به گزارش خبرنگار ایمنا، با گذشت چند دهه از تهیه و اجرای طرحهای توسعه شهر، شواهد بیانگر آن است که این طرحها با وجود در نظر داشتن معیارها و ضوابطی مشخص و همه جوانب شهر، نتوانستهاند به خوبی پاسخگوی مسائل شهری باشد. طرحهای جامع در ایران برای شهرهایی با جمعیت بیشتر از ۲۵ هزار نفر تهیه میشود، البته طرحهای دیگری نظیر طرحهای استراتژیک و ساختاری راهبردی به منظور رفع مشکلات و کاستیهای طرحهای جاری پیشنهاد شده است، اما به نظر میرسد محتوای این طرحها نیز چندان با ساختارهای مدیریت شهری شهرهای ما سازگار نیست؛ به عبارت بهتر تغییر نام طرحهای شهری چندان مهم نیست، بلکه روند تهیه این طرحها و ساختار آنها حائز اهمیت است و چنانچه محتوای این طرحها و ضوابط در نظر گرفته شده با ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مدیریتی سازگار نباشد، نمیتوان انتظار داشت تغییر نام یا حتی تغییر در محتوا و ضوابط طرح مشکلی را از مشکلات شهر حل کند.
علت محقق نشدن برخی ضوابط مصوب طرحهای شهری
مهدی ابراهیمی، استادیار جغرافیا و برنامه ریزی شهری میگوید: توان اجرایی و مالی شهرداریها به عنوان مجری طرحهای توسعه شهری محدود است و به دلیل محدودیتهای مالی و اجرایی امکان دستیابی شهرداریها به همه اهداف وجود ندارد در حالی که پروژههای زیادی در قالب طرحهای جامع و تفصیلی تعریف میشود و همه آن پروژهها نیز دارای اولویت است، زمانی که همه پروژهها دارای اولویت باشد، عملاً دیگر هیچ پروژهای اولویت ندارد.
وی خاطرنشان میکند: در بررسی نتایج اجرای طرحهای شهری مشخص شده است که بخشهای مشارکتی که حافظ منافع شهرداری و مالکان قطعات زمین در شهرها و سرمایه گذاران است، تحقق پیدا کرده است به طور مثال شهرداریها به دنبال ایجاد شبکه معابر هستند زیرا بعد از ایجاد معابر، موجی از پروانههای مسکونی و تجاری از طرف متقاضیان به شهرداری ارائه میشود و شهرداری میتواند از قبل صدور این پروانهها کسب درآمد داشته باشد.
این کارشناس جغرافیا و برنامه ریزی شهری عنوان میکند: شهرداری و مالکان زمین و سرمایهگذاران علاقه مند به ایجاد معابر هستند و کاربری تجاری و مسکونی به نوعی کاربری انتفاعی است و هرکس اقدام به ساخت این دو نوع کاربری کند، میتواند ارزش افزوده کسب کند.
ابراهیمی میافزاید: سایر قسمتهای طرحهای جامع و تفصیلی که حالت دستوری و نه مشارکتی دارند، مثل ایجاد پارک و فضای سبز، کاربری بهداشتی و درمانی، ورزشی و آموزشی چندان برای ارگانهای دولتی و شهرداری منفعت زا نیست بنابراین این نوع کاربریها و این بخش از طرحهای توسعه شهری کمتر تحقق پیدا کرده است.
وی تصریح میکند: با بررسی طرحهای شهری اصفهان، شاهین شهر، خوراسگان، مبارکه و بسیاری از طرحهای شهری دیگر، به این نتیجه رسیدیم که این روند برای همه طرحهای شهری مصداق دارد، میتوان از این نتیجه استفاده و سایر کاربریها را نیز مشارکتی کرد به نحوی که در آنها نیز درآمدزایی وجود داشته باشد.
تعداد پروژهها زیاد و توان شهرداریها اندک است
این کارشناس جغرافیا و برنامه ریزی شهری تاکید میکند: قطعیتی که در طرحهای شهری برای کاربریهای مختلف مشخص شده، مشکلاتی را برای شهرها ایجاد کرده است، از طرفی تعداد پروژهها زیاد و توان شهرداریها اندک است و در نتیجه طرحهای شهری تحقق پیدا نمیکند.
ابراهیمی ادامه میدهد: تحقق نیافتن پروژهها هزاران مشکل را برای شهرها ایجاد میکند و به نوعی به جای شهرسازی به شر سازی اقدام میشود.
