به گزارش خبرنگار ایمنا، هرساله مقاصد بسیاری در دنیا هزینههای گزافی برای تبلیغات خود از طریق دنیای تصویر و به ویژه فیلم انجام میدهند، تبلیغاتی که در راه تثبیت آنها و تبدیل مقاصد به مراکز مهم گردشگری در هر کشور و منطقه بسیار اهمیت دارد. صنعت گردشگری در کشور ایران نوپا است و اگر بحرانهایی نظیر شیوع ویروس کرونا اجازه بدهند، در تلاش برای طی کردن راه پیشرفت است؛ البته این تلاش خود حاشیه و متن بسیاری دارد. با توجه به رگبار رسانهای غرب، شاید مشکلات زیرساختی و روساختی، مهمترین مانع بر سر راه گردشگری ایران باشد، البته رسانههای معاند نیز در تخریب چهره ایران میکوشند که بر صنعت گردشگری نیز بیاثر نیست.
یکی از بهترین ابزارها برای به اشتراک گذاشتن چهره اجتماعی و فرهنگی واقعی ایران، استفاده از «فیلم توریسم» است. اما شاید مفهوم و معنا واقعی این مدل از تبلیغات هنوز برای بسیاری محرز و شفاف نشده است؛ از همین رو خبرنگار ایمنا در گفتوگوی زنده اینستاگرامی با مسیح شریف درباره چیستی فیلم توریسم و ظرفیتهای ایران در این مدل از گردشگری صحبت کرده است. مشروح بخش اول این گفتوگو به شرح زیر است:
فیلم توریسم چیست؟
به زبان ساده یعنی مخاطبان با دیدن لوکیشنهایی در یک فیلم، علاقمند میشوند که به آن لوکیشنها سفر کنند.
فیلمتوریسم چه زیرساختها و پیشزمینههایی نیاز دارد؟
فیلم توریسم به عنوان یکی از انواع توریسم که زیر مجموعه گردشگری فرهنگی قرار میگیرد، سیاست گذاری و برنامهریزیهای خاص خود را میطلبد. به این صورت که صرفاً ساخته شدن برخی از فیلمها به طور اتفاقی و علاقمند شدن برخی از مخاطبان برای سفر به لوکیشن آن فیلمها نمیتواند باعث شود که یک جریان گردشگری در مقصدی چون ایران شکل بگیرد. بنابراین در وهله نخست باید متولی آن رسماً مشخص شود و مسئولیت به آن سپرده شود. البته مشخصاً بخش بزرگی از فیلم توریسم به عهده وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است، اما به دلیل اینکه جنبه سینمایی پیدا میکند برخی از مسئولیتها نیز به عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
از طرفی درست است که نام آن فیلم توریسم است به این معنا که در گردشگری کشور تأثیر میگذارد، اما به طور کلی در اقتصاد کشور و معرفی چهره آن به جامعه جهانی نیز تأثیر گذار است. پس در اولویتهای بعدی متولیان دیگری نیز پیدا میکند. در کشو ما به دلیل اینکه به طور مشخص و مجزا به فیلم توریسم توجهی نشده است، نه تنها ساختاری ندارد بلکه عملکردی در قالب آئین نامه، قوانین یا مقررات، تسهیلات یا هر آنچیزی که برای این موضوع در کشورهای پیشروی آن در نظر گرفته شده، نیز وجود ندارد.
فیلم توریسم در قالب مجموعهای از اتفاقات، فعالیتها و برنامهریزیها محقق میشود. بنابراین یک فیلمساز هر قدر هم فیلم خوبی بسازد نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که لزوماً بتواند تأثیر بالقوه خود در گردشگری فیلم را بالفعل کند. مثلاً ویدئو به عنوان یکی از ابزارهای بازاریابی مورد استفاده قرار میگیرد، حال اگر شما در حوزه گردشگری خوراک بهترین ویدئوها را تولید کنید، اما بستر مناسبی برای پخش آن نداشته باشید، ساخت آن ویدئو هر قدر هم که زیبا و تأثیر گذار باشد، تنها یک فاکتور از فاکتورهای مورد نیاز است. در مورد فیلم توریسم نیز همینطور است و تأثیرگذاری آن مشروط به دیده شدن است.
پس یکی از حلقههای بسیار تأثیر گذار در شکلگیری فیلم توریسم این است که در پخش موفق باشیم. زمانی که میگوئیم پخش درباره بازاریابی صحبت میکنیم. درست است که بخش پررنگی از گردشگری و فیلم فرهنگ است، اما قصد ما نهایتاً درآمدزایی و وارد کردن ارز به کشور است. اگر میخواهیم از طریق آن فیلم مخاطب خارجی جذب کنیم، پس باید بتوانیم آن را در بازارهای هدف خود عرضه کنیم. بنابراین باید سلایق و علایق بازارهای هدف خود را بشناسیم و فیلمهایی که نزدیک به سلیقه آنها است را در جشنوارهها، سینماها، کانالهای تلویزیونی و شبکههای اجتماعی مورد استفاده آنها نمایش دهیم.
