به گزارش خبرنگار ایمنا، عملکرد نامطلوب ذوبی ها در نقل و انتقالات بازیکنان و سپردن سکان هدایت شان به رحمان رضایی کم تجربه، از همان ابتدا هواداران اصفهانی را نگران کرده بود. هفتههای نخست لیگ امتیاز از دست دادنهای شاگردان رضایی با بهانه اشتباهات داوری چندان به چشم نیامد اما ادامه دار شدن تساویهای و شکستها، آرام آرام انتقادها از سرمربی جوان ذوب آهن را بالا برد.
گاندوها از ۱۱ مسابقه تاکنون ۷ تساوی و ۴ شکست را به دست آورده و با تنها ۷ امتیاز و بدون حتی یک پیروزی در رده پانزدهم جدول جا خوش کردهاند؛ جایگاهی که تصورش برای ذوبی ها و هوادارانشان دشوار است اما واقعیت نشان میدهد این تیم اصفهانی فاصله چندانی به سقوط به دسته پایینتر ندارد.
همین موضوع باعث شد تا هیئت مدیره ذوب آهن و توسط رسول کربکندی که در فصل جاری مسئولیت سخنگویی این باشگاه را بر عهده دارد، شرطی برای ادامه همکاری با رحمان رضایی تعیین کنند. آنها از سرمربی فعلی خواستند تا از ۵ دیدار انتهایی خود، حداقل ۱۱ امتیاز به دست آورد. موضوعی که از رسانهای شدنش ناراحتی رضایی را به همراه داشت و او با تاختن به کربکندی مدعی شد این پیشکسوت ذوب آهن میخواهد " پدر خوانده" تیم باشد.
صحبتهای تند رضایی در چندین مورد مشابه علیه عملکرد مدیریت و به ویژه سخنگو از یک طرف و پاسخهای کربکندی از سوی دیگر آتشهای اختلاف در اردوگاه سبز را سوزان تر کرد. رضایی اولتیماتوم هیئت مدیره را به منزله فشار مضاعفی روی خود و شاگردانش تلقی کرد اما مدیران باشگاه این هشدار تنها راه باقی مانده میدانند.
مشکلات و اتفاقات اخیر ذوب آهن رفته رفته به سوژه نخست رسانهها و برنامههای تلویزیونی استانی و کشوری تبدیل شد و سیاسیها هم پا کار حل اوضاع نا به سامان این باشگاه ریشه دار آمدند. با همه این تفاسیر ولی همچنان یک سوال بی جواب مانده است؛ عامل مشکلات ذوب آهن چه کسی است؟ آیا اوضاع کنونی تنها به دست تصمیمات فنی رحمان و عملکرد شاگردانش رقم خورده و یا سیاستهای اتخاذ شده مدیران باشگاه و حتی کارخانه برگ ذوب آهن حال این روزهای گاندوهای اصفهانی را نزار کرده است؟
خود کرده را تدبیر نیست آقای رضایی!
اگر چه بسیاری نکات فنی و قابل توجهی در تأیید رحمان رضایی میگویند با این حال ناتوانی تیم او در پیروزی خط قرمزی بر عملکرد کلی او و تیمش گذاشته است. رضایی که پیش از حضور روی نیمکت ذوب آهن تجربه سرمربیگری در تیم لیگ برتری را هرگز نچشیده بود، با اعتماد ناگهانی مدیران سکان گاندوهای اصفهانی در لیگ بیستم را به دست گرفت. این در شرایطی بود که پیش از انتخاب رسمی او نامهای دیگری در نزدیکی نیمکت ذوبی ها شنیده میشد اما چرخشی ناگهانی این باشگاه را به اعتماد به رحمانِ تازه کار رساند.
البته نباید از دست خالی رضایی نیز غافل ماند چرا که ذوب آهن ستارگان زیادی را در نقل و انتقالات از دست دادند و در جذب مهرههای تأثیر گذار ناکام ماندند. با این وجود رحمان رضایی به دلیل حضور در هفتههای پایانی به عنوان دستیار در کنار بوناچیچ از شرایط و وضعیت مالی و مدیریتی ذوبی ها کاملاً خبر داشته و قبول پیشنهاد این باشگاه و حتی به گفته برخی منابع تلاش و اصرار خودش برای تصاحب مربیگری این تیم، عملاً با آگاهی کامل او بوده و صحبتهای این روزهایش بهانهجویی ای بیش نیست.
مدیرعامل منزوی ذوبآهن
تکه دیگر پازل مشکلات فعلی سبزپوشان را میتوان مدیرعامل این باشگاه دانست. جواد محمدی که یک سال و نیم پیش سمت مدیریت ذوب آهن را از آذری تحویل گرفت، عملکردش همواره مورد انتقاد طرفداران این تیم بوده است. محمدی به دلیل بیماری مدت زیادی نیز حتی قادر به حضور فیزیکی در باشگاه نبود و از سوی دیگر، داشتن سمت اجرایی از نهادی دیگر عرصه را بر مدیرعامل جوان تنگ کرد، ولی محمدی با حل تمامی این مشکلات همچنان بر مسند قدرت ذوب آهن باقی ماند.
