به گزارش خبرنگار ایمنا، در سال ۱۳۶۱ و در حالی که سینما در ایرانِ پس از انقلاب و درگیرِ با جنگ به سختی به حیات خود ادامه میداد، سه تفنگدار تصمیم گرفتند مجلهای برای سینما راه بیاندازند. در سالهایی که ادامه خودِ سینما سخت بود، نوشتن و نقد کردن آن سختتر به نظر میرسید.
به هر ترتیبی که بود، مسعود مهرابی، هوشنگ گلمکانی و عباس یاری راهی را باز کردند و «فیلم» متولد شد. آن سالها تنها مجله سینمایی کشور بود و برای نزدیک ۴۰ سال بعد هم تنها مجله سینمایی استخواندار و معتبر باقی ماند. هرچه گذشت اعتبار مجله این سه تفنگدار بیشتر شد و حتی نسل جوان نیز به تحریریه آن راه یافتند. شاید بتوان گفت ماهنامه «فیلم» سکوی پرتابی بسیاری از منتقدان و نویسندگان جوان این روزهای سینمای ایران شد.
در ۳۸ سال عمر ماهنامه کمتر پیش میآمد که حواشی درباره آن وجود داشته باشد؛ این تیم به سنتیترین شکل ممکن (مجله) همچنان بیشتری تأثیرگذاری را در بین سینماگران داشتند و حتی مواقعی در سینمای ایران جریان ساز شدند. در تقسیم بندی داخلی مجله مسعود مهرابی به عنوان صاحب امتیاز، هوشنگ گلمکانی به عنوان دبیر شورای نویسندگان یا سردبیر و عباس یاری به عنوان مدیر تحریریه همکاری میکردند.
این سه گانه موفق تا چندی پیش ادامه داشت و کرونا یکی از این سه ضلع را به دنیای دیگری برد. ۱۰ شهریورماه امسال مسعود مهرابی به دلیل ابتلاء به ویروس کرونا از دنیا رفت. پس از این اتفاق و بر اساس قانون امتیاز مجله به فرزند ارشد او یعنی پویا مهرابی منتقل شد. این اتفاقات سرآغاز بروز اختلافات در درون تیم مجله فیلم بود.
عباس یاری
این اختلافات با انتشار یک پست اینستاگرامی توسط عباس یاری علنی شد. یاری با انتشار پستی از انتشار شماره اسفندماه مجله با چند روز تأخیر و تیتر اصلی «عسل تلخ» خبر داد و در متنی که رنگ و بوی خداحافظی داشت، نوشت: «بالاخره شماره اسفندماه مجله فیلم با تیترِ عسل تلخ منتشر شد؛ تلخ هم بود چون برای اولین بار طی چهل سال عمری که برای انتشارش هزینه کرده بودیم و در میانهٔ حسادتها، فشارها و تنگنظریها، با حمایتهای خوانندگان و نویسندگانش، بدون تأخیر و با عشق بسیار به دستان پر مهرتان رسیده بود. طی این سالها دورههای هولناکی مثل جنگ و موشک و بمب و تحریمِ بخشی از تهیهکنندگان و بیکاغذی و بیپولی را پشت سر گذاشتهایم اما خوشحالیم خاطرات ماندگاری از حضور پرمهر شما در قلبمان به یادگار مانده که با هیچ بهای مادی قابل محاسبه نبوده و نیست.
حالا پانصد و هشتاد و یکمین شمارهٔ ما این بار با یک تأخیر شش روزه، اما به «سلامت» منتشر شده است. آرزو میکنم این کشتی با پیاده شدنِ اجباریِ بنیانگذارانش توسط پویا مهرابی، مدیر تازهٔ مجله فیلم که وارث امتیاز پدر شده، با همان سلامت، به راهش ادامه دهد.
