به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، در پی افزایش مداوم جمعیت شهرنشینان، بحرانهای بسیاری پیش روی برنامهریزان شهری قرار میگیرد. در واقع، مدیران شهرهای سراسر جهان از برابری اجتماعی-اقتصادی تا حمل و نقل ایمن، کارآفرینی، مراقبت سلامت، آموزش، هوای پاک، پایداری زیست محیطی، کاهش تغییرات آب و هوایی و سازگاری، با چالشهای بسیاری مواجه خواهند بود. چنین مسائلی نه تنها در بافت خود شهرها شکل میگیرد، بلکه در پی توافقهای بینالمللی نظیر اهداف توسعه پایدار و توافقنامه پاریس نیز به وجود میآید.
بدون شک چنین وضعیتی برای تمام شهرهای جهان چالشهای زیادی به وجود میآورد اما نیاز مقامات به اتخاذ رویکردهای مختلف و استراتژیهایی برای جذب مشارکت سرمایهگذاران را نیز به تصویر میکشد. در حال حاضر بیش از چهار هزار شهر با جمعیت دست کم ۱۰۰ هزار نفر در سراسر جهان وجود دارد که البته در بسیاری از آنها، خدمات به درستی در اختیار شهروندان قرار نمیگیرد. اینجاست که نیاز شهرها به افرادی با تخصصها و تواناییهای متفاوت برای حل مشکلات شهرنشینی بیش از پیش آشکار میشود و در واقع استفاده از ظرفیت انسانی ضرورتی جداییناپذیر در طراحی شهرهای پایدار پیدا میکند.
توسعه ظرفیت انسانی شهر
روشهای بسیاری وجود دارد که مقامات رسمی و نهادهای خصوصی میتوانند از آنها برای استفاده بیشتر از ظرفیت انسانی در توسعه شهرها بهره گیرند. در روش سنتی، مدیران شهری از آموزش افراد برای استفاده از ظرفیت آنها بهره میگیرند، اما تحقیقات حاکی است که بدون بالا بردن سطح فرهنگ مردم و ساختارهای مدیریتی، توسعه ظرفیت به بهبود قابلیتهای دولتهای محلی منجر نخواهد شد.
ظرفیت در سه سطح فردی، گروهی و نهادی تحت تأثیر قرار میگیرد؛ این روند از نظر بسیاری از برنامهریزان شهری، یک رویکرد سیستمیک برای توسعه ظرفیت در نظر گرفته میشود. تمام این سه سطح با یکدیگر در ارتباط هستند و در واقع وجود یکی بدون دیگری معنا پیدا نمیکند. مقامات رسمی در ایجاد یک استراتژی برای توسعه ظرفیت باید هر سه مؤلفه را در کنار یکدیگر مورد توجه قرار دهند تا بتوانند در این زمینه به اهداف مورد نظر خود دست یابند.
انتشار دانش و آموزش فنی، راهکار اصلی بسیاری از شهرهای جهان در استفاده از ظرفیتهای خود برای حل بحرانهای موجود به شمار میرود. در واقع مردم ابتدا باید دانش لازم برای توسعه شهری را آموزش ببینند تا بتوانند برای حل مشکلات موجود در محیط اطراف خود ایدهپردازی کنند. به عنوان مثال، جنبشهایی نظیر "خیابانهای کامل" و " روز راهجیری Raahgiri در هندوستان که به روز بدون خودرو نیز شناخته میشود، تحت تأثیر آموزشهای سیاسی و فنی به مردم شکل گرفته و در طراحی شهرها تغییرات مثبت بسیاری به وجود آورده است. در هر دو جنبش، مردم پس از اینکه آموزشهای سیاسی و فنی لازم را، چه به طور مستقیم یا غیر مستقیم، میبینند ایدههای خود را برای حل بحرانهای پیش روی شهرها اجرا میکنند.
ارائه پیشنهادات کارآمد
شکی نیست که مقامات رسمی شهرها زمان کافی برای سرمایهگذاری در اجرای نظریهها را ندارند و باید دانش و مهارت کافی را برای اتخاذ سناریوهای مختلف کسب کرده باشند. در واقع این افراد به ابزارهای جدید و پیشرفتهای نیاز دارند تا بتوانند در کنار سایر همکاران خود به بهترین شکل، خدمات شهری را به مردم ارائه دهند. در این راستا کارگاههای آموزشی بسیاری در شهرهای مختلف جهان برگزار شده و در آنها پیشنهادات و مفاهیم مختلف به روش کاربردیتر در اختیار برنامهریزان شهری قرار گرفته است. به عنوان مثال کلاسهای آموزشی "دسترسی ایمن به حمل و نقل انبوه" در کشور هند بر مبنای اصول سالانه تردد ایمن شکل میگیرد که به جای آموزش مستقیم، از روش تبادل نظر بهره میگیرد.
علاوه بر این، کلاسهای آموزشی "توسعه حمل و نقل محور" که در کشور مکزیک تشکیل میشود، بیشتر بر نقشآفرینی شرکتکنندگان برای انتقال مفاهیم به سایرین متمرکز میشود و از این طریق ذهن آنها را با مفاهیمی نظیر جوامع برابر، پرجمعیت و هوشمند آشنا میکند. در این کلاسها، هر یک از شرکت کنندگان تلاش میکند یک بحران موجود را به روشهای مختلف و غالباً با اجرای نقش برای دیگر افراد شفافسازی کند و از این طریق آنها را به حل مشکل فوق فرا بخواند.
نظر شما