به گزارش خبرنگار ایمنا، با وجود هزینه و زمان زیادی که صرف تهیه طرحهای شهری میشود، اجرای آنها چندان موفقیتآمیز نیست. گذشت چند دهه از آغاز تهیه طرحهای شهری در ایران، تجربیات زیادی را در اختیار برنامهریزان و مدیران قرار داده و پاشنه آشیلهای این طرحها را در مراحل مختلف از روند تهیه طرح گرفته تا اجرای آن آشکار کرده است.
آشکار شدن معایب مربوط به هر طرحی در مرحله اجرا طبیعی است و میتواند در صورت توجه به علتها و بازنگری جامع در روند تهیه و اجرای طرح، یک نقطه قوت باشد و برنامهریزان را برای تهیه طرحهای کارآمدتر هدایت کند، اما در صورتی که این موانع و مسائل به درستی تبیین و اصلاح نشود، این مشکلات در یک دور باطل افتاده و اضافه میشود.
در چنین حالتی اگرچه زندگی به مفهوم عام آن در شهرها جریان دارد، اما هیچ گاه طعم خوش زندگی در شهر حس نمیشود. کیفیت زندگی شهری و زیست پذیری شهرها تحت تأثیر قرار میگیرد و معضلات شهری هر روز بیشتر از گذشته خودنمایی میکند. شناخت این مشکلات و تلاش برای رفع آنها یک مرحله اساسی در نظام برنامهریزی است به شرطی که برای رفع آنها ارادهای وجود داشته باشد. از مهمترین مشکلاتی که طرحهای شهری با آن مواجه هستند این است که معمولاً بدون توجه به ساختارهای شهری تهیه میشود.
در صورتی که ویژگیهای اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی، فرهنگی و تاریخی یک شهر شناخته نشود محتوای آن قطعاً با واقعیتهای جامعه شهری سازگار نیست البته نهادهایی که مسئول اجرای طرح هستند نیز گاهاً از ضوابط طرح تخطی میکنند.
بررسی شکست طرحهای شهری
راما قلمبر دزفولی، دکترای شهرسازی در این باره میگوید: دلیل شکست طرحهای شهری را میتوان از ابعاد مختلف بررسی کرد زیرا این طرحها آنچنان به اهدافی که مدنظر بوده است، نرسیدهاند و تحقق پذیری آنها زیر سوال رفته است.
وی میافزاید: مدت زمان زیادی نیز از تهیه نخستین طرحهای جامع برای شهرهای بزرگ ما نگذشته است به طور مثال از تهیه نخستین طرح جامع برای کلانشهر تهران تنها ۵۰ سال میگذرد.
این دکترای شهرسازی خاطرنشان میکند: نبود ثبات امنیتی، سیاسی و اقتصادی موجب شده تا طرح عملاً کنار برود، ممکن است اسم و ظاهر طرح وجود داشته باشد اما باطن طرح تغییر میکند به علاوه پشتوانه قانونی و ضمانت اجرایی نیز برای طرحهای شهری وجود ندارد.
قلمبر دزفولی تاکید دارد: برای رفع این مشکل قرار بود چندین سال پیش قانونی تحت عنوان قانون جامع شهرسازی در مجلس مصوب شود که محقق نشد. چنانچه این اتفاق میافتاد بستری برای شهرسازی و طرحهای شهری فراهم میشد تا به نوعی جایگاه قانونی خودشان را پیدا کنند.
وی تصریح میکند: مدیران تحت تأثیر شرایط مختلف سیاسی و اقتصادی بخشهایی از طرحها را تغییر میدهند به طور مثال در طرح جامع جدید تهران که سال ۸۵ مصوب شد، میزان جمعیت طرح را یک روز به میزان یک میلیون نفر افزایش دادند.
این کارشناس شهرسازی ادامه میدهد: این یک تصمیم مدیریتی بود که گرفته شد در حالی که پهنههای شهر تغییری نکرد. بعداً پهنههای شهر نیز بر خلاف طرح و با پرداخت جریمه در کمیسیون ماده ۱۰۰ تغییر کرد که نشان میدهد ساختار درستی برای ضمانت اجرایی طرحهای شهری وجود ندارد.