بنابراین حضور بینالمللی فیلمهای ایرانی نیز یکی از بایدهای جذب گردشگرِ فیلم است. میتوان گفت ما تقریباً در حوزه گردشگری فیلم حضور بینالمللی نداریم. البته منظور این نیست که کل دنیا را هدف قرار دهیم، چراکه بودجه و امکانات سفر آنها را نداریم. منظور از آن بازار هدف مورد نظر است. باید ببینیم چه قشر افرادی به نوع فیلم سازی کیارستمی علاقمند هستند.
آیا شخصیتهای سینمایی ایران نظیر اصغر فرهادی و عباس کیارستمی، فارغ از نوع و شکل فیلمسازیشان میتوانند به ورود گردشگر به ایران کمک کنند؟
سینما یکی از انواع هنر است و فیلم ظهور و بروز آن هنر به شکل ملموس است. این هنرمی تواند در شناخته شدن یک مقصد به عنوان یک محصول هنری تأثیر گذار باشد. برای نمونه وقتی در عالم نقاشی از رامبرانت سخن به میان میآید ناخودآگاه به یاد هلند میافتیم و ژان لوک گدار فرانسه را به ذهن متبادر میکند. به همین نحو سینمای ایران نیز میتواند نزد اقشار فرهنگی جامعه جهانی تأثیر مثبت بگذارد و یک مرجع یادآوری کننده جنبههای فرهنگی و هنری سرزمین ما باشد. بنابراین اگر صحبت از فیلم توریسم میکنیم منظور این نیست که هتلها، رستورانها و خیابانهایمان به یک باره پر شوند. تأثیراتی که مرحوم کیارستمی یا اصغر فرهادی در جمع سینماییهای دنیا میگذارند به اندازه تأثیر کشور مبدا در شناخته شدن ایران به جهانیان مؤثر است، البته نه به عنوان عاملهای جذب گردشگر انبوه.
یکی از نمونههای موفق فیلم توریسم در ایران سهگانه عباس کیارستمی بود که در «روستای کوکر» ساخته شد و منجر به سفر برخی فیلمسازان و سینمادوستان فرانسوی به این روستا شد، از نمونههای موفقی که در مورد فیلم توریسم وجود دارد بگویید.
اتفاقی چون سفر فیلم سازان فرانسوی معمول است، حتی در میان فیلمسازان داخلی نیز باب است که اگر در جایی از کشور فیلمی ساخته میشود سایر کارگردانان، تهیه کنندگان، فیلمبرداران و بازیگرانی که ممکن است در آن فیلم نقشی نداشته باشند، به عوامل آن فیلم سر بزنند. اگر کار بینالمللی و کارگردان شناخته شده باشد این ماجرا جدیتر میشود. حضور فیلمسازان کشورهای دیگر در ایران برای ساخت مستند از فرآیند فیلم سازی مرحوم کیارستمی محدود به سه گانه کوکر نمیشد. برای فیلم «باد ما را خواهد برد» او نیز یک فیلمساز ژاپنی، فیلم مستند ساخت.
یکی از مثالهای کلاسیک فیلم توریسم، فیلم معروف «اشکها و لبخندها» است. این فیلم در سالزبورگ اتریش فیلم برداری شده و از سالهایی که فیلم ساخته شد تاکنون تورهای مختص به بازدید از لوکیشنهای این فیلم وجود دارد، از طرفی راهنمایانی در این زمینه آموزش دیدهاند، اطلاعات لازم را دارند و گردشگران را راهنمایی میکنند. از نمونههای دیگر میتوان به سه گانه «ارباب حلقهها» اشاره کرد که گردشگری نیوزیلند را متحول کرد. در انگلستان نیز هری پاتر خیلی تأثیر گذار بود.
اما پیش از اینکه فیلم ساخته شود برای آن برنامهریزی کرده بودند. در واقع یک برنامه منسجم بازاریابی گردشگری فیلم برای آنها در نظر گرفته شده بود. به عنوان مثال از حضور عوامل فیلم در لوکیشنهای مختلف به عنوان عاملی برای معرفی آن لوکیشن ها استفاده میشد، همچنین فعالیتهای روابط عمومی و رسانهای تکمیل کننده هسته مرکزی فیلم نیز در حول محور آن طراحی و اجرا میشد و رسانهها همه به کمک میآمدند تا این اتفاق در قالب یک طرح جمعی رخ دهد و تأثیر خود را بگذارد.
نظر شما