به گزارش خبرنگار ایمنا، رشت کلانشهری در گیلان و پرجمعیتترین شهر شمال کشور است که طبیعت بینظیر، مرکزیت در وقایع مهم تاریخی مانند انقلاب مشروطه، جنبش جنگل و انقلاب اسلامی و وجود تنوع فرهنگی، هویت منحصربفردی به این شهر بخشیده و مقصد گردشگران بسیاری شده است. رشت شهر خلاق خوراکی است، در دل خود بناهای دارای ارزش در دورههای مختلف تاریخ معاصر را جای داده و مردمی همیشه پذیرا و مهماننواز دارد.
اینکه این داشتههای ارزشمند تا چه اندازه در تصمیمات مدیریت شهری دارای اولویت است و رشت برای حفظ اصالت خود چه گامهایی برداشته، موضوع گفتوگوی ایمنا به بهانه «روز رشت» با محمدحسن عاقلمنش، عضو شورای شهر رشت است که متن آن را در ادامه میخوانید:
با توجه به اینکه رویکرد نامگذاری یک روز برای یک شهر بیشتر جنبه فرهنگی و هویتی دارد، اگر بخواهید رشت را از جنبههای هویتی به دیگر هموطنان معرفی کنید، بیشتر بر چه مواردی تاکید دارید؟
اولاً رویکرد مناسب شما درخصوص پرداختن به این موضوع مهم، اساسی و ریشهدار قابل تقدیر است؛ از سوی دیگر به نظر من ابتدا باید به فلسفه وجودی یک روز به نام یک شهر توجه کرد. هنگامی که ما یک روز را به نام شهرمان نامگذاری میکنیم به طور خواه ناخواه هویت جمعی شهرمان شکل گرفته که میتواند سرمایهای فکری، فرهنگی و اجتماعی برای شهر باشد.
ما در این روز میتوانیم توجه آحاد گوناگون جامعه را با آموزشهای شهروندی به حقوق شهروندان جلب کنیم و مانع از بروز شکاف و آسیبهای اجتماعی شویم. نه اینکه با این نامگذاری و اجرای برنامهها بتوانیم همه مسائل مرتبط با جامعه شهری را حل کنیم، بلکه میتوانیم با اینکار توجه شهروندان را به مقولههایی چون حفاظت محیط زیست، توجه به بافت قدیمی و سنتی شهر، توجه به فرهنگ، هنر، ادب و مفاخر و مشکلات و مسائل اساسی شهر جلب کنیم. در کل باید عنوان کنم که نامگذاری یک روز برای یک شهر نمادی است که میتواند برای آن شهر انگیزه حرکت، جنبش و کنش اجتماعی باشد.
به نظر شما در این چند سال که روز رشت نامگذاری شده، مدیریت شهر و استان در معرفی فرهنگ و هویت این شهر موفق عمل کردند؟
ببینید املای نانوشته اشتباهش در نمیآید. هر کاری ولو کاملترین کارها را میتوان دارای ایراد دانست، باید ببینیم از چه زاویهای به موضوع نگاه میکنیم؛ من احساس میکنم نباید در این موضوع به خصوص، شهرداری دست تنها باشد. روز رشت تنها به شهرداری مربوط نیست، به همه دستگاههای اجرایی و به ویژه مهمتر از همه، سرمایههای اصلی شهر که شهروندان هستند مرتبط میشود.
ممکن است شورا و شهرداری به عنوان مدیریت شهری پیشنهاد دهنده این موضوع بوده باشد اما باید برای اجرای برنامهها از همه ظرفیتها و توانمندیهای شهر، دستگاههای اجرایی، سازمانهای مردم نهاد، مؤسسات خیریه و نیکوکاران استفاده کرد که تاکنون چنین نبوده است.
زمانی میتوانیم خود را در اجرای این برنامه موفق بدانیم که بتوانیم مجموعه مدیریتهای فرهنگی، اجتماعی، ادبی، پژوهشی، دانشگاهی، درمانی، بهداشتی و اجرایی را برای اجرای برنامهها در کنار مدیریت شهری ببینیم. امسال در روز رشت شاهد بودم که سازمانهای مردم نهاد مخصوصاً در زمینه گردشگری و پژوهشی، افراد و شخصیتهای حقیقی، هنرمندان و پژوهشگران با برگزاری برنامههایی در اجرای فعالیتهای مرتبط با روز رشت فعال بودند که به نظر میرسد ضمن قدردانی از این تلاشها باید در سالهای آینده روی این موضوع با تدبیر و برنامهای بهتر وارد عمل شد.
