به گزارش خبرنگار ایمنا، فریدون فروغی خوانندهای بود که طعم تلخ ممنوعیت در دهه پنجاه را چشید و محدودیتها تا سالیان سال برای او ادامه داشت. با این حساب اما فعالیتهای او در موسیقی در تمام دورههای کاریاش بسیار درخور توجه است.
تحت تأثیر ری چارلز و فرهاد
ری چارلز خواننده مشهور آمریکایی سبکهای مختلفی از جمله جاز، بلوز، کانتری و سول بود. موسیقی او بسیار از هنرمندان را در سراسر جهان تحت تأثیر خود قرار داده بود. از این طریق کشورهای اروپایی، آمریکای لاتین و آسیایی با الگوبرداری از این خواننده و آهنگساز برجسته سعی بر استفاده از المانهای موسیقی ری چارلز با توجه به موسیقی ملی خود کردند. چیزی که بعدها موسیقیهای دلنشینی در ژانرهای جاز لاتین و غیره را به وجود آورد.
موسیقی ایران از این قاعده نیز مستثنی نبود. اگر چه نمیتوان به یک اعتبار ژانری خاص را برای او در نظر گرفت اما حضور خوانندگان مختلف از سراسر جهان در ایران و نشر و توزیع آثار آنها و عدم محدودیتهای ویژه باعث شده بود هنرمندان دهه پنجاه موسیقی کشور، از جریانهای موسیقیایی خارج از کشور خبردار باشند و از ویژگیهای این نوع موسیقی در پرورش خلاقیت خود استفاده کنند. فرهاد از جمله افرادی بود که بیش از هر چیز تحت تأثیر موسیقی ری چارلز بود. به واقع موسیقی او را نمیتوان راک محض، جاز یا بلوز دانست بلکه تمام ترکیبی از همه این ژانرها با پس زمینهای ایرانی بود.
فریدون فروغی که اهل جنوب تهران بود موسیقی را کاملاً خودآموخته و از سر علاقه و استعداد فراوانش در این زمینه و گوش دادن به انواع موسیقی مختلف فرا گرفت. در عالم هنر واضح است که هنرمندان در ابتدا تحت تأثیر مستقیم یا غیر مستقیم هنرمندانی دیگر هستند تا اینکه به مرور سبک ویژه خود را در موسیقی پیدا کنند. فروغی در ابتدا بیش از همه از موسیقی فرهارد و ری چارلز الگو برداری میکرد. بنابراین از همان ابتدا نقش شعر و ترانه و ادای صحیح آن در آهنگهای او بسیار حائز اهمیت بود. ولی در همان ابتدای فعالیت، این هنرمند به دلیل جنس صدای خاصش که طرفداران ویژه خود را داشت همواره مورد توجه شنوندگان بود. صدایی رسا، پرنفوذ با طنینی تا حدودی خش دار ولی دلنشین. فروغی در ابتدای شروع فعالیت خود موسیقی را در کافههای تهران شروع کرد تا اینکه پس از برعهده گرفتن خوانندگی در موسیقی فیلم مردمک شهرت زیادی را برای خود فراهم کرد.
ترانه فیلم آدمک و شروع فعالیت در سینما
حضور فروغی در سینما مربوط به فیلم آدمک میشود. فیلمی با داستانی عاشقانه که با روحیات آن زمان فریدون فروغی همخوانی داشت. به ویژه آنکه آهنگساز ترانههای «آدمک» و «پروانه خسته» تورج شعبانخانی باشد. فروغی به خوبی از پس اجرای این ترانهها برآمد و همواره سلیقه خود را در خواندن لحاظ میکرد ولی بیش از آنکه به مانند خودش بخواند همچنان تحت تأثیر آثار فرهاد بود. فروغی فعالیت خود را در سینما به عنوان خواننده همچنان در فیلمهای بعدی یعنی چکمه پوش، تنگنا و یاران ادامه داد که رفته رفته بر شهرت او افزوده شد.
همکاری فروغی با آهنگسازان مختلف و کسب تجارب متفاوت باعث شد که فروغی به توانایی ویژه صدای خود پی ببرد و سبک خود را در موسیقی پیدا کند. این تغییر که حاصل پختگی او است را میتوان در آثار بعدی به خصوص در ترانههای فیلم یاران و سال قحطی به خوبی دید.
فروغی با اتکا بر خوانندگی کلام محورش و با بهرهگیری از لحنی پر صلابت و خلاقیتهایش با تأکیدهای ویژه بر ضرب آهنگها و بازی با ریتم موسیقی در خوانندگی توانست خود را نه تنها به عنوان هنرمندی عامه پسند بلکه به عنوان پیشگام و نوآور در موسیقی راک، بلوز و پاپ به جامعه بشناسد به همین دلیل مخاطبان موسیقی او طیف وسیعی از مخاطبان عامه تا مخاطبان ویژه را در بر میگیرد.
شروع محدودیتها و ممنوعیتها
تلخترین لحظات زندگی فریدون فروغی که بخش بزرگی از سالهای زندگانی او را در بر میگیرد، ممنوعیتهای است که برای او در نظر گرفته شد. موسیقی فریدون فروغی در دوران پهلوی به دلیل مضامین ترانههای او که نوعی نیش و کنایههای سیاسی را در بر داشت در دورهای کوتاه ممنوع شد و محدودیتهای برای فعالیتهای هنری او لحاظ شد، اما با این حساب همچنان فروغی به عنوان خواننده فعالیتهای خود را ادامه میداد.
در اوایل انقلاب فروغی همچنان حضور ویژهای در موسیقی داشت. مشهورترین فعالیت او پس از انقلاب ترانه محبوب «یار دبستانی» از فیلم از فریاد تا ترور بود. در دهه هفتاد که به نظر میرسید فضا برای فعالیت کمی بازتر شده، فروغی دست از خلاقیت نکشید و شاید مهمترین اثر او در این دوره که وجه رسمی پیدا کرده بود آهنگ «دچار» با موسیقی فردین خلعتبری از فیلم تندر باشد.
آثار فروغی از جمله «قوزک پا» و «یار دبستانی» همچنان در میان مردم و در هیاهوی موسیقی پاپ دهه هفتاد و هشتاد ایران هنوز هم طرفداران خود را داشت و چه بسا بر شنوندگان او افزوده شده بود. فریدون فروغی اگر چه موقعیتهای بسیار زیادی برای مهاجرت به خارج کشور و ادامه فعالیت هنریاش داشت، اما در ایران ماند و هرگز هوس مهاجرت به سرش نزد و وطن را به غربت ترجیح داد. فروغی پس از این دوران جان فرسای محدودیت و ممنوعیت سرانجام در پنجاه سالگی و خیلی زود بار سفر بست و در روستای قورقورک بوئین زهرای قزوین به خاک سپرده شد.
نظر شما