به گزارش خبرنگار ایمنا، زهرا نژادبهرام در وبینار آسیب شناسی مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان ایران امروز، با اشاره به موانع مشارکت سیاسی زنان در ایران با تمرکز بر میزان دسترسی به قدرت، اظهار کرد: با بررسی شکاف جنسیتی، ظرفیتهای موجود در مجالس مقننه، شوراها، مدیریت ارشد کشور، دسترسی به قدرت و حتی مدیریت بخشهای خصوصی، میتوان این موانع را در چهار شاخص دستهبندی کرد.
وی افزود: مباحث حقوقی یکی از این شاخصهاست که شامل مبانی حقوقی مدون است که در قوانین کشور اعم از قانون اساسی تا قوانین مدنی، قوانین و قواعد عرفی و قوانین دینی نوشته شده است. همه این موارد نشان دهنده این است که قوانین ترغیب کننده مشارکت سیاسی زنان نیستند و بازدارنده و منع کننده به جز در موارد قواعد عرفی نیستند.
عضو هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر تهران خاطرنشان کرد: در بررسی حوزههای اقتصادی، اجتماعی و خانواده نیز به این موضوع رسیدم که در جامعه ایرانی به دلیل گره خوردن مبانی مذهبی با مبانی زندگی افراد در کشور ما شاید قوانین مذهبی بازدارنده هستند اما با استفتا از فقهای برجسته متوجه شدم هیچ یک از فقها در این باره منعی نکردهاند. عواملی که در کمبود مشارکت زنان در حوزه سیاسی و اجتماعی خیلی تأثیر گذار هستند، عوامل فرهنگی و اجتماعی و قواعد عرفی هستند.
وی ادامه داد: امروزه بعد از یک دهه از مطالعات اولیهام به نظرم عوامل دیگری وجود دارد که باید بیشتر به آنها توجه شود. حوزه مهم اقتصاد قبلاً جزء عوامل حساب میشد اما به این پررنگی که بعد از ۱۲ سال مطالعاتم آن را بررسی میکنم متوجه میشوم این عاملی است که باید بیشتر مورد برسی قرار بگیرد و در مورد آن صحبت شود.
نژادبهرام افزود: اگر به تعداد و درصد زنان نماینده مجلس شورای اسلامی در ادوار مختلف نگاهی بیندازیم، میبینیم که میزان مشارکت بسیار پایین است. بعد از انقلاب ۱۱ دوره مجلس را تجربه کردهایم در دو دهه اول تمام ارقام مشارکت زنان زیر ۱۰ نفر بوده است و در دو دهه دوم به جز دو دوره هشتم و نهم، مشارکت زیر ۲۰ نفر بوده است.
وی در مقایسه نرخ مشارکتی زنان در حوزه اقتصاد در ایران و جهان، گفت: نرخ مشارکت زنان در اقتصاد، در جهان حدود ۴۵ درصد و در ایران حدود ۱۵ درصد است و با توجه به آماری که سازمان آمار منتشر کرده است، حدود ۸۵ درصد شاغلان کشور مرد و ۱۵ درصد زن هستند.
نژاد بهرام اظهار کرد: برای انجام هر نوع مشارکتی در عرصه اجتماعی نیازمند یک سری ابزار هستیم. زمانی که بخواهیم مشارکت اجتماعی و سیاسی داشته باشیم، نیازمند این هستیم تا یک سری ظرفیتها از جمله مطالعه، کسب مهارت و آمادگی را کسب کنیم؛ همچنین باید با نهادهای سیاسی ارتباط برقرار کنیم تا بتوانیم در انتخابات شرکت کنیم که یا رأی میآوریم یا نه، اما قبل از ورود به این موضوعات نیاز است در درون خود یک سری ظرفیتها را تقویت کنیم.
