به گزارش خبرنگار ایمنا، اردشیر صالحپور شب گذشته (شنبه) در برنامه "میرزاده عشقی" که به مناسبت صدمین سالگرد اجرای اپرا در اصفهان برگزار و به صورت زنده از صفحه اینستاگرام تالار هنر پخش شد، اظهار کرد: هر گاه که وارد اصفهان میشوم احساس تعلق ویژه ای پیدا میکنم چراکه حس میکنم در قلب تپنده فرهنگ ایران زمین قرار دارم. اصفهان همواره پایتخت فرهنگی ایران است، این شهر نیمی از جهان و در بسیاری از عرصهها تمامی جهان است.
وی افزود: اصفهان برای جهان همواره مهد هنر است و باید این تجلی گاه فرهنگی را با درایت و هوشمندی به پایگاهی برای هنرمندان جهان تبدیل کنیم تا زمینهای شود که همواره شاهد هنرنمایی جهانیان در آن باشیم و بتواند به تنهایی ویترین هنر ایران باشد، چنانکه هست.
این نویسنده ادامه داد: اپرای رستاخیز سلاطین ایران که در اصفهان اجرا شد، اولین نمایش اپرا در ایران بود. مدارکی در روزنامهها و کتابهای تاریخی پیدا کرده ایم که میرزاده عشقی حدود صد روز سرپرست بلدیه اصفهان بوده است. مستندات آن در کتاب " میرزاده عشقی" آورده شده است. علاوه بر این مشیر همایون رئیس شهربانی اصفهان بود. او یکی از نمایش نامه نویسان بزرگ است. این نشان میدهد که حکام، شهر و فرهنگ اصفهان چه میزان به این هنر توجه داشته و زمینه اجرا و حضور هنرمندان را بر می تابیده است. ما همواره به هنر اصفهان افتخار میکردیم و این امر ایجاب میکند که این رویداد را در تاریخ اصفهان ثبت کنیم.
صالحپور اضافه کرد: تقاضای من این است که این نمایش آوازی زنده شود. اصفهان یک زمینه نمایشی ۴۰۰ ساله دارد و این یک امتیاز است. علاوه بر این مکتب موسیقی دارد. در واقع ذوق، شعر، ادبیات و تئاتر این شهر زمینههایی است که میتوانیم اپرا را دست کم بعد از ۱۰۰ سال در آن زنده کنیم.
وی با اشاره به فصول کتاب خود گفت: در این کتاب از اپرا شروع کردم که برای نخستین بار در ایتالیا شکل گرفت و پس از آن به فرانسه و سایر کشورهای اروپایی رفت و بعد بحث اپرا و اپرت را در مشروطه دنبال کردم و به درامهای موزیکال و نمایشهای منظوم پرداختم.
این نویسنده خاطر نشان کرد: سپس روی تأثیر تعزیه و اپرت های قفقازی بر اپرت های ایرانی استناد کردم و بعد به میرزاده عشقی و اپرای رستاخیز سلاطین ایران در اصفهان پرداختم. همچنین به حضور و علاقه میرزاده عشقی به اصفهان و نگاه او به موضوع اپرا پرداخته ام. در این کتاب نوشته ام که میرزاده عشقی حدفاصل بین شعر، موسیقی و نمایش نامه است. میرزاده عشقی اساساً یک نابغه است. او در ۱۵ سالگی در همدان روزنامه منتشر کرده است، زبان فرانسه را کاملاً میدانست و یکی از مبدعان شعر نو پارسی میرزاده عشقی است.
صالحپور ادامه داد: ما ملتی هستیم که سابقه شعری داریم. یکی از ویژگیها و تشخص های فرهنگی ایرانیها زبان شعر است. ادوارد براون میگوید از هر ۱۰ ایرانی ۹ نفر شاعر اند و کسی که شاعر نیست شعر بقیه را از بر است. ما ۳ هزار شاعر صاحب دیوان داریم. اصفهان نیز شهر کمال الدین، جمال الدین، صائب تبریزی و استاد جلال همایی است. وقتی تاریخ چهار جلدی تاریخ اصفهان استاد همایی را میخوانم متوجه میشوم که اصفهان چه میزان منزلت و قدمت دارد. این منزلت را باید قدر دانست.
وی با بیان اینکه "میرزاده در جست و جوی یک تئاتر ملی بود و این تئاتر ملی را از منظر موسیقی و شعر دنبال میکرد" گفت: فکر میکنم هنرمندان تئاتر استان اصفهان این بضاعت و قابلیت را دارند که ژانر اپرای آوازی را در این شهر محقق کنند. باید این امر که میرزاده سنگ بنای اپرا را در شهر اصفهان گذاشت به فال نیک بگیریم و اصفهان مبنای اپرای آوازی شود. ادبیات کهن ایران و فرهنگ ادبی ما قابلیت اپرا شدن را دارد و به نظرم جای آن در اصفهان است و امیدوارم این اتفاق هرچه زودتر صورت بگیرد.
پیشنهاد نامگذاری سالن نمایش هتل جهان به نام میرزاده عشقی
در ادامه احمد محیط طباطبایی، رئیس ایکوم ایران در باره جنبههای تاریخی نمایش اپرا گفت: اصفهان به عنوان پایتخت ایران در ادوار مختلف جایگاه رفیعی دارد. اصفهان نقش و جایگاه ویژه ای را در تاریخ تمدن ایران و جهان اسلام و بشریت ایفا کرده و به عنوان میراث بشری خوانده میشود.
وی افزود: میرزاده عشقی مظلوم است. کلمه مظلوم به این معناست که او در تاریکی است. کار ما این است که شهر و شخص را از تاریکی خارج کنیم و به آنها نور و روشنایی بتابانیم تا بتوانند از این صفت دور شود.
رئیس کمیته ملی موزههای ایران ادامه داد: صد سال پیش در پایان سده قبل اوضاع از جهت اپیدمی و بیماری کمی شبیه به دوره ما بود. در آن زمان اپیدمی کووید یک که حاصل جنگ جهانی اول و مصیبتهای قحطی بزرگ بود، پیش آمده بود. این امر و اتفاقات دیگر همه دست به دست هم دادند که افراد بسیاری از بین بروند و شهرهای مختلفی از جمله اصفهان درگیر این بیماری شوند، اما پیش از آن اتفاق بزرگی رخ داده بود.
طباطبایی با اشاره به انقلاب مشروطیت گفت: این انقلاب تغییر و تحول بزرگی را در جامعه ایران به وجود آورد، بسیاری از بایدها و نبایدها را تغییر داد و به صورت کلی انقلابی در سطح فرهنگی و اجتماعی بود که موسیقی را از مقام مطربی به مقام علم و هنر در آورد و جایگاه عکاسی و سایر هنرها را به میان توده مردم آورد. مردم آن زمان یکی از دورههای طلایی خود را از ۱۲۸۵ تا ۱۳۰۵ تجربه کردند. در این دوره کشور با مصیبتهایی رو به رو بود، اما در آن بر خلاف زمان حال که به دلیل اپیدمی فرهنگ به حالت تعلیق درآمده است، فرهنگ در آن دوره پویا ترین دوره خود را طی کرد.
وی خاطر نشان کرد: به همین دلیل وقتی تاریخ را میخوانیم، به یادمان نمیآید که چنین مصیبتی اتفاق افتاده بود. همه به رفتارها و اقدامات فرهنگی آن دوره باز میگردیم. آن اتفاقات در فضایی بسیار بدتر از امروز به لحاظ بیماری، قحطی و مصیبت اتفاق میافتد، اما ماحصل آن را در چهره میرزاده عشقی می ببینیم. میرزاده عشقی مردی از طبقه متوسط مردم بود. او مفهوم واقعی یک انسان آرمانگرای ایدئالیست بود که صاحب علم، فرهنگ و عزت است.
رئیس کمیته ملی موزههای ایران ادامه داد: اولین، مهمترین و بزرگترین اتفاق سده ۱۴ را میتوان تشییع جنازه میرزاده دانست. مردم جمع میشوند چراکه او را رابطه میان خود و اجتماع بیرونی میدانستند. پیشنهاد من و دوستانم در انجمن موزههای ایران این است که سالن نمایش ساختمانی که معروف به هتل جهان است و عشقی در آنجا اولین اپرا را اجرا کرد، به نام میرزاده عشقی نامگذاری کنند.
نظر شما