او در این مدت اغلب از پاسخگویی طفره میرود و کمتر شاهد حضور قابل احساس او در برهههای مهم باشگاه هستیم تا جایی که حتی رحمان رضایی هم به آن اشاره دارد و میگوید مدیران ذوب آهن از حقوق این تیم در رسانهها دفاع نمیکنند که البته به نظر این موارد دلایلی نیستند که نارضایتی مدیران کارخانه و سهام داران ذوب آهن را به همراه داشته باشد.
یزدیزاده و استراتژی خطرناک
اگر کمی ریشه تر بخواهیم مسائل و معضلات ذوبی ها را واکاوی کنیم، احتمالاً به سیاستهای کارخانه خواهیم رسید. جایی که منصور یزدی زاده با آمدنش، نگرش به باشگاه را تغییر داده و او عملاً اعتقاد چندانی به ورزش قهرمانی ندارد و مدعی است که میخواهد ورزش کارگری را در مجموعه ذوب آهن رشد دهد.
موضوعی که اصلاً خوشایند هواداران این تیم نیست و بسیاری از آنها یزدی زاده را مقصر و نقش اول اوضاع فعلی میدانند. آنها در هفتههای اخیر با کامنت و به راه انداختن هشتگ های زیر پست شستا و استاندار اصفهان، خواستار استعفا یا برکناری یزدی زاده از سمت خود شدند.
سید ناصر موسوی لارگانی، نماینده حوزه انتخابیه فلاورجان که اخیراً به مشکلات ذوب آهن ورود کرده نیز در اظهار نظری از یزدی زاده خواسته تا استراتژیش در خصوص تیم فوتبال ذوب آهن را تغییر دهد. با این وجود یزدی زاده تصمیمات فعلی را حاصل خواسته سهام داران عمده کارخانه میداند.
جایگاه فعلی ذوبآهن، اهداف اولیه مدیران این تیم است!
محمد یزدخواستی، پیشکسوت ذوب آهن معتقد است مدیران ذوب آهن تیم را برای همین جایگاه بسته و راهی مسابقات کردهاند و در واقع هدفی برای بالانشینی در لیگ نداشتهاند. او به خبرنگار ایمنا" میگوید: به نظرم شرایط امروز تیم فوتبال ذوب آهن جای تعجب ندارد! اگر افرادی که با تیم ذوب آهن در ارتباط هستند از مدیران کلان باشگاه گرفته تا مدیران پایینی، هیئت مدیره، کادر فنی و بازیکنان را به درستی آنالیز و بررسی کنید، به همین نقطه کنونی و شرایط فعلی ذوب آهن خواهید رسید."
یزدخواستی اضافه میکند: "انتخابهایی که ذوب آهن برای موارد نیاز فوتبال داشته، از همان ابتدا برای بردهای متوالی و حضور در بالای جدول نبوده است. بنابراین وضعیت کنونی ذوب آهن، همان اهداف اولیه مدیران آن است.
این پیشکسوت ذوب آهن انتقاداتی به رحمان رضایی دارد اما مشکل اصلی را از کسانی میداند که او را برای این سمت برگزیدند. موفقیت فرآیندی گام به گام است. نخستین گام برای موفقیت یک تیم فوتبال، انتخاب سرمربی است که متأسفانه در ذوب آهن چند سالی است به آن نگاه فنی و اقتصادی نداشتهایم."
یزدخواستی همچنین نگران است که ماجرا علیرضا منصوریان تکرار شود. او با اشاره به آنکه تراکتور برخلاف ذوب آهن بیش از حد به منصوریان اعتماد نکرده، تصریح میکند: در فوتبال حرفهای رودربایستی وجود ندارد!
جملهای کلید که شاید میتواند بی ربط ماجرا اولتیماتوم اخیر و شاید امتیاز سوزی بیشتر در جریان آن نباشد.
به گزارش ایمنا، اولتیماتوم به منصوریان، رفتن رادو و چرخش به بوناچیچ و رضایی هیچکدام نتوانسته تغییر خاصی در حال نامساعد گاندو اصفهانی به وجود آورد. اگر چه اشکالات فنی به هر یک از این مربیان وارد است، اما بهتر است برای یافتن مقصر به دنبال آنهایی باشیم که پای امثال رحمان رضاییها و منصوریان ها را به این تیم گشودهاند؛ چهرههایی که احتمالاً در رفت و آمدها و تغییر و تحول بخشهای مختلف باشگاه، هنوز عضو ثابت شوربختیهای ذوب آهن هستند.
نظر شما