به سهم خودم از تمام دوستانِ نویسنده و همکاران اداری و فنی که در تمامی این سالها در کنارم بودهاند ممنون و سپاسگزارم؛ آرزو میکنم چنانچه خدای نکرده در جریان کار دلگیریای از این حقیر در دلشان مانده، حلالم کنند…»
انتشار این پست سوالات بسیاری را برای مخاطبان این مجله ایجاد کرد و چهرههایی نظیر محمد قوچانی، مهدی یزدانیخرم، روحالله حجازی، پرویز جاهد، حمیدرضا مدقق، ماهور احمدی، شاهین شجری، حانیه توسلی، حبیب رضایی، برزو ارجمند، رضا کیانیان، بیژن بیرنگ و بسیاری دیگر به این اتفاق واکنش نشان دادند. همچنین بسیاری از مخاطبان هم خواستار توضیحات شفاف در این باره شدند.
هوشنگ گلمکانی
هوشنگ گمکانی به عنوان سنگینترین وزنه سه ضلع بنیانگذار مجله فیلم هم پس از عباس یاری پستی در اینستاگرام منتشر کرد و به نوعی از راهاندازی مجلهای دیگر تحت عنوان «فیلم امروز» خبر و قول انتشار بیانیهای درباره اتفاقات مجله فیلم را داد.
در بخشی از این بیانیه که در روز گذشته (جمعه) منتشر شد، آمده است: «واقعیت این است که تا همین چند ماه پیش، فکر نمیکردیم امتیاز نشریه هم که یک مجوز فرهنگی است و دارندهاش باید شرایط لازم را برای دریافت آن داشته باشد، مثل اموال منقول و غیرمنقول به ارث برسد؛ بهخصوص امتیاز نشریهای با نزدیک به چهل سال قدمت که نقش و جایگاه سه بنیانگذارش بر کسی پوشیده نیست. در واقع ما سه نفر بنیانگذار مجله، حتی پیش از شروع انتشار ماهنامه فیلم، همکاریمان را شروع کرده بودیم و هنگامی که تصمیم به انتشار مجله گرفتیم، در تقسیم کار بین خودمان، مسئولیت دریافت امتیاز به آقای مسعود مهرابی سپرده شد. ماهنامه فیلم این طور شکل نگرفت که چند سال پیش از آن کسی رفته باشد تقاضای امتیاز داده باشد و بعد که امتیاز را گرفت، محلی و امکاناتی فراهم کند و کسانی را یک به یک فرابخواند و کمکم هسته مرکزی یک مجله را شکل بدهد. چنین شخصی میتواند ادعای مالکیت داشته باشد. اما «فیلم» این گونه شکل نگرفت و مسعود مهرابی هیچگاه در فکر انتشار مجله سینمایی نبود.»
در بخش دیگری از این بیانیه نوشته شده است: «پس از سالها انتشار مجله، به دلیل اختلافنظرهایی که در جمع وجود داشت، نیاز به تدوین مشارکتنامهای احساس شد که نقش و وظیفه هر یک از شرکا و شیوه اداره مجله و آینده آن را روشن کند. در بهار سال ۱۳۸۶ این مشارکتنامه زیر نظر همکار عزیز و دوست مشترکمان، آقای جهانبخش نورایی که منتقد فیلم و در ضمن وکیل دادگستری و مشاور حقوقی است، تنظیم شد و شخص ایشان به عنوان حَکَم و داور مرضیالطرفین در این مشارکتنامه تعیین شدند. در یکی از مواد این مشارکتنامه آمده که با مرگ یکی از سه نفر، مشارکت منحل میشود و در ماده دیگری تصریح شده که چنانچه آقای مهرابی به هر دلیلی قصد ادامه کار مطبوعاتی نداشته باشد و بخواهد امتیاز مجله را به شخص دیگری واگذار کند، اولویت با دو شریک دیگر - یاری و گلمکانی - است.»
