به گزارش ایمنا و به نقل از ستاد خبری جشنواره، شامگاه ۳۰ آذرماه و در جشنواره سینما حقیقت، بزرگداشتی برای خالق مستندهای چون «پیکان»، «اون شب که بارون اومد» در حالی برگزار شد که کامران شیردل در تماسی تلفنی درباره غیبتش در این مراسم گفت: یک سال و اندی است که مجبور شدهام با این سن و سال وقتم را در خانه سپری کنم و در این مدت راه رفتن و ورزش و استخر همه اینها ممنوع شد و بعد از چند عمل جراحی که داشتم، تضعیف عضلات شکل گرفت و لطماتش را زد. گربهای دارم که تنها چیزی است که برای من مانده و با او بازی میکنم. جلوی من دوید و برای اینکه پا رویش نگذارم، باعث شد که از پلهها بیفتم که خیلی دردناک بود اما خدا رحم کرد که پایم نشکست.
او یادآور شد: مسئولیت حرفهایی که دوستان درباره من زدند را قبول نمیکنم. میدانم اهل مزاح هستیم و اینجور مواقع پا را فراتر میگذاریم در تعاریف از دیگران. اما از همه دوستان ممنونم و متاسفم که برای من مشکل بود که آنجا باشم. امیدوارم شب یلدای خوبی کنار هم داشته باشید و نمیدانم با چه زبانی از شما تشکر کنم.
در ادامه مشروح صحبتهای مطرح شده درباره کامران شیردل را میخوانیم، مراسمی که به دلیل شیوع کرونا، به صورت آنلاین برگزار شد و تعداد معدودی از دستاندرکاران حاضر بودند.
منصور ضابطیان مانند شبهای گذشته اجرای این مراسم را به عهده داشت و در بخش اول میزبان محمد حمیدیمقدم دبیر چهاردهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» بود.
دبیر جشنواره: چند فیلم در سامانههای برخط به سانس فوقالعاده رسیدند
محمد حمیدیمقدم در ابتدای این مراسم گفت: شش روز از جشنواره، چقدر زود گذشت. برگزاری جشنواره علیرغم اینکه برای ستاد برگزاری که پشت صحنه چند ماه طاقت فرسا کار کردهاند سخت است و نقطه پایانی که تمام و کمال برگزار شود را آرزو میکنند اما در عین حال یک حسرت هم از تمام شدنش دارد.
دبیر جشنواره سینماحقیقت با اشاره به اینکه آمار بازدید از فیلمهای جشنواره امروز به عدد ۸ هزار رسیده و شکل برخط با مخاطب به خوبی ارتباط گرفته است، گفت: استقبال به اندازهای بود که چند فیلم در سامانههای برخط به سانس فوقالعاده رسیدند.
حمیدیمقدم ادامه داد: در فضای کرونا شاید برنامهریزان و مدیران فرهنگی در اجرای برخی رویدادهای فرهنگی دچار تردید باشند اما فکر میکنم اتفاق برگزاری برخط جشنواره سینماحقیقت یک پیشنهاد جدید بود که باید طرحهای خلاقانه و پیشرویی برای پر کردن خلأهای آن ایجاد شود تا مخاطب نیازهای روحیاش را به خصوص در این ایام کرونایی تامین کند.
او در ادامه با اشاره به بزرگداشت کامران شیردل گفت: در سیزدهمین دوره جشنواره سینماحقیقت این افتخار را داشتم که از استاد شیردل برای پذیرفتن داوری جشنواره دعوت کنم و ایشان پس از سالها پذیرفتند که به عنوان رئیس هیئت داوران در جمع ما حضور داشته باشند. امسال هم شورای سیاستگذاری در اولین انتخابشان برای نامگذاری ایام جشنواره به نام اساتید مستند، استاد شیردل را انتخاب کردند.
حمیدیمقدم با بیان اینکه «افتخاری است که ششمین روز جشنواره را به ایشان تقدیم کنیم.» گفت: امیدوارم در بضاعت یک ساعت این برنامه، مروری بر جریان مستندسازی ایشان داشته باشیم. استاد کامران شیردل پایههای سینمای مستند را چید و جریان محکمی را پایهگذاری کرد.
در ادامه این مراسم، مستندی درباره کامران شیردل به کارگردانی هادی آفریده پخش شد و آفریده برای صحبت درباره این مستندساز پیشکسوت روی صحنه حاضر شد.
