به گزارش خبرنگار ایمنا، زمانی که از پایداری شهری صحبت میکنیم شاید اولین واژهای که به ذهن خطور میکند توسعه پایدار شهر باشد، توسعهای که یک شهر را از تمامی جوانب مورد بررسی قرار داده و در نهایت منجر به رشد مثبت یک شهر در حوزههای مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی میشود.
از آنجا که شهر یک سیستم است تغییر و نوسان در هرکدام از جوانب آن میتواند سایر بخشها را تحت تأثیر قرار دهد بنابراین نمیتوان صرفاً بر توسعه یک حوزه تمرکز کرد و در این راستا نیاز است در تمامی حوزهها برنامهریزی دقیق بشود و طرحها به درستی پیادهسازی شود. "پایداری شهری" و "توسعه پایدار شهری" هر دو مفاهیمی هستند که واژه پایداری را در خود دارند اما آیا تفاوتی میان این دو وجود دارد؟ به منظور آشنایی بهتر با مفهوم پایداری شهری، توسعه پایدار و ارتباط آن با سایر حوزهها، با"حامد اخگر"، دکترای شهرسازی گفتوگویی انجام دادهایم، در ادامه مشروح آن را میخوانید:
پایداری شهری به چه معنی است؟
دو مفهوم "پایداری شهری" و " توسعه پایدار شهری" غالباً به دلیل نزدیکی معانی آنها به جای یکدیگر به کار میروند و برای تمایز این دو باید توجه داشته باشیم که بهکارگیری کلمه "توسعه"در توسعه پایدار شهری، در واقع نشانگر فرآیندی است که در پی آن میتواند "پایداری" اتفاق بیفتد اما "پایداری" مجموعهای از وضعیتها است که در طول زمان دوام دارد در حالی که برخی مفهوم توسعه پایدار شهری را در بهرهوری استفاده از زمین و تشویق به استفاده مجدد از ساختمانها میدانند و معتقد هستند که اندازه، تراکم و مکان زیستگاههای انسانی با معیارهای متناسب با پایداری ساختمان و ساختار حمل و نقل، شهری متفاوت از ساختارهای موجود خواهد بود.
یکی از محدودیتهای مفهوم توسعه پایدار شهری ابهام در معنی پایداری است که موجب شده در مفهوم توسعه پایدار شهری نیز نوعی نبود قطعیت مشاهده شود. برای رفع این شبهات تحقیقات زیادی شده است اما کافی نیست زیرا شهر سیستم پیچیدهای است که هرچه بزرگتر باشد نتیجه اقدامات توسعه غیرقابل پیشبینیتر خواهد بود.
تحقق توسعه پایدار شهری چگونه ممکن است؟
یک شهر یا محدوده شهری آستانه ظرفیت معینی دارد که بعد از آن آستانه، تنزل کیفیت محیط در آن شهر اتفاق میافتد، محدوده یا قلمرویی که یک ناحیه باید توسعه را با آن مطابقت دهد با معیارهای زیستمحیطی قابل اندازهگیری است. از جمله مفاهیم مهم در مبحث توسعه پایدار شهری، ظرفیت زیست محیطی است که نیاز است برای آن روشهای قابل اجرا در نظر داشت و در این حوزه ایجاد تجربه کرد. محدودیتهای زیست محیطی، مقیاس شهرها و سکونتگاهها را با ویژگیهای محلی آنها میتوان تعیین کرد و برای کاربرد مفهوم ظرفیت محیطی باید عوامل محدود کننده را به عناصر خاص محلی ارتباط داد و ضروری است ارتباطات متقابل میان محیط فیزیکی و کالبدی و فشارهایی که تقاضا در تمامی بخشهای مختلف فعالیت در محیط زیست به وجود میآورد بررسی شود.