قلمبر دزفولی تصریح میکند: طرحها در بطن خودشان نیز مشکلاتی دارند که اعمال تغییر در آنها را ضروری میکند به طور مثال اعداد و ارقامی که در آنها آورده میشود ممکن است مبنای درستی نداشته باشد به علاوه در شرح خدمات شهری نیز بخش مشخصی تحت عنوان شاخصهای تحققپذیری وجود ندارد که به وسیله آن بتوان طرح را کنترل کرد.
طرحهای مصوب بسته به شرایط زمانی و مکانی تغییر میکند
وی یادآور میشود: مدیریت شهری، شورای شهر و شورای عالی شهرسازی و معماری به صورت دورهای و کوتاه مدت تغییر میکند، نمیتوان نهادی را برای اجرا نشدن طرحها مقصر دانست و تغییرات در طرح به راحتی اتفاق میافتد.
این کارشناس شهرسازی اظهار میکند: هیچ کدام از مدیران شهری از وزارت راه و شهرسازی در رأس گرفته تا شهرداری که نقش مجری دارد، در برابر اجرای طرحهای شهری چندان پاسخگو نیستند زیرا موضوع به درستی تعیین تکلیف نشده است و بسته به شرایط زمانی و مکانی هر تغییری که لازم بدانند انجام میشود در حالی که شاید تنها اعمال ۱۰ تا ۱۵ درصد تغییر نیاز باشد و مابقی تغییرات بیشتر تحت تأثیر منافع سازمانی و شخصی انجام میشود.
قلمبر دزفولی با بیان اینکه قانونهایی که در این زمینه وجود دارد باید صریح و شفاف باشد، ادامه میدهد: به طور مثال قانونی تحت عنوان قانون شورای عالی نظارت بر گسترش شهر تهران وجود داشت که در زمان پهلوی مصوب شد بعد از آن این اختیار به کمیسیون ماده پنج واگذار شد در حالی که قدرت کافی در این زمینه را نداشت.
وی خاطرنشان میکند: چنانچه شورای عالی نظارت بر گسترش شهر تهران وجود داشت، حریم آن تا این اندازه توسعه پیدا نمیکرد در حالی که شاهد هستیم از زمان تصویب طرح جامع تهران، حریم شهر تغییرات بسیاری کرده است.
این کارشناس شهرسازی عنوان میکند: هرکدام از حوزههای طرح جامع مسائل مربوط به خودش را دارد زیرا پشتوانه قانونی و ضمانت اجرایی برای این طرحها وجود ندارد، مدیریتهای مدیران شهری کوتاه مدت است، آنان به دنبال پاسخهای کوتاه مدت هستند و طرح نیز که مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری را دارد به راحتی توسط مدیران نادیده گرفته میشود.
بررسی تجربیات مثبت و منفی طرح جامع
امیر حسین شبانی، دکترای شهرسازی علت تحقق ناپذیری طرحهای شهری را ساختار کلی مدیریت شهر و نبود مدیریت واحد میداند و میگوید: تعدد نظامات تصمیم گیری در شهرها، مدیریت شهرها را با چالشهایی روبرو کرده است و تهیه بسیاری از طرحهای شهری با تعویق مواجه میشود یا در بازه زمانی طولانی به انجام میرسد.
وی تاکید میکند: علت ناکارآمدی طرحهای جامع، برنامهریزیهای بلند مدت با توجه به تغییرات سریع در ساختارهای جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی شهر است؛ علاوه بر آن طرح جامع حاوی یک سری پیش فرضهای ساده و فاقد تحلیلهای جامع است.
این کارشناس شهرسازی تصریح میکند: باید در نوع نگاه به شهر، قوانین و آئین نامههای مطرح تغییرات بنیادی ایجاد شود و مدیران شهری، متخصصان و مشاوران در تهیه طرحهای شهر باید نوع نگاه خود را تغییر دهند.
شبانی با بیان اینکه تابوی طرحهای منسوخ باید شکسته شود، اظهار میکند: برای تعیین یک طرح و برنامه شهری مناسب باید درباره طرحهای جامع شهری طی سالهای استفاده از این طرح بررسیهای لازم بشود تا دید روشنی نسبت به کارایی آنها به دست بیاید و نکات قوت و ضعف طرحهای جامع شهر مشخص شود.
وی تصریح میکند: این مهم نیازمند انجام پژوهشی منسجم است تا همه تجربیات مثبت و منفی طرح جامع بررسی شود.
نظر شما