این بیانیه در ادامه آورده است: «در مجموع، با توجه به شناختی که از سابقه پنجاهساله مطبوعاتی ما و پیشینه ماهنامه فیلم و روند انتشار آن و همچنین نقش و جایگاه هر یک از ما سه نفر در مطبوعات، سینما و کل جامعه فرهنگی وجود دارد، تصور نمیکردیم که با مرگ هر یک از ما تردیدی برای ادامه کار وجود داشته باشد، و حتی اگر قانون چیز دیگری بگوید میتوان از تبصرهای استفاده کرد که حقوق افراد در موردی چنین روشن، رعایت شود. اما بعد معلوم شد قانون به این چیزها توجه ندارد و پس از مرگ مسعود مهرابی، با شتابی که وارثان به خرج دادند، امتیاز مجله بهسرعت به فرزندش پویا مهرابی منتقل شد؛ هرچند که به نظر میرسد مقدمات این انتقال شاید پیش از مرگ مسعود مهرابی آغاز شده بود. با این حال، ما برخوردی منفی با این روند نکردیم و از این انتقال استقبال کردیم. اما از همان آغاز، وارث محترم که سنی کمتر از عمر مجله دارد، بدون تجربه و شناخت از دنیای سینما و مطبوعات و روال کار تقریباً چهلساله مجله فیلم، قصد دخالت در مدیریت مجله را کرد و به توصیههای ما برای چند سال تجربهاندوزی و سپس گرفتن نقش مؤثر در مدیریت اعتنا نکرد. هر روز که به دفتر مجله میرفتیم، میدیدیم کارکنان دفتر، حکایتها از برخورد نامتعارف او دارند. چند جلسهای هم که برای توضیح و توجیه و رفع مشکل داشتیم، بیفایده بود.»
در بخش دیگری ذکر شده است: «تیر خلاص در اواخر تدارک انتشار شماره ۵۸۱ زده شد. همچنان که همه میدانند سالهاست در پایان هر دوره جشنواره فجر، از نویسندگان و منتقدان مجله برای انتخاب برگزیدههایشان، نظرخواهی میکنیم. این نظرخواهی هم متکی به سابقه نویسندگان و شناخته بودن نام و نگاهشان برای خوانندگان است. آقای پویا مهرابی هم مایل به شرکت در این نظرخواهی بود. هر چه توضیح دادیم که این نظرخواهی همیشه از کسانی انجام میشود که سابقهای در نقد و ادبیات سینمایی دارند و کسی شما را در این عرصه به یاد نمیآورد، بیفایده بود. گفتیم علاوه بر سنت جهانی این گونه نظرخواهیها، در مجله فیلم هم نویسندگان پس از اینکه چند سال از نوشتنشان میگذشت مجاز به شرکت در این نظرخواهیها میشدند و پدرت بیش از همه اصرار بر این قاعده و روال داشت. بیفایده بود و همچنان اصرار کرد، با این استدلال که: «من مدیر مسئولم.» و هر چه میگفتیم این نظرخواهی از منتقدان و نویسندگان است نه از مدیران مسئول، اصرار ادامه پیدا کرد. پس از سه روز کشمکش و تلاش نامبرده برای وارد کردن نظرهایش به فهرست برگزیدگان، و مقاومت ما، پویا مهرابی، در حضور تعدادی از همکاران در اتاق صفحهبندی فرمان به اخراج گلمکانی و یاری و شجریکهن داد!»
در آخر این بیانیه درباره انتشار مجلهای دیگر توسط یاری و گلمکانی آمده است: «فرصت برای تدارک شماره نوروز که از دست رفته، اما شماره بعدی مجله با نامی دیگر، اردیبهشت آینده با حضور فیلمیها منتشر میشود.. و - گفتیم و بارها تکرار کردیم که - کشتی به راهش ادامه میدهد.»