شاخصههای توسعه پایدار و پایداری شهری چیست؟
مؤلفههای توسعه پایدار شامل تعادل اکولوژیکی، بقای اقتصادی و عدالت اجتماعی است اما با توجه به اینکه مفهوم پایداری شهری و توسعه پایدار شهری متفاوت است باید در نظر داشت که تحقق مؤلفهها برای تحقق امر پایداری شهری در طولانیمدت و در کوتاه مدت بسیار مؤثر خواهد بود و لذا نمیتوان برای تحقق هدف مذکور، مؤلفه خاصی را نسبت به مؤلفه دیگر برتری داد با این حال در نگاه اولیه، پایداری شهری و توسعه پایدار بر اساس مؤلفههای زیستمحیطی شکل گرفت و در عین حال یکی از مسئلههای اساسی در موضوع پایداری شهری، موضوع محیطزیست و مشکلات و مسائل موجود در این حوزه است.
تزلزل در کسب حق مسکن، منافی پایداری شهری است؟
مفهوم «حق بر» نشأت گرفته از تفکر اندیشمندان سوسیالیست مارکسیست در شهرسازی از جمله هانری لفور و دیوید هاروی است. حق به شهر، ابزار مفهومی مناسبی برای نقد وضع موجود شهرها فراهم میکند و موضوع حق به شهر هم موضوع شهر موجود است و هم موضوع شهر مطلوب، شهری که باید باشد. به عنوان نمونه در اندیشه لوفور انباشت سرمایه در جوامع سرمایه داری معاصر، از طریق شهری شدن اتفاق میافتد و هم زمان نظارت بر شهر و مراقبت از شهر از شهروندان گرفته شده و منافع حاصل از شهری شدن به نفع سرمایه (دولتی یا خصوصی) مصادره میشود. حق به شهر به طور عام درصدد پس گرفتن نظارت بر شهر و مراقبت از شهر و استفاده از منافع شهری شدن سرمایه است. امروزه حق به شهر موضوع جنبشهای اجتماعی و اصلاحات قانونی بسیاری در سراسر جهان شده است.
حال در تبیین حق بر مسکن میتوان گفت که وضعیت موجود مسکن که بیشتر تحت تأثیر اقتصاد زمین و مسکن به صورت همزمان است، رویکردی است که سود و هزینه بیشتر در آن جایگاه دارد، در واقع یک واسطهگری در امر تولید مسکن و انباشت بیش از حد مسکن در تقابل با تقاضای آن است و این رویکرد با توجه به اقتصاد زمین، بیشتر بر روی حاشیهها اثر گذاشته و منجر به افزایش رشد و پهن شدن شهرها شده است؛ امری که منافی مفهوم پایداری شهری خواهد بود.
مسکن مهر و مسکن ملی هر دو مانند بچههای نارسی بودهاند که بدون تفکر اولیه ایجاد شدند و در حالی که راهبران تفکر ملی در نقد تفکر مسکن مهر به این موضوع رسیدند، دقیقاً همان مسیر طی شده است و دلیل اصلی آن نیز قیمت اولیه مسکن و ارتباط مستقیم و همبستگی بالا با قیمت زمین است این در حالی است که بافتهای فرسوده و مرکزی در حال تخریب بوده یا در تصرف اتباع بیگانه است و کمبود خدمات و امکانات در این بافتها، از نظر اکولوژیکی، عدالت اجتماعی و بقای اقتصادی مخالف راهبرد پایداری شهری خواهد بود.
تحقق مفهوم پایداری شهری چگونه ممکن است؟
تحقق امر پایداری شهری بسیار سهل و ممتنع خواهد بود. در نگاه اول، عادت انسان امروز به ماشین و ماشینیسم را نمیتوان به این زودی از او گرفت و این امر نیازمند گذر زمان و تبیین پارادایم جدید زندگی به جای شیوه زندگی ماشینیسم دارد. لذا میتوان گفت آموزش و فرهنگسازی مؤثر است و در عین حال ترسیم کالبدی منطبق با سیاستهای پایداری شهری در طولانی مدت نیز مؤثر خواهد شد. سیاستهای مسکن و الگوی حمل و نقل شهری، توسعه فضای پیاده محور و دوچرخهسواری و افزایش تسهیلات خدمات شهری از سیاستهای اساسی پایداری شهری میتواند باشد، در همین رابطه استفاده از انرژیهای نو در امر شهر و بازیافت و استفاده از منابع موجود در عرصههای مختلف باید مورد توجه باشد.
گفت و گو از بهناز عرب زاده خبرنگار سرویس شهرهای ایران
نظر شما