وی گفت: ظرفیتهایی که نیاز است در درون زنان تقویت شود تا آنان را به عرصه مشارکت سیاسی وارد کند، فرصتهای اعتماد به نفس، دسترسی به منابع مستقل مالی، تعامل اجتماعی، ارتباطگیری با دیگران و مواردی از این دست است که باید تأمین شود.
نژادبهرام افزود: در تمام مشارکتهایی که در جوامع مختلف وجود دارد، تنها مشارکتی که میتواند بیشترین ظرفیت را برای ورود به عرصههای دیگر تأمین کند مشارکت اقتصادی است.
عضو هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر تهران گفت: موضوع مشارکت سیاسی زنان در تمام جهان به جز چهار کشور اسکاندیناوی و چند کشور دیگر که از نظر توسعه سیاسی در یک موقعیت بهتری قرار دارند، یک چالش است؛ ایران در بین کشورهای خاورمیانه، در بهداشت و آموزش در جایگاه خوبی است اما در سیاست و اقتصاد موقعیت مناسبی ندارد به همین دلیل رتبه ایران در دو سال گذشته از نظر شکاف جنسیتی از ۱۴۲ با شش پله سقوط به ۱۴۸ رسیده است.
وی ادامه داد: یکی از پایهایترین موضوعاتی که مشارکت سیاسی زنان در کشور ما و بسیاری از کشورها را کم رنگ کرده موضوع مشارکت اقتصادی زنان است. این نرخ ضریب کاهشی را نشان میدهد. زمانی که مشارکت اقتصادی پایین باشد نرخ مشارکت در مدیریت نیز کم شده و به تبع نرخ مشارکت در مجالس مقننه نیز کاهش مییابد.
رویکرد تهران به حضور زنان در مدیریت شهری
نژادبهرام گفت: نرخ بیکاری زنان تحصیل کرده بین ۲۵ تا ۳۰ درصد بوده و نسبت به مردان دو برابر است. شهرداری تهران میزان مدیریت زنان در دورههای مختلف را به نمایش گذاشته است که از بین کارکنان شهرداری ۷۰۳ پست مدیریتی در اختیار بانوان است و از بین ۷۰ هزار نفر نیروی شاغل در شهرداری ۱۲ هزار و ۵۰۰ نفر زن هستند.
وی تصریح کرد: با وجود اینکه تلاش شده در این دوره نرخ صعودی حضور بانوان را شاهد باشیم و نسبت به ظرفیت استخدامی که در شهرداری تهران وجود دارد، تعداد زنانی که در پست مدیریت هستند از مردان بسیار پایینتر است.
نژادبهرام با اشاره به وضعیت اشتغال زنان در سال ۹۷ که توسط اتاق بازرگانی تهیه شده است، گفت: از حدود ۴۰ میلیون نفر زن ساکن در ایران، حدود ۱۵ میلیون نفر در سن کار هستند و حدود پنج میلیون نفر فعال اقتصادی هستند که از میان آنها ۴ میلیون شاغل هستند و حدود ۱.۳ از آنان شغل تمام وقت دارند.
وی ادامه داد: حدود ۸۵ درصد زنان بدون شغل هستند. زنان غیرفعال از نظر اقتصادی در حدود ۲۸ میلیون نفر اند که ۷۵ درصد آنان زنان خانه دار هستند، ۲۰ درصد در حال تحصیل، دو درصد بدون کار و یک درصد بازنشسته هستند.
نژادبهرام تصریح کرد: امروزه فضای مجازی یک ظرفیت است که توانسته بسیاری از شکافهای آموزشی و مشارکتی که در حوزه اجتماعی برای زنان وجود داشته را تا حد زیادی مرتفع کند. زنان زیادی در فضای مجازی توانستهاند کارآفرینی کنند و محصولات خود را بفروشند و خدماتی ارائه دهند اما از دیدگاه فقهی همه اینها اگر از راه درآمد همسر خود برای خرید اینترنت استفاده کنند اجازه ندارند و باید حتماً از همسرشان اجازه بگیرند.
