به گزارش خبرنگار ایمنا، در روزگاری زندگی میکنیم که تنوع و تکثر حرف اول را میزند. جهانی که زیباییهای آن به تفاوت نگرشها و همجواری همه این تضادها در کنار یکدیگر است. این موضوع به ویژه در عالم هنر، بیشتر از دیگر عرصهها دیده میشود. هنرمندانی اکثراً جوان، با دیدگاهها، نگرشها و جهان بینیهایی متفاوت و در نتیجه آثاری که "تجربه" و "جست و جو" حرف اول را در آفرینش هنری میزند. جست و جو، برای رسیدن به فضا و سبکی به روز و متفاوت با گذشتگان و تجربه، آزمودن فضاهای کاری مختلف به منظور دستیابی به این مهم است.
موسیقی اصیل ایرانی در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود هنرمندان بسیاری را به خود دیده است که در روزگاران مختلفی زندگی میکردهاند و بدون شک محیط پیرامون آنها نقش بسزایی در نحوه فکر کردن و خلق آثار هنری آنها داشته است. در این روزگاران نسل جوان خوانندگان همواره به دنبال کشف فضاهایی جدید و فردیت در خوانندگی خود هستند. جدای از حاشیهها و بحثهای فراوانی که در نقد و دفاع از خوانندگان نسل جوان میشود بررسی آثار آنها نه تنها خالی از لطف نیست، بلکه ضروری است؛ چرا که در هر حال چه بخواهیم و چه نخواهیم نسل جوان، میراث دار کنونی و سکان دار موسیقی است.
علیرضا قربانی خواننده پرتلاش کشور که این روزها به ویژه در میان هم نسلان خود و عامه مردم محبوبیت خاصی پیدا کرده است از آن دست خوانندگانی است که تلاشهای او در این زمینه بسیار در خور توجه است. قربانی فعالیت حرفهای خود را از اواسط دهه هفتاد شروع کرد و با حضور درخشانش در ارکستر موسیقی ملی، جای خود را به عنوان خوانندهای تازه نفس با صدا و تکنیکی مورد قبول در میان هنرمندان باز کرد. قربانی با اجرای چند اثر موفق به رهبری فرهاد فخرالدینی راه را برای ادامه فعالیتهای دیگرش در زمینه موسیقی باز کرد. او شروع تجربههای جدید و فضاهای کاری عام پسندترش را تقریباً از دهه اخیر شروع کرده است.
خوانندگی او بیش از هر چیز بر جنبههای احساسی، لحن موسیقایی و ادای شعر تاکید دارد. شاید دلیل مقبولیت او هم در میان مخاطبان عام، نوع خوانندگی او و رنگ صدای ویژهاش باشد. با این حساب، اما عامل تاثیرگذارتر در این زمینه، فعالیتهای درخور ستایش او برای کشف فضاهایی کاری جدید و تجارب متنوع او برای آشتی مخاطبان با خوانشی دیگر از موسیقی اصیل ایرانی است. شاید به زعم عدهای موسیقی او پیرو اصالتها نباشد اما بی شک آنچه قربانی در آثار اخیر خود ارائه داده است هرگز در فضای خارج از موسیقی دستگاهی نیست. موسیقی قربانی را به طور کل نمیتوان موسیقی پاپ یا حتی تلفیقی به حساب آورد چرا که از چارچوبهای این ژانر بندیها خارج است. موسیقیای که هم توجه مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده و هم از ارزش موسیقایی شایان توجهی برخوردار است.
نحوه برخورد قربانی با دو موضوع مهم شعر و ادای آن موضوع جالبی است که به موسیقی او رنگ و بویی دیگر داده است. قربانی تمایل زیادی برای اجرای اشعار پر چالش تر مانند اشعار فرخزاد، شاملو و اخیراً براهنی دارد. او در ادای این گونه اشعار سعی بر آن دارد که از تحریرهای پرطمطراق و مدولاسیونهایی که برای همگان خوشایند نیست پرهیز کند اما در عوض تأکید او بر نوا ها، اجرا و توجه ویژه به کلمات و واجهای هر شعر و لحن خواندنشان، خوانندگی او را برای رسیدن به سبک شخصیاش رهنمون کرده است.
نظر شما