به گزارش ایمنا، استاد اکبر گلپایگانی بسیار جوان بود که "مست مستم ساقیا" را خواند و دلها و گوشها و ذهنها را فتح کرد. تمام ایران به یکباره مخاطب آواز ایرانی قرار گرفتند. دایره ارتباطی هنر آواز بزرگ و بزرگتر شد. صدای گلپا و ایرج در تمام کوی و برزن پیچید و آوازخوانان بالقوه بسیاری برای آموختن این هنر گرانسنگ پا پیش گذاشتند.
مگر استاد اکبر گلپایگانی که در نزد مردم صمیمانه «گلپا» خطاب میشد چه کرده بود که آواز اینچنین اقبال عام یافت؟ و چرا پس از این دو بزرگ یعنی ایرج و گلپا دیگر آنچنان اقبالی به هنر ملی آواز ایرانی نشان داده نشد؟ میکوشم در چند سطر باقیمانده از این نوشتار محدود به این پرسش پاسخ دهم.
آواز ایرانی هنری است صددرصد جدی. حق هم همین است. چه در آموختن و چه در اجرا و چه در شنیدن آثار این هنر، مخاطبش باید با جدیت آن را دنبال کند و به سبب وجود مفاهیم شعری عمیق باید که در فکر فرو رود و تن ذهن و گوش و جان را به دریایی که «آواز» پیش رویش قرار میدهد بسپارد.
قالبی که تا پیش از گلپا برای آواز تعریف شده بود صرف نظر از شیوه اجرایی و صدادهی استاد غلامحسین بنان که نگارنده ایشان را نیمای آواز ایرانی میشناسد قالبی مرزبندیشده و مو به مو در چهارچوب ردیف بود و همین اصرار خواه ناخواه کار را به تکرار میکشاند.
گلپا با ارائه آنچه خودش آن را رومانس نامید خدمتی درخور به آواز کرد. رخت کهنه از تن این هنر به در آورد و گوشها و جانهای مشتاقان را طراوت و جلایی تازه بخشید:
پرده بگردان و بزن راز نو
هین که رسید از فلک آواز نو...
آنگونه بود که این آوازِ رخ نموده چشمها را خیره کرد و گلپا و ایرج در دورهای تقریباً همزمان به عنوان کسانی شناخته شدند که آواز را به خانههای مردم بردند. دیگر در دورترین محلهها و روستاها میشد صدای این دو را شنید و غرق در زیبایی آنچه میخواندند شد.
آواز ایرانی رنگینکمانی است بیپایان. ایرج و گلپا فقط دو جلوه زیبای آن بودند. بنان، رضاقلیمیرزا ظلی، ادیب خوانساری، یونس دردشتی، روحانگیز، سیدجواد ذبیحی، حسین قوامی، نادر گلچین و بسیاری دیگر - قبل یا بعد از این دو – از راه رسیدند و جانهای مشتاقان را جلا بخشیدند.
آواز ایرانی به عنوان یک هنر پرمخاطب هم ملودی و ردیف موسیقی را حفظ کرد و هم شعر و ادب گرانقدر پارسی را از طریق بازخوانی شعر شاعران کهن و معاصر رونق بخشید. اینگونه بود و هست که آواز را هنری چندمنظوره میخواندند و میخوانند.
حالا از پی چهار دهه مشتاقان این هنر چشم به راه گلپاها و ایرجها و ظلیها و بنانهای امروزیاند تا چشماندازی تازه بگشایند و این هنر را رنگ و عطر و بویی تازه بخشند.
دهم بهمنماه هر سال نه فقط زادروز استاد اکبر گلپایگانی که یادآور مردی است که با همت جانانهاش به سهم خود باعث و بانی میلاد دوباره آواز ایرانی شد. تولدت مبارک استاد، سرو بلند قدت همواره در فراز و عمرت جاودان.
**منتقد هنری و موسیقیدان
نظر شما