برخی به روز نامگذاری رشت انتقاد دارند، آیا این انتقادها را بجا میدانید؟
برای انتخاب این روز در رشت کارگروهی تشکیل شد. این کارگروه در جلسات متعدد با فرهنگیان، فرهیختگان، دانشگاهیان و گیلانشناسان به این نتیجه رسید که روز دوازدهم دی ماه که حدود چهار و نیم قرن پیش و در این روز، رشت به عنوان مرکز استان گیلان انتخاب شد به "روز رشت" معرفی شود. به نظر من ما باید به تلاشهای این کارگروه و تصمیمی که بر اساس خردجمعی اتخاذ شده، احترام بگذاریم. کما اینکه هر روز دیگر هم انتخاب میشد باز ممکن بود عدهای برایشان محل اشکال بوده باشد.
ما هدفمان این است که در روز رشت، شهرمان را بیشتر به ایرانیان و جهانیان بشناسانیم؛ این انتخاب سپس در سال ۹۴ در شورای اسلامی شهر رشت مطرح شد و از تصویب این شورا هم گذشت، بنابراین روی دوازدهم دی ماه اتفاق نظر حاصل شده است.
به علاوه توجه ما تنها به انتخاب روز نیست، توجه به همه ابعاد کار است و آن هم یک کار زمانی به اهداف خود میرسد که منسجم و هماهنگ اتفاق افتد. امسال هم که این روز به سد کرونا برخورد و مشکلات را دوچندان کرد. امیدواریم تا سال آینده این مساله رفع شده و برنامههایی منسجم هم اجرایی شود.
مدیریت شهری تلاش خود را با توجه به امکانات، بودجه و نیروهای پای کار، میسنجد و باید گفت که سال گذشته شما اگر روز رشت، در پیاده راه این شهر بودید اوج هیجان، سرزندگی، شادابی، طراوت و استقبال مردمی را میدیدید، اگر بگوییم نصف مردم شهر در پیاده راه جمع شده بودند، اغراق نکردهام. خب این سرمایه اجتماعی این شهر است، برنامههای اجرایی پرهزینه هم انجام نشده بود اما مردم چند سالی است که انتظار دارند در روز رشت برنامههای خوب ببینند، چون این روز به عنوان یک روز دلچسب و شیرین در ذهن آنها ثبت شده است.
یکی از انتقاداتی که اخیراً پررنگتر شده است روبه نابودی بودن تعدادی زیادی از خانهها و ابنیه تاریخی رشت است، برای حفظ این میراث چه اقداماتی شده است؟ به نظر شما شکلگیری یک معاونت یا شهرداری ویژه در رشت برای صیانت از این بناها لازم نیست؟
شورای پنجم رشت اعتقاد دارد بناهای تاریخی باید حفظ و احیا شوند و به همین دلیل در تفاهمنامههایی با اداره کل میراث فرهنگی استان، بناهای تاریخی خود را در جهت مرمت، احیا و بازسازی پیش میبرد تا به سمت ایجاد موزههای تخصصی حرکت کند اما اشکال در بناهایی است که در مالکیت شهرداری نیستند و به اشخاص تعلق دارند و شهرداری نفوذی روی آن بناها ندارد.
بدین سبب شهرداری نمیتواند در این زمینه اقدام کرده یا وارد عمل شود. اگر این بناها میراثی باشند به طور اتوماتیک پروانه ساخت برای آنها صادر نمیشود اما برخی بناها میراثی بودن آنها محل تشکیک است که شورای اسلامی رشت در آخرین مصوبه خود تصمیم گرفت شهرداری ملزم شود تا بناهای با قدمت هفتاد سال پیش از صدور پروانه به شورا معرفی شده و زمینههای ساخت و ساز و یا مرمت و احیای آنها با موافقت مالک مورد تاکید قرار گیرد.
به نظر میرسد همچنین باید به سازوکاری برسیم تا افراد و بخش خصوصی هم وارد عمل شوند و با تغییر کاربری به احیا و مرمت این بناها و استفاده اقتصادی و تجاری یا فرهنگی از آنها مبادرت کنند که خانه امینی و خانه حنانی رشت نمونهای از این بناهاست. ما در شورای شهر مشوقهایی در زمینه ساخت و ساز، مرمت و احیای این بناهای تاریخی داریم تا برای بخش خصوصی هم جذابیت لازم را داشته باشد.