پوریا مهرابی
پس از انتشار این بیانیه در همان روز جمعه، پوریا مهرابی، صاحب امتیاز و مدیرمسئول فعالی مجله فیلم نیز بیانیهای منتشر کرد که در این بیانیه آمده است: «خوانندگان و همراهان همیشگی ماهنامه «فیلم» که طی روزهای اخیر نگران قدیمیترین نشریه سینمایی کشور بوده و هستید اعلام میدارم که در زمان حیات پدرم اختلافاتی بین آقایان مسعود مهرابی، هوشنگ گلمکانی و عباس یاری وجود داشت که متأسفانه ادامهدار نیز بوده و در روزهای پایانی حیات پدرم به اوج رسید و همان زمان آقایان یاری و گلمکانی تصمیم به جدایی گرفته بودند و در نتیجه پیگیر درخواست مجوز ماهنامه از وزارت ارشاد شدند. اختلافات طی سالهای همکاری به حدی بود که قبلاً نیز آقای گلمکانی (حدود هفت سال قبل) درخواست مجوز ماهنامه داده بودند اما به مشورت برخی بزرگان، آن را پیگیری نکردند. تنها دو هفته پس از فوت مسعود مهرابی، در تاریخ ۲۶ شهریور ماه درخواست آقای گلمکانی در سامانه وزارت ارشاد ثبت رسمی شد که با توجه به زمانبر بودن مراحل نشان میدهد که این اقدام از گذشته در حال پیگیری بوده است.
البته دو هفته پس از فوت پدر، خبر درخواست مجوز آقای گلمکانی در رسانهها منتشر شد که ایشان همان زمان در صفحه اینستاگرام خود اعلام کردند: "به همراهان همیشگیمان اطمینان میدهم تا جایی که به جمع ما و شخص بنده مربوط میشود، مجله «فیلم» ادامه دارد." از طرفی دیگر تنها دو روز پس از فوت پدرم با وجود عزادار بودن ما، آقایان یاری و گلمکانی از طرق مختلف به من فشار آوردند که امتیاز ماهنامه را به آنها منتقل کنم که قطعاً با مخالفت اینجانب و خانوادهام روبهرو شد.
ایشان در شش ماه گذشته منتظر صدور مجوز ماهنامه جدید خود بودند و در هفتههای گذشته نیز با نزدیک شدن موعد دریافت امتیاز جدید، فشارها را به اشکال مختلف بر من افزودند تا یا امتیاز را منتقل کنم یا آن را به آنها بفروشم که این پیشنهاد را همان گونه که وصیت پدر بود، قطعاً پذیرفته نشد. در ضمن با توجه به مشارکتنامهای که بین پدرم با آقایان یاری و گلمکانی امضا شده است بعد از فوت یکی از سه نفر، شراکت تمام و تمام حقوق و امتیاز ماهنامه فیلم همچون سالهای گذشته متعلق به مسعود مهرابی خواهد بود و آقایان با علم به این موضوع اقدام به انعقاد قرار داد کرده بودند.
بعد از فوت پدر، برای اینکه اخلالی در نظم و توالی انتشار ماهنامه پیش نیاید با آقایان یاری و گلمکانی مطرح کردم که به انتشار ماهنامه همچون گذشته ادامه دهیم و به مرور قرار داد جدید همکاری بین خودمان بنویسیم اما طی شش ماه گذشته آقایان به بهانههای مختلف یا خواستار انتقال امتیاز یا فروش آن شدند. ظاهراً سه روز پیش موفق به دریافت مجوز ماهنامهی جدید شدند و از آن به عنوان اهرم فشار علیه اینجانب استفاده کردند. متأسفانه این جدایی به من و تصمیم من یا حتی وصیت شخص پدر بستگی نداشت و دیر یا زود با صدور مجوز جدید؛ آقایان یاری و گلمکانی ماهنامه را ترک میکردند.
اینجانب هیچ شخصی را تحت فشار برای خروج از ماهنامه قرار ندادم و آنان خبر جدایی خود را در فضای مجازی منتشر کردند. برای آقایان یاری و گلمکانی به عنوان پیشکسوت احترام زیادی قائل هستم به ویژه اینکه سالها در کنار پدرم فعالیت داشتند. حتی هم اکنون با تلاش عدهای از بزرگان و دوستان، در حال تهیه و تنظیم تفاهم نامهای با آقایان یاری و گلمکانی هستیم که ماهنامه بدون وقفه به راه خود ادامه دهد.»
