‌خواستند راه اندازی کنند خیریه امام رضا به پدرم پیشنهاد دادند که این کار را بکنند، بعد که پزشکان آمدند و رونق گرفت ایشان دیگر به بیمارستان امام رضا نمی‌رفتند.

در منطقه زینبیه هم ویزیت رایگان می‌کردند. این را یکی از پرسنل بر سر مزار پدرم به ما گفتند. حرم زینبیه در آن منطقه هست که پدرم تا قبل از کرونا آنجا ویزیت رایگان می‌کردند.

شهید موسوی در کجا به کرونا مبتلا شدند؟

در همان بیمارستان حضرت زهرا، در آن بازه زمانی تعدادی از بچه‌ها بدون علامت به کرونا مبتلا می‌شدند. پدرم تعریف می‌کردند کودکی باعث انتقال کرونا به والدینش شده در حالی که خودش هیچ علائمی نداشته جواب تستش مثبت بوده است.

از آغاز علائم تا فوت ایشان نزدیک پنج شش روز طول کشید. ۱۵ تیر پدر بستری و ۲۱ تیر به رحمت خدا رفت، پدر واقعاً علائم و بیماری زمینه‌ای نداشت. معده درد گرفته بود و برای آزمایش رفت. هم آزمایش خون داد و هم آزمایش ادرار. پدرم تنگی نفس نداشت و اگر داشت خود ایشان و خواهرم حتماً متوجه ابتلای او می‌شدند، زیرا خواهرم در کرونا دوره انترنی را گذارنده است. خواهرم گفت سطح اکسیژن را برای اطمینان اندازه بگیرند که نتیجه آن زیر ۵۰ درصد بود و عملاً با این سطح اکسیژن فرد نمی‌تواند فعالیت کند. با اورژانس ۱۱۵ تماس می‌گیرند و آنها هم که سطح اکسیژن را می‌گیرند همان عدد را نشان می‌دهد. بنابراین برای تشخیص نهایی اعزام شد.

با اکسیژن عادی حال ایشان بهتر شد و تا ۸۰ درصد هم آمد. من آن موقع کرمان بودم و پدرم با من تماس گرفت و مشکلی نداشت. ظهر آن روز به من گفته شد که پدر کرونا گرفته و من هم عصر به سمت اصفهان حرکت کردم. عصر پدرم را اینتوبه کردند، در واقع آنقدر بیماری پیش رفته بود که دیدند اکسیژن خون به سرعت در حال پایین آمدن است و دست آخر برایشان لوله گذاشتند و در آی سی یو بیمارستان خورشید اصفهان بستری و صبح روز شنبه ۲۱ تیر هم متأسفانه فوت کردند.

سید محمد موسوی، پزشکِ خَیری که شهید شد

بعد از شهید موسوی فرد دیگری در خانواده به کرونا مبتلا شد؟

خواهرم، برادرم و مادرم نیز مبتلا شدند.

شهید موسوی چند فرزند دارد؟

خودم سیدابوالفضل موسوی متولد سال ۷۶ و ترم ۱۰ پزشکی دانشگاه جیرفت، برادرم سیدمجتبی موسوی و خواهرم فاطمه سادات موسوی هر دو پزشک عمومی هستند که از دانشگاه اصفهان فارغ‌التحصیل شدند؛ علت اینکه ما هر سه رشته پزشکی را دنبال کردیم به خاطر دیدن شوق و ذوق پدر به رشته پزشکی و کمک به بیماران بود که ما را به این رشته علاقمند کرد تا این راه را ادامه بدهیم.

پدرتان سابقه جبهه داشت؟

بله ایشان در جهاد سازندگی فعالیت داشت و از همان طریق به جبهه رفته بود. مسئولیت جهاد را هم به مدت دو سال بر عهده داشت. این مسئله مربوط به اوایل دهه ۶۰ است. فعالیت‌های فرهنگی هم داشتند. ما اصلاً اینها را نمی‌دانستیم، بعد که این اتفاق افتاد یکی از دوستان ایشان در منطقه زواره اردستان خاطراتشان را نوشت. من این خاطرات را که خواندم فهمیدم زواره یک مسجد جامع داشته که برای انقلاب فرهنگی آنجا فعالیت می‌کردند، پدر پس از انقلاب سال ۵۷ به جهاد سازندگی رفته و بعد نیز به جبهه اعزام شد.

سید محمد موسوی، پزشکِ خَیری که شهید شد

خاطره جالبی که از شهید موسوی در ذهن دارید چیست؟

زمانی پدرم رئیس بیمارستان کاشانی بود، اسحاق جهانگیری مسئولیت استانداری اصفهان را برعهده داشت. استاندار تصادف می‌کند و به بیمارستان کاشانی منتقل می‌شود. کسی زیر بار عمل ایشان نمی‌رفته و پدرم با مسئولیت خودشان زیر رضایت نامه عمل را پر کرد. عمل موفقیت‌آمیز پیش می‌رود و آقای جهانگیری به عنوان تشکر می‌خواست یک دستگاه خودرو به پدرم بدهد، اما پدر این خودرو را قبول نکرده و درخواست کرد ایشان بدهی بیمارستان را بپردازد. آقای جهانگیری هم بدهی بیمارستان را داد.

کد خبر 479485

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.