اما بحث اصلی تنها روی همین بناهایی است که گهگاه موضوع رسانهها هم میشوند و وضعیت میراثی بودن آنها مشخص نیست و مالک هم تقاضای ساخت و ساز میدهد، شهرداری در این خصوص نمیتواند حق افراد در ساخت و سازهای قانونی را از آنها بگیرد، مگر اینکه میراث فرهنگی نظر کارشناسی خود را در زمینه تاریخی بودن بنا به طور شفاف بیان کند.
برای نمونه هفتههای گذشته ساختمان تاریخی دانشسرای رشت (مدرسه رشیدی) در محله دانشسرا مورد توجه قرار گرفت و شورا هم مصوبهای برای کمک به احیای آن داشت و گویا با حمایت آقای نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه منابع مالی خریداری و مرمت این بنای تاریخی تأمین نیز خواهد شد.
دیگر اینکه از شورای سوم به اینسو ما پیگیر ایجاد شهرداری بافت تاریخی بودهایم که در رایزنی با اداره کل میراث فرهنگی و مجاری قانونی مرتبط این موضوع را دائماً پیگیری میکنیم تا به امید خدا بتوانیم از مزایای ایجاد شهرداری بافت تاریخی برای احیای این بناها در شهرمان کمک بگیریم.
استانهای شمالی مقصد و یا حتی منزلگاه دوم خیلی از پایتختنشینان شدهاند، این را یک فرصت میدانید یا تهدید؟ برای اینکه فرهنگ و هویت اصیل گیلان و رشت حفظ شود، چه راهکاری پیشنهاد میدهید؟
همه ما ایرانی بوده و گیلانیان هم به مردمانی میهمان نواز و صلحجو شهره هستند. از طرفی گیلان بهطور خدادادی زیبا و دلفریب است و زمینهای مرغوب و طبیعت کم خطر دارد، همه این موارد سبب میشود که مورد توجه دیگر هموطنان از نقاط دور و نزدیک کشور باشد.
نمیتوان افراد یک جامعه بزرگ را از رفت و آمدهای بین شهری منع کرد و هیچ کس هم نمیتواند چنین ادعایی بکند اما برای اینکه ساخت و سازهایی که انجام میشود، طبیعت زیبای گیلان، شالیزارها و باغهای دلفریب آن را تخریب نکرده و همچنین تداخل قومیتی مشکلات اجتماعی ایجاد نکند، باید تدابیری اندیشیده شود که در این زمینه لازم است کارشناسان علوم اجتماعی و استادان دانشگاه نظر دهند.
به نظر من مساله وارد شدن سرمایه از این طریق در وهله دوم ارزیابی است، مشکل اصلی و موجود تداخل جمعیتی و تأثیرات فرهنگی - اجتماعی است که نگران کننده بوده و به نظر میرسد لازم است تا تیمی کارشناسی در این زمینه ایجاد شود و الگویی مناسب برای کسانی که قصد ساخت و ساز در شهر و اطراف آن را دارند ارائه دهد تا شرایط به شکلی نباشد که هرکس هرطور دلش خواست عمل کند.
ما به سرمایه گذاری نیاز داریم و در این شکی نیست اما سرمایه گذاری منطقی است که مولد و اشتغالزا باشند نه سرمایهای که در حد ساخت یک یا چند دستگاه خانه یا مغازه باشد. این سرمایه گذاری به توسعه جامعه ما کمک نمیکند.
سوال آخر اینکه آینده شهر رشت را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا توسعه شهری به شکلی پیش خواهد رفت که در جهت هویت اصیل این شهر باشد؟
آینده شهر را مردم یک شهر میسازند. در جایی خواندم یک شهر بدون شهروند، مرده است اما یک شهروند بدون شهر میتواند دوباره شهری دیگر بنا کند. ما همواره تلاش میکنیم که شهرمان را با همه کمبودها، ضعفها و مشکلات بسازیم. هنوز عکاسان میتوانند بهترین عکسها را در طبیعت و کوچه و معابر شهرمان ثبت کنند، هنوز فیلمسازان بهترین فیلم های خود را در طبیعت ما بسازند، هنوز مناطق دیدنی شهرمان از سراسر کشور و حتی خارج کشور گردشگر جذب میکند و هنوز مردم میهمان نواز شهرمان از نظر سطح فکر، درک، آگاهی و فرهنگ در کشور زبانزد هستند. رشت همه چیز برای تبدیل شدن با یک شهر پیشرفته را دارد، تنها مدیریت یکپارچه و هماهنگ نیاز است که این کلافها را به هم بدوزد و پیوند بزند.
گفتوگو از: علی یگانهنسب، خبرنگار شهری ایمنا
نظر شما