به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، سادهترین تعریف برای شهر هوشمند این است که برنامهریزان در چنین شهرهایی از اینترنت اشیا و سنسورهای هوشمند برای جمعآوری دادهها استفاده میکنند و سپس این اطلاعات را برای مدیریت صحیح منابع به کار میگیرند. این مفهوم ساده در واکنش به توسعه سریع تکنولوژی مدرن طی چند دهه اخیر شکل گرفته و منجر به پیشرفتهای زیادی در بسیاری از شهرهای جهان شده است. پس از این ابتکارها، دیگر تصمیمگیریهای مهم برای امور روزمره یک رؤیا نیست چرا که اینترنت اشیا و سنسورهای هوشمند دادههای دقیقی در اختیار برنامهریزان شهری قرار میدهند.
طی چند دهه اخیر، شهرهای سراسر دنیا از تکنولوژیهای هوشمند متعددی برای حل بحرانهای شهری نظیر زیرساختهای حمل و نقل عمومی قدیمی، چالشهای تغییرات آب و هوایی، مسائل مربوط به دفع مواد پسماند و پایداری بهره گرفتهاند. بنابراین، درک چگونگی عملکرد این سیستمها و ارتباط بین آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است و میتواند به ایجاد شهرهایی زیستپذیرتر از قبل منجر شود. اما برنامهریزان شهری چه رویکردهایی را باید اتخاذ کنند تا شهرهایی هوشمند به وجود آورند؟
ارتباطات آزاد. یک شهر تنها در صورتی میتواند در زمینه هوشمند و مدرنسازی موفق عمل کند که زمینه را برای برقراری ارتباط آزادانه بین شهروندان و مقامات فراهم آورد. شهروندان باید بتوانند ایدهها و انتقادات خود را در مورد شهر یا منطقه مورد نظرشان در اختیار مدیران قرار دهند تا در بهبود زندگی شهری سهیم باشند.
زیرساختهایی برای تمام شهروندان. یکی از چالشهایی که مدیران شهری اخیراً با آن دست و پنجه نرم کردهاند، سازگاری رشد سریع جمعیت با زیرساختهای قدیم شهری بوده است. زیرساختهای حمل و نقل عمومی، ایجاد فضای پارک خودروها و مدیریت صحیح پارکینگها، مدیریت جریان ترافیکی به شیوههای مختلف نظیر چراغهای راهنمایی و فضاهای سبز از مواردی به شمار میرود که به وسیله سیستمهای هوشمند قابل کنترل و بهبودی است.
ایجاد یک محیط زیست سالم برای شهروندان. بدیهی است با افزایش چشمگیر جمعیت شهرنشینان، مشکلاتی نظیر مدیریت مواد زائد، آلودگی هوا، سرریز شدن سطلهای زباله و بهداشت عمومی در شهرها شکل میگیرد. با این حال، برنامهریزان شهری میتوانند با نصب سنسورهایی در بخشهای ضروری شهر مانند سطل زبالهها این مشکلات را به خوبی مدیریت کنند.
نظر شما