آفریده: مرور آثار شیردل یعنی مرور ۶۰ سال تاریخ ایران
هادی آفریده در این برنامه با اشاره به کسالت کامران شیردل که باعث شد نتواند در این مستند کوتاه حضور داشته باشد، گفت: دیدن آثار آقای شیردل برای ساخت این مستند مرور ارزشمندی بود چراکه میتوان ۶۰ سال تاریخ این کشور را با آن مرور کرد.
این مستندساز یادآور شد: من شانس این را داشتم که پیش از این در سفرهایی همراه آقای شیردل باشم و میدیدیم که چقدر از ایشان استقبال میشود، چراکه مستندهای او این مرور تاریخ را در خود داشت.
آفریده، خاطرنشان کرد: نگاه خاص کامران شیردل در مستندهایش حاصل تربیتی بود که در سینمای ایتالیا و در کنار اساتیدی که با آنها دوره گذرانده بود به دست آورد. اساتیدی که همه از بهترینها بودند و البته که در کنار اینها، نبوغ خود شیردل هم بود. او همیشه مدیر خوبی برای آدمهایی بوده که برای فیلمهایش گرد هم میآورد و همه اینها اثر مهمی در شکلگیری این فضای منحصر به فرد بصری که نمایش میداد، داشت.
او ادامه داد: بعد از انقلاب هم یکی از کارهای مهم و جدی کامران شیردل این بود که صد فیلم مستند صنعتی تهیه کرد. سینمایی که به اندازه سینمای اجتماعی پدیده مهمی است و قبل از انقلاب فیلم «پیکان» نمونه شاخص این نوع مستندهاست و بعد از انقلاب هم فیلمهای فراوانی در این زمینه داشت.
آفریده در پایان خاطرنشان کرد: یکی از مهمترین رویدادهای سینمای مستند قبل از جشنواره سینماحقیقت، جشنواره کیش بود که استاد شیردل آن را برگزار میکرد و بعد از رفتن او از جشنواره، این رویداد هم به پایان عمر خود رسید.
دهقان: شیردل مثل کوه یخی است که یک هشتم آن را میبینیم
میهمان بعدی این برنامه بزرگداشت، خسرو دهقان بود از طریق اسکایپ در این مراسم صحبت میکرد.
دهقان با اشاره به بخشی از ویژگیها و خصایص کامران شیردل گفت: شیردل تنها سینماگر ایرانی است که آکادمیک و درس خوانده این حوزه است. تا پیش از او، کسی که به این شکل محصلوار و جدی سینما را آموخته باشد نداریم. شیردل خیلی جدی درس خوانده و کار کرده است.
این منتقد سینما یادآور شد: کامران شیردل نئورئالیسم زندگی و کار میکند و بخش جداییناپذیر از اوست. در ایتالیا علاوه بر اینکه درس نئورئالیسم را میخواند بخشی از زندگی او هم میشود. نئورئالیسم دست روی چیزی میگذارد که قبل از به وجود آمدنش هم در جهان وجود داشته. عصاره و تهمایه و جوهره تفکرش مانده، برای همین شیردل در مکتبی کار میکند که ازلی و ابدی است و در کار با دوربین و ساخت و محتوا با آن دمخور است و میتوان ردپایش را در لباس پوشیدن و رابطه با خانوادهاش و فیلمهایش دید.
دهقان با اشاره به اینکه اگر از هر کسی که دستاندرکار سینماست اسم فیلمی از کامران شیردل را بپرسید نام «اون شب که بارون اومد» را میبرد، گفت: شاید نام فیلمهایی که از او به یاد خیلیها مانده به تعداد انگشتهای یک دست هم نرسد اما شیردل حدود ۲۰۰ فیلم ساخته است که خیلیهایش برای کمپانیها و صنعتی بوده است.
او در پایان تصریح کرد: کامران شیردل مثل کوه یخی است که یک هشتم آن را میبینیم و باقی شخصیت او برای ما ناپیداست.
گلمکانی: شیردل نقطه عطفی در سینمای مستند است
هوشنگ گلمکانی مستندساز و منتقد سینما هم در ادامه مراسم برای صحبت درباره کامران شیردل به صحنه آمد.
گلمکانی با اشاره به اینکه «در چند دهه اخیر رسانهها گسترش یافته و تکنولوژی رسانهای که برخی هنرها با آن تولید میشوند پیشرفت کرده است و تعداد باسوادهای فعال در آن هم زیاد شده اما با این حال در بعضی از زمینهها وقتی سراغ موضوعی میرویم اسمهای خاصی به یادمان میآید.» گفت: وقتی میگوییم از یک عکاس خوب اسم ببرید یاد کاوه گلستان و بهمن جلالی میافتیم یا در فیلمبرداری و کاریکاتور هم همینطور. در مورد سینمای مستند ایران که طی سالها گسترش پیدا کرده هم اینطور است که وقتی نام مستند میآید یاد کامران شیردل میافتیم.