پاسخ یاری به مهرابی
پس از انتشار بیانیه پوریا مهرابی که در آن صبحتهایی از اختلافات مسعود مهرابی و عباس یاری و هوشنگ گلمکانی شده بود، عباس یاری نیز به این اتفاق واکنش نشان داد و در پستی اینستاگرامی نوشت: «جامعه گرفتار
امروز در صفحه زندهیاد مسعود مهرابی و فرزندشان جناب پویا متنی با عنوان «بیانیه ماهنامه فیلم»! منتشر شد که برایم بسیار جذاب، پندآموز و خواندنی بود؛ خدای نکرده قصد بیاحترامی به کسی را ندارم، اما اگر کسی در قالب بیانیه برای رسیدن به اهدافی، بخواهد چیزهایی را که از جنس من نیست به من الصاق کند و گروهی از آدمهای تنگنظر و ناراحت که حیاتشان در گرو کینه و دشمنی و نفاق است و در هر قوم و قبیلهای به وفور حضور دارند از آن بهرهبرداری کنند! نکاتی را یادآوری میکنم:
نوشته شده که اینجانب و مسعود مهرابی بشدت دارای اختلاف بودهایم و لابد پدر از غصه این اختلافها دق کرده و مرحوم شدهاند!
۱. حالا متوجه میشوم چرا آقا پویا چند روز بعد از مرگ پدر، از پستی که نشانهای از رفاقت و همدلی در زمان حضور پدرشان در مجله بوده، ناراحت شد و با حالت تحکم اصرار به حذف داشتند!
۲. حالا متوجه میشوم چرا با کلنجار، اصرار داشتند عکس سه نفری ما و شعار «کشتی به راهش…» از روی جلد شماره ویژه حذف شود!
۳. حالا متوجه میشوم چرا روی سنگ قبر مسعود نوشته اند: «بنیانگذار مجله فیلم»
۴. چون مسعود چند ماه آخر عمر را بخاطر کرونا و بیماری در منزل بودند، برایشان پیام فرستادم که میخواهم چکی به منزلتان ارسال کنم، پیام داده اند: «پویا را «احضار» کن و به او بده…» معلوم است که رابطهٔ من و رفیقم، از رابطه این پدر و پسرِ متوهم صمیمانهتر بوده است!
۵. روز سه شنبه که قرار گفتوگو برای تعیین تکلیف این شماره داشتیم به منشی و مدیر داخلی مجله میگویند:
به آقایان بگویید «بیایند اتاق من»
منشی میپرسند: «زشت نیست؟»
بهمنشی میگویند: «باید سلسله مراتب رعایت شود!»
درخواست کردم مثل همیشه جلسه در اتاق من تشکیل شود، به رویشان هم نیاوردم، همان جا هم گفتم که تو مثل پسر من هستی و دلم میخواهد کمک کنم مجله با همان اعتبار منتشر شود، حتی به آقای گلمکانی هم نگفتم دستور دادید ما بیاییم خدمتتان! سه ساعت حرف زدیم به نظر قانع شدند.
روز بعد داخل اتوبوس برای هفتمین روز درگذشت مادر همسرم راهی اراک بودم که خبر دادند جنجال به پا کرده و در غیاب من حکم به اخراج ما و بچههای تحریریه داده است، روز بعد از طریق سامانه ثنای قوه قضائیه احضاریهای را برایمان فرستاد که درخواست کرده اند کسی دست به اموال مجله نزند و چکی صادر نشود و...
سه روز پیش جلسهای در دفتر آقای نورایی، نویسنده و حقوقدان، به عنوان وکیل قانونی مجله گذاشته بودیم که جناب آقای ذرقانی (مدیر محترم مجله صنعت حمل و نقل) هم به عنوان شاهد حضور داشتند اما ایشان نیامدند!
پرده آخر «فیلم»
با وجود این اختلافات به نظر میرسد «کشی به کوه یخ برخورد کرد» و برعکس شعار معروف گلمکانی به «راه خود ادامه نداد». پایان مجله فیلم قطعاً برای مطبوعات سینمایی مرثیهای است، مرثیهای که فوتبال دوستان برای «نود» عادل فردوسیپور سر دادند و حالا بر سر پرسابقهترین مجله سینمایی نیز آمد و باید با «فیلم» و تمام خاطراتش خداحافظی کرد.
نظر شما