به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، تغییرات آب و هوایی زندگی مردم منطقه فقیرنشین Mukuru را با تهدید جدی مواجه کرده است چرا که پیش از این نیز، ساکنان محله با مسائل بارشهای شدید دست و پنجه نرم میکردند. البته این بحرانها تنها محدود به نایروبی و کشور کنیا نیست، بلکه بسیاری از نقاط جهان نظیر فیلیپین نیز طی بارش شدید باران با بحرانهایی جبرانناپذیر مواجه میشود. اما ساکنان Mukuru با دو بحران بارش باران و تغییرات اقلیمی به طور همزمان دست و پنجه نرم میکنند، چرا که سیلاب و فاضلاب سراسر سطح خیابانها و در اکثر موارد، فضای داخلی خانهها را در بر میگیرد.
تا کنون، رویدادهای فوق باعث آواره شدن بسیاری از مردم این منطقه شده است اما از آنجا که ساکنان Mukuru از توانایی مالی کافی برخوردار نیستند، نمیتوانند به سایر محلهها مهاجرت کنند و خود را از بحرانهای جسمی و اقتصادی نجات دهند. در هنگام بارش باران، کودکان در آبهای آلوده به سمت مدارس روانه میشوند و این در حالی است که در شرایط بدتر، بسیاری از خانهها ویران میشود و افراد زیادی نیز جان خود را از دست میدهند.
تغییرات آب و هوایی تبعات متفاوتی برای نقاط مختلف جهان دارد؛ به عنوان مثال، مردم زیمباوه هماینک با دو بحران اساسی کووید -۱۹ و خشکسالی دست و پنجه نرم میکنند. مردم کلانشهر بولاویو در زیمباوه، شبها را در صفهایی طولانی به صبح میرسانند به این امید که برای رفع نیاز فردای خود مقداری هر چند اندک، آب به دست آورند. البته این وضعیت در بحران کرونا بسیار وخیم شده است چرا که مردم مجبورند اصول بهداشتی نظیر رعایت فاصله اجتماعی را رعایت کنند.
در مدیریت سنتی محیط زیست، بهداشت به عنوان مولفهای مؤثر در کاهش تبعات تغییرات آب و هوایی مورد توجه قرار نگرفته است. ما هر سال شاهد تضعیف اقتصاد شهرها و کاهش میزان رفاه شهروندان بر اثر این بحران جهانی هستیم، در حالی که رعایت بهداشت میتواند نقش مهمی در کاهش فجایع ناشی از تغییرات اقلیمی و بهبود کیفیت زندگی در شهرها ایفا کند.
بدیهی است که تمام مردم جهان به طور برابر تحت تأثیر بحرانهای جهانی نظیر آلودگی آب و هوا و تغییرات اقلیمی قرار نمیگیرند؛ فقرای شهری اغلب در مناطقی سکونت دارند که بیشترین آسیب را از حوادث طبیعی متحمل میشوند.
دسترسی به منابع کمتر از یک سو و شرایط تغذیهای ضعیف که سلامت جسمی آنان را تحت تأثیر قرار میدهد، از سوی دیگر خطراتی را برای این افراد، در حین بروز حوادث طبیعی در پی دارد.
زاغهنشینان به سیستمهای لولهکشی آب بهداشتی شهری دسترسی کمتری دارند و همین امر سلامت آنها را در بحرانهای مختلف، به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. مثلاً ساکنان یکی از مناطق فقیرنشین ماپوتو، پایتخت موزامبیک، ۱۳ برابر بیشتر از سایر ساکنان شهر باید برای دسترسی به آب پاک تلاش کنند چرا که لولهکشی به میزان کافی در منطقه صورت نگرفته یا اینکه آب در بیشتر مواقع قطع است.
اولویت مدیریت شهری در چنین مناطقی باید ابتدا آموزش عمومی برای رعایت بهداشت شخصی و تاکید بر اهمیت آن در زندگی سالم باشد. تخصیص بودجه برای تدارک آب سالم آشامیدنی و سپس فراهم آوردن زیرساختهای لازم برای لوله کشی نیز در مراحل بعدی قرار دارد. در کشورهای فقیر آفریقایی که ممکن است بودجهای برای تامین آب سالم قرار نگرفته باشد باید با برقراری ارتباط با شرکتهای بینالمللی وابسته با سازمان ملل این کار انجام بگیرد تا از لحاظ هزینه نیز یارانههای مالی دریافت شود.
در گام بعدی، این بحث طراحی شهری است که میتواند در این زمینه یاریرسان باشد چرا که هم اینک در کشورهای پیشرفته کم آب، ترکیب برنامهریزی شهری و مهندسی توانسته مشکل کم آبی را حل کند. برای مثال تعبیه حوضچههای درون شهری که هنگام وقوع سیل، آب اضافی شهر را جمعآوری میکند، یکی از این مثالها است.
مشکل امروز تنها کمبود زیرساختهای بهداشتی شهری نیست؛ محققان پیشبینی کردهاند که تا سال ۲۰۵۰، حدود دو میلیارد و ۵۰۰ میلیون نفر به جمعیت جهان افزوده میشود. این اتفاق نیاز شهروندان به آب را بیش از پیش میکند و این در حالی است که هماینک نیز بسیاری از شهرنشینان از خشکسالی و کمبود آب سالم رنج میبرند. بنابراین، مقامات رسمی باید به فکر ایجاد سیستمهای بهداشتی پایدار باشند تا بتوانند علاوه بر جبران کمبود آب، از تلفات ناشی از وقوع سیل و خشکسالی جلوگیری کنند. در نتیجه، طراحیهای شهری باید به طور قابل توجهی تغییر یابد و با مشکلات روزافزون ناشی از بحرانهای طبیعی نظیر آلودگی هوا و تغییرات اقلیمی سازگار شود.
نظر شما