وی اضافه کرد: پس از انقلاب تنها یک وزیر زن داشتهایم آن هم برای مدت کوتاهی که حتی دوره ریاست جمهوری را نیز کامل طی نکرد و در میانه دولت کنار گذاشته شد. در بین مدیران زن در سطح عالی، تنها دو زن را در هیئت دولت داریم. تعداد مدیران زنی که در پستهای ارشد در حال فعالیت هستند کمتر از انگشتان یک دست است که اخیراً یک نفرشان برکنار شد.
عضو هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر تهران ادامه داد: تمام این مباحث نشان دهنده این موضوع است که وقتی یک زن میخواهد وارد عرصه مشارکت اقتصادی شود باید استقلال مالی در درون او وجود داشته باشد.
وی ادامه داد: حدود ۷۵ درصد از زنان ایرانی در سن کار، خانه دار هستند. خانه داری یک شغل به حساب میآید و به دلیل سخت بودن آن، در بعضی از کشورها به صورت نادر بخشهایی از آن سنجش شده است اما در کشور ما و کشورهایی نظیر ما به دلیل اینکه ابزارهای ارزش گذاری بر کار خانگی تعریف نشده، وقتی زنی خانه دار است به نظر میرسد بیکار است.
وی تصریح کرد: وقتی کسی بیکار است حقوق و درآمدی دریافت نمیکند و زنی است که شغل ندارد در حالی که خانهداری مجموعهای از کارهاست که مابهازای ریالی دارد و اگر افراد بخواهند این خدمات را از کسی غیر از همسر، مادر یا خواهر خود بخواهند باید پول بدهند.
وضعیت اشتغال زنان نیاز به بازنگری دارد
عضو هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر تهران گفت: نیازمند نوعی بازنگری در وضعیت اشتغال زنان هستیم زیرا استقلال مالی باید مبنای مشارکت سیاسی زنان باشد. اگر استقلال مالی مبنای مشارکت سیاسی قرار بگیرد زن میتواند تصمیم بگیرد که در کدام حزب سیاسی فعالیت کند یا میتواند تصمیم بگیرد در عرصه اقتصادی ورود پیدا کند یا نه.
وی افزود: از نظر قانونی ما مشکلی برای حضور زنان نداریم برای مثال یک زن میتواند به نام خود یک شرکت ثبت کند یا وام بگیرد اما زمانی این موضوعات امکان پذیر است که آن زن برخوردار از یک سرمایه مالی بوده و یک حساب بانکی در گردش داشته باشد و از محیط کار خود یک برگه کسر از حقوق بیاورد تا بتواند وام بگیرد.
وی ادامه داد: حضرت زهرا (س) یک کار آفرین برجسته بوده و فدک را داشتند. فدک در واقع تأمین کننده منابع درآمد افرادی بود که در آنجا کار میکردند و بستری بود برای ارائه خدمات دینی و دیگر خدماتی که حضرت زهرا (س) در آن زمان قصد انجام آن را داشتند.
وی ادامه داد: حضرت زهرا (س) فرزند زنی است که تاجر بود. مسئله اقتصادی هیچ وقت نمیتواند مغایرتی با دین داشته باشد. در عرصه سیاسی نیز من متون دینی را مطالعه کردم و مغایرتی ندیدم. رهبر انقلاب ترغیب و تشویق کننده زنان برای حضور و مشارکت زنان در مسائل مختلف هستند. حضرت امام (ره) نیز به شدت بر این موضوع تمرکز و بر مشارکت سیاسی زنان تاکید داشتند و معتقد بودند زنان باید در مقدرات اصلی خودشان مشارکت کنند.
زنان در مشارکت تودهای قویتر از مردان هستند
نژادبهرام با اشاره به اشکال مشارکت زنان در عرصه سیاسی، تصریح کرد: اگر در عرصه سیاسی قرار بگیریم متوجه میشویم مشارکت زنان به دو صورت است، یک صورت تودهای مثل شرکت در راهپیماییها و شرکت در انتخابات و رأی دادن که میشود گفت زنان خیلی قویتر از مردان شرکت میکنند.