او علت این اهمیت را در این دانست که کامران شیردل نقطه عطفی در سینمای مستند است و گفت: سینمای مستند از وقتی که به شکل رسمی با حضور گروه سیراکلیوز در ایران رونق پیدا کرد، قصدش اطلاعرسانی و آموزش بود. وقتی به مستندهای بزرگان آن دوره نگاه کنیم میبینیم که تقریباً بر اساس همان آموزهها شکل گرفت. اما آقای شیردل زندگیاش با نئورئالیسم آمیخته بود و برخلاف این جریان رایج در ایران، تحت تاثیر سینمای نئورئالیسم جنبههای اعتراضی و انتقادی را وارد سینمای سفارشی مستند کشور کرد.
این منتقد باسابقه با تاکید بر اینکه خیلی از مستندهای او عرضه رسمی نمیشد چون درونش اعتراضی نهفته بود، گفت: «آن شب که بارون اومد» قله و نقطه عطف سینمای مستند ایران است. با اینکه مستندهای خوبی پس از آنها ساخته شده اما از نظر من هنوز بهترین مستند ایران این فیلم است. فیلمی طناز، شیردل طناز است و حضور نصرت کریمی در آن تاثیر داشته است.
گلمکانی ادامه داد: این فیلم به عنوان فیلمی اداری و سفارشی شروع شد و بعد دیدیم که چطور یک سفارش برای فیلم تبلیغاتی تبدیل به چیزی شد که سیستم را به تمسخر میگیرد و برای سالها توقیف میشود. وقتی در دهه ۵۰ این فیلم را دیدم سینمای مستند رواج عام نداشت اما از میان همان معدود فیلمهای مستندی که دیده بودیم این فیلم، دنیای دیگری را به ما نشان داد. آن موقع هم متوجه نگاه معترض فیلم نسبت به حاکمیت شدیم، این مستند خیلی هم در سالن نمایش تشویق شد.
او با اشاره به حسرتی که درباره شیردل دارد، گفت: اگر فیلم «آن شب که بارون اومد» در زمان خودش توقیف نمیشد کارنامه آقای شیردل مسیر دیگری میرفت. آقای مهرجویی بارها گفته که کارنامه من را سانسور تعیین کرد. کارنامه آقای شیردل را هم اگر بعد از توقیف اون شب که بارون اومد و چند فیلم قبلیاش ببینم، متوجه میشویم که مسیرش تغییر کرد و شیردل پس از آن سراغ مستندهای صنعتی رفت. فیلم مستندی که خارج از این رده باشد بعدها در کارنامه او پیدا نکردم. آقای شیردل خیلی حیف شد با این توقیف.
این منتقد سینما با اشاره به سینمای داستانی شیردل، گفت: جالب است فیلمسازی که خاستگاهش نئورئالیسم بوده در فیلم داستانیاش سراغ موج نو میرود اما ساختار و روایتش آنچنان رادیکال نبود. نمیدانم چرا آقای شیردل سینمای داستانی را ادامه نداد. با اینکه «صبح روز چهارم» ایشان سال ۵۱ نمایش داده شد و مورد توجه منتقدان هم قرار گرفت.
گلمکانی در پایان خاطرنشان کرد: به نظرم ضربه توقیف «اون شب که بارون اومد» زندگی حرفهای آقای شیردل را تحت تاثیر قرار داد که اگر نبود، با کارنامه متفاوتتری از او مواجه میشدیم.
فرشته حکمت: یک وحدت فرمی میان فیلمهای اجتماعی شیردل وجود دارد
فرشاد فرشته حکمت سخنران بعدی این رویداد بود که به صورت آنلاین در مراسم حضور داشت، او ابتدا درباره فیلمهای کامران شیردل گفت: بخشی از فیلمهای شیردل وام دار سینمای موج نو در آلمان، فرانسه و ایتالیاست و فیلمهای او منشا جنبشی در مستند سازی اجتماعی در ایران شد. اما آنچه که مطرح است صرفاً جنبه گرایش موضوعی نیست و در تطبیق فیلمهای شیردل به این نتیجه میرسیم که یک وحدت فرمی بین فیلمهای اجتماعی او وجود دارد.
او در ادامه افزود: موضوