به گزارش خبرنگار ایمنا، پویان جمشیدی خالق آلبوم «سیاه مشق» است که در این هفته به مناسبت دهه فجر امسال، از آلبومش در سالن سعدی حوزه هنری رونمایی شد درباره این آلبوم گفتوگویی داشته که مشروح آن را در ادامه میخوانیم:
انگیزه شما از تولید آلبوم «سیاه مشق» چه بود؟
در این زمینه سازهای کوبهای تعداد آلبومهای خیلی کمی داریم و انگشت شمار هستند، یکی از کارهایی که باعث شد من آلبوم «سیاه مشق» را تولید کنم گوش دادن به آلبوم «سماع ضربی ها» از کامکارها بود که استاد هوشنگ کامکار طراحی کرده بود، این انگیزه شد که من فکر کنم که میتوانم برای سازهایی که میزنم چنین آلبومی تولید کنم و شروع کردم به اتود زدن و نوشتن و بارها ضبط کردن، حتی پاک کردن و از اول دوباره نوشتن تا اینکه به چیزی که در نهایت میخواهم برسم.
ویژگیهای این اثر چیست؟
اولین ویژگی که در کار خیلی مدنظر گرفته شده است رنگ صدای سازهای کوبهای است، چون نسبت به قاعدهای که در موسیقی داریم ما در سازهای ملودیک، سازهای شناخته شده زیادی با کاربردهای فراوان داریم اما در سازهای کوبهای یک برچسب محلی به آن میزنند و میگویند همین قدر کاربرد دارد. من در این آلبوم میخواستم نشان دهم هر ساز کوبهای رنگ مشخص به خودش را دارد که باعث میشود که زیبایی به کارهای دیگر بدهد و مهم نیست آن ساز متعلق به کدام منطقه است، استفاده از آن تاثیر میگذارد.
این آلبوم چند قطعه دارد؟
در این آلبوم شش قطعه وجود دارد که هر کدام دارای یک فضا است، قطعه «رقص موج» در فضای موسیقی جنوب، قطعه «کوبان» در فضای موسیقی خراسان، قطعه «سیاه مشق» مجموعهای از ریتمهایی که در مناطق هستند، قطعه «سماع»، قطعه «سرو» بر اساس رویش یک سرو به وجود آمده است که به شادی و شادمانی میانجامد، قطعه «حماسه» که بر اساس موسیقی زورخانهای است.
چگونه همکاری استاد کامکار را برای نواختن در این آلبوم جلب کردید؟
کار را ضبط کردم و بردم برای استاد و ایشان گوش کردند و گفتند کار را خیلی دوست دارم و میخواهم در آن ساز بزنم و هر سازی شما بخواهید به هر گونهای که بگویید میزنم و به همین راحتی با من همکاری کردند.
چرا عنوان این آلبوم را «سیاه مشق» گذاشتید؟
سیاه مشق اسم یکی از قطعات این آلبوم است و البته سیاه مشق در خوشنویسی را هم خیلی دوست دارم، یک سری حرکات تنیده در هم هستند که معنا دارند ولی تا توجه نکنید معنای آن را درک نمیکنید، قصد داشتم در این آلبوم معنایی که با سازهای کوبهای ارائه میدهم باعث تفکر شود. این قطعه ترکیبی از جملههای مختلف از قابلیتهای مثلاً دف به سبک کردی و دچار به سبک آذری و عربی است و ترکیب و حالتی مثل مشق کردن است که با اینها بازی کردهام تا به این مجموعه برسم.
کمی بیشتر از خود بگویید؟
نوازندگی دف را از سال ۸۱ و با استاد بیژن کامکار شروع کردهام و در سازهای کوبهای خیلی از چیزهایی که یاد میگیریم تجربههای شخصی است، گروههایی که با آنها کار کردهام و از آنان چیزهای زیادی یادگرفتهام، تخصص من نواختن سازهای کوبهای است.
سخن آخر؟
امیدوارم هرکس این آلبوم را میشنود اگر انتقاد یا نظری دارد به من بگوید، امیدوارم روزی به جایی برسیم که ما هم برای سازهای کوبهای دانشگاه تخصصی داشته باشیم، چون چنین چیزی در کشور نداریم و نداشتن یک سری منابع در سازهای کوبهای از معضلات ما است.
نظر شما