وی ادامه داد: علت پیشگام بودن زنان در عرصه مشارکت تودهای، یکباره بودن این موضوعات است، مداوم نبوده و تشکیلاتی نیست همچنین اینکه زنان تابع شرایط اجتماعی و سیاسی روز هستند یا شاید به این سمت سوق داده شدهاند که شرکت در مسائل سیاسی این است که بروند به یک مرد رأی بدهند.
عضو هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر تهران ادامه داد: زمانی که در عرصه اختصاصی ورود میکنیم مثل احزاب سیاسی، مجالس مقننه و شوراها میبینیم که ظرفیت بسیار محدود و پایین است و علت اصلی این موضوع این است که به زنان مهارت کافی را ندادیم و زنان استقلال مالی و مشارکت اجتماعی در حوزههای محدودتری هستند.
زنان از فعالیت سیاسی ترسیدهاند
وی با اشاره به نقش خانواده در این زمینه، اظهار کرد: با بزرگنمایی برخی مسائل خانوادگی و اجتماعی زنان را از حضور در فضای سیاسی ترساندهایم و به دلیل بالا بودن هزینههای سیاسی در کشورها معمولاً زنان کمتر تمایل به شرکت در این موضوعات دارند. همچنین به دلیل زمانبر بودن مسائل سیاسی و نبود درآمد در آن، زنان کمتر مشارکت میکنند. از همه مهمتر این است که خانواده و جامعه به شکلی زنان و دختران را تربیت کرده که سیاست عرصه مردانه است و این گذاره در جوامعی مثل جامعه ما نهادینه شده است که سیاست کاری مردانه است.
نژادبهرام گفت: حتی در مبحث رجل سیاسی که امروزه مباحث زیادی در این خصوص مطرح شده است علی رغم توجه به متن مذاکرات مجلس خبرگان در آن دوره که برخی نمایندگان تاکید میکردند باید برای انتخاب رئیس جمهور، نام مرد گذاشته شود، به طور روشن در متن مذاکرات بحث و گفت و گو شکل میگیرد و در نهایت از کلمه رجل به عنوان فرد سیاسی استفاده میشود.
وی اظهار کرد: هنوز هم در اینکه آیا زنان میتوانند کاندید ریاست جمهوری بشوند مباحث زیادی مطرح است. اخیراً رئیس شورای نگهبان مطرح کرده است ما در این خصوص مشکلی نداریم اما در سالهای گذشته زنان به واسطه زن بودن از کاندیداتوری ریاست جمهوری به دور بودهاند.
نژادبهرام تصریح کرد: حدود ۲۴۲ حزب ثبت شده سیاسی در کشور وجود دارد که از بین این احزاب هفت درصد احزاب زنانه هستند یعنی در واقع در ۱۸ حزب هیأت مؤسس و دبیر کل آنان زن است و دبیر کل بقیه احزاب مرد هستند؛ به جز چند مورد محدود که با یک سهمیه گذاری باعث حضور زنان در آنها شدهاند، تنها حزبی که قائم مقام آن یک زن است، حزب اتحاد ایران اسلامی است.
وی تصریح کرد: تشکیلات سیاسی که پذیرای حضور زنان نیست، جامعه بیرونی نیز در این راه حرکت میکند که سیاست کاری مردانه است، از طرفی هم زنان استقلال مالی لازم برای ورود به اجتماع ندارند و مادرانشان نیز در خانواده به آنان گوشزد میکنند که زن خوب، زنی است که فرزندان خوبی تربیت کند و به شوهرش رسیدگی کند.
نژادبهرام خاطرنشان کرد: زنانگی در رسیدگی به خانه و در قالب همسر و مادر تعریف شده، در حالی که زنان بالاتر از این موضوعات یک انسان هستند و مسؤلیت اجتماعی و فرهنگی نیز دارند.
وی ادامه داد: در حال حاضر کدام بستر مشارکتی آماده برای حضور و مشارکت زنان وجود دارد که انتظار نرخ مشارکت سیاستی بالای زنان در نمایندگی مجلس و شورا یا نرخ حضور زنان در سطح مدیریت ارشد بالا باشد؟ طبیعی است زمانی که ظرفیتهایمان محدود است نیازمند یک سری امتیازات هستیم.
عضو هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر تهران گفت: این امتیازات در ابتدا باید در بخش اقتصادی شکل بگیرد. در ابتدا باید نرخ نابرابری دستمزدها از بین برود، سپس همچون کشور آلمان که یک سری قواعد گذاشتهاند برای مثال باید ۲۰ درصد هیئت مدیره را زنان تشکیل دهند و اگر به این صورت نباشد متحمل یک سری مجازات میشوند یا از یک سری معافیتها برخوردار نمیشوند، در کشور ما نیز باید قواعد مشخصی گذاشته شود.
رفع شکاف جنسیتی در کشور بیش از ۱۰۰ سال طول میکشد
وی تصریح کرد: این کارها باعث رشد فضای سیاسی و اقتصادی برای حضور زنان میشود؛ ما نیازمند بیش از این موضوعات هستیم زیرا رفع شکاف جنسیتی موجود در کشور ما بیش از ۱۰۰ سال طول میکشد.
نژادبهرام افزود: بنابراین نیازمند این هستیم که بیشتر از فعالیت زنان حمایت شود و آنها از لحاظ اقتصادی توانمند شوند یعنی شغل خانه داری باید ارزش اقتصادی داشته باشد و معادل حقوق کار برای زنان در نظر گرفته شود.
وی تاکید کرد: نمیگویم پولی داده شود و یا گرفته شود اما زنان در مقابل خدماتی که در خانه انجام میدهند باید مابه ازای ریالی تعریف شده داشته باشند که احساس نکنند برای هرکاری باید از همسران خود اجازه بگیرند.
عضو هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر تهران ادامه داد: چطور زمانی که مردی خدماتی را در بیرون خانه انجام دهد درآمد ریالی دریافت میکند اما اگر زنی در خانه این خدمات را انجام دهد اینطور نیست. زمانی که خانه داری به رسمیت شناخته شده و به عنوان یک شغل در نظر گرفته شود نیازی نیست زن برای خرید اینترنت یا شرکت در یک تشکل سیاسی از همسر خود اجازه بگیرد.
نژادبهرام گفت: پاشنه آشیل مشارکت نکردن زنان در سیاست در استقلال مالی تعریف میشود. اگر زنان فعال سیاسی دنیا را نگاه کنیم تمام آنان به نوعی از استقلال مالی برخوردار هستند. استقلال مالی سکوی پرش زنان به سمت مشارکت سیاسی است و فرصتهای لازم را برای مشارکت سیاسی فراهم میآورد.
وی خاطرنشان کرد: امروزه در جهان شاید تنها در ۱۰ کشور رئیس جمهور زن داریم و محدودیت در این زمینه پدیدهای است که کل دنیا با آن دست و پنجه نرم میکند اما در کشور ما از شدت بیشتری برخوردار است. در کشور بالای ۸۵ درصد زنان سواد دارند و نزدیک به دو دهه است که نرخ مشارکتی زنان در کنکورهای سراسی و پذیرفته شدگان بیش از مردان است.
وی گفت: باید دید چه اتفاقاتی افتاده که نرخ مشارکتی زنان در سیاست این قدر پایین است و در بین ۳۰۰ نماینده مجلس فقط ۱۷ نفر در مجلس دهم و در مجلس یازدهم ۱۶ نفر زن حضور دارند.
نظر شما