به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، مدیریت سرعت وسایل حمل و نقل عمومی در خیابانها عامل مهمی در حفظ ایمنی مردم محسوب میشود که باید به دقت مورد توجه برنامهریزان شهری قرار گیرد. چنانچه خودروها در مسیرهایی کم عرض با سرعت بالا حرکت کنند، آنگاه بدون شک، سوانح خیابانی زیادی رخ میهد و افراد بیشتری بر اثر این اتفاقها جان خود را از دست میدهند یا به طور جدی آسیب میبینند.
مدیریت سرعت در خیابانها احتمال تصادفات و آسیبهای جدی را به حداقل میرساند و ایمنی عابران پیاده یا دوچرخهسواران را در حین حرکت در این فضاهای عمومی فراهم میآورد. علاوه بر این، در صورت کاهش سرعت و ترافیک در یک خیابان، میزان آلودگیهای صوتی و هوایی نیز به حداقل میرسد که این امر میتواند در زیستپذیری منطقه مؤثر واقع شود.
بدیهی است که امکان ایجاد تغییر در طراحی بزرگراهها به ندرت وجود دارد با این حال، مقامات شهری میتوانند با اعمال قانون برای کاهش تردد خودروها، زمینه را برای ایجاد تغییر در این شاهراهها فراهم آورند. استراتژیهای مدیریت سرعت، رویکردهایی مقرون به صرفه و قابل اجرا را برای خیابانهایی با اندازه، حجم ترافیک، زمینه و سطح فعالیت متفاوت انسانها در بر میگیرد.
محدودیت سرعت برای کاهش تبعات زیانبار
سرعت بالا و درگیریهای بین رانندگان از جمله عواملی است که به خودروها و جان انسانها لطمههایی جدی میزند. چنانچه این دو مؤلفه همزمان با هم اتفاق بیفتد، آنگاه تبعات خطرناکی خواهد داشت و حتی ممکن است به مرگ افراد ختم شود. برنامهریزان شهری میتوانند با در نظر گرفتن این امر، محدودیتهای خاصی برای خیابانهای مختلف در نظر بگیرند و از این طریق، سوانح جادهای را به حداقل برسانند. به عنوان مثال، اگر سرعت خودروها در خیابانهایی با بیشترین امکان وقوع تصادف به ۳۰ کیلومتر بر ساعت برسد آنگاه امکان نجات جان افراد بر اثر سوانح احتمالی به حداکثر میرسد. همچنینرمقامات رسمی شهرها باید محدودیت سرعت ۱۰ کیلومتر بر ساعت را در محل عبور عابران پیاده یا دوچرخهسواران در نظر بگیرند تا جان انسانهای بیشتری را نجات دهند. در خیابانهایی نیز که احتمال تردد عابران پیاده یا دوچرخهسواران به ندرت وجود دارد، محدودیت سرعت ۴۰ کیلومتر بر ساعت برای وسایل حمل و نقل موتوری معقول به نظر میرسد.
استراتژیهای هندسی کاهش ترافیک
بدیهی است که تنها اعمال قوانین مربوط به محدودیت سرعت نمیتواند به ایمنسازی کامل خیابانها منجر شود؛ لازم است راهحلهایی نیز در زمینه تغییرات هندسی خیابانها اعمال شود. به عنوان مثال، ایجاد دستاندازها در خیابانها، احداث پلهای عابر پیاده، فضاهایی جزیره مانند برای در امان ماندن عابران از سوانح خیابانی یا جداسازی مسیر عبور مردم و دوچرخهسواران از محل تردد وسایل حمل و نقل موتوری میتواند در این زمینه بسیار مؤثر واقع شود. در تکنیکهای جامع طراحی شهری از رویکردهای بصری و دیگر ورودیهای حسی به منظور آگاهسازی رانندگان از احتمال نزدیک شدن آنان به فضاهای انفعالی و چند مدلی بهره گرفته میشود و تنها بر کاهش ترافیک بالای خودروها تمرکز نمیشود.
جداسازی بخش ماشینرو از پیادهروهای خیابانها
کمعرض کردن مسیر رفت و آمد خودروها و افزایش دسترسی عابران پیاده و سایر وسایل حمل و نقل غیر موتوری، منجر به کاهش تردد وسایل نقلیه موتوری میشود و در نتیجه میزان تصادفات خیابانی را به حداقل میرساند. علاوه بر این تبدیل خیابانها به پیادهراه تمایل بیشتر مردم به دوچرخهسواری و پیادهروی را به طور چشمگیری افزایش میدهد که همین امر در کاهش ترافیک و در نتیجه به حداقل رساندن مرگهای ناشی از سوانح جادهای نقش مهمی ایفا میکند. علاوه بر این چنانچه مقامات شهری، خیابانهای عریض یک طرفه را به مسیرهایی دوطرفه تبدیل کنند، آنگاه کاهش سرعت تردد وسایل حمل و نقل موتوری را به ارمغان خواهند آورد که این امر در کاهش سوانح جادهای تأثیر مثبت میگذارد.
نظر شما