وی میگوید: شبکه معابر وکاربریهای مسکونی به خوبی شکل میگیرد اما سرانه سایر کاربریها محقق نشده و نیاز شهروندان تأمین نمیشود، به علاوه کسانی که اقدامات غیر رسمی و غیر قانونی انجام میدهند، مردم عادی نیستند و از قبل این اقدامات درآمدهای نامشروعی کسب میکنند که موجبات نارضایتی مردم را فراهم میکند.
طرحهای شهری از روایی لازم برخوردار نیست
این کارشناس جغرافیا و برنامه ریزی شهری یادآور میشود: یکی از راهکارهای تحقق پذیری طرحهای شهری مشارکتی بودن است، این طرحها باید مطابق با توان نهادهای شهر و بودجه آنها باشد، این طرحها همچنین باید علمی و تلویحی باشد.
ابراهیمی اضافه میکند: قرار نیست طرح جامع در ۱۰ سال همه مشکلات شهر را رفع کند و باید به جای پروژه محور بودن، فرآیند محور باشد در حالی که طرحهای جامع و تفصیلی در حال حاضر پروژه است.
وی تاکید میکند: شهر ساختاری پویا دارد و نمیتوان با شهری که پویا و متحرک است، به صورت ایستا برخورد کرد بلکه نیاز است که فرایندی در ارگانهای ذی ربط تعریف شود تا بتوان در حین تحرک و پویایی شهر، تصمیم گیری و آن تصمیمها را پیاده سازی کرد.
این کارشناس جغرافیا و برنامه ریزی شهری اظهار میکند: طرحهای جامع و تفصیلی باید از دو خصلت اساسی روایی و پایایی برخوردار باشند اما متأسفانه این طرحها، این دو ویژگی را ندارد.
ابراهیمی به ویژگی روایی بودن طرحهای شهری اشاره و تصریح میکند: طرحهای شهری از موضوع شناسی خوبی برخوردار نیستند و برای همه شهر نسخه واحدی در حوزه معابر، خدمات و سرانهها در نظر میگیرند به علاوه اجزای طرح نیز ارتباط مناسبی با یکدیگر ندارند و بسیاری از این طرحها با قوانین کشور و طرحهای بالادستی سنخیتی ندارد و ساختارهای سازمانی و نظارتی نیز به خوبی بر روند اجرای طرحها نظارت نمیکنند
وی با اشاره به شاخص پایایی طرحهای شهری میگوید: در بحث پایایی بسیار مهم است اجرای طرح به نتایج متناسبی منتهی شود اما متأسفانه چنین اتفاقی در طرحهای شهری ما نمیافتد و طرحهای شهری با محیطها، فضاها و ساختارهای شهرهای ما سنخیتی ندارد.
این کارشناس جغرافیا و برنامه ریزی شهری تاکید میکند: طرحهای توسعه شهری در کشور ما هم از مشکلات روایی و هم از مشکلات پایایی برخوردار هستند و محقق نمیشوند.
لزوم تحقق مدل مشارکتهای مردمی
حسن سجاد زاده، دکترای طراحی شهری در این خصوص میگوید: یکی از مسائل مهم در حوزه شهر فقدان حکمروایی خوب شهری است، سیستم مدیریت شهری از بالا به پایین است، تصمیمات یکپارچه نیست و در بسیاری از مسائل شهری سازمانهای مختلف به صورت موازی اقداماتی را انجام میدهند.
وی تصریح میکند: نگاه مدیریت شهری و اصلاح قوانین باید به سمت نظام پهنه بندی برود و دیگر نمیتوان شهرها را بر اساس یک نسخه واحد و یکسان اداره کرد به علاوه بازنگری در قوانین نیز باید بر اساس ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی و شهرسازی و معماری هرکدام از این بافتهای شهری باشد.
این دکترای طراحی شهری عنوان میکند: امروزه قوانین و مقررات شهرسازی بدون مشارکت مردم، نظرخواهی کارشناسان و بدون کارایی لازم وضع میشود اما محله محوری نسخهای است که در بازنگری قوانین بسیار کمک کننده است و چنانچه محله محوری اتفاق بیفتد بسیاری از مشکلات شهری حل و تحقق پذیری طرحهای شهری ممکن میشود.
سجاد زاده ادامه میدهد: با محله محوری چالش مدیریت شهری کاهش پیدا میکند و مدیریتهای محلی جایگزین مدیریتهای از بالا به پایین میشود و تحقق مدل مشارکتهای مردمی در فرآیند مدیریت شهری به تحقق پذیری طرحهای شهری کمک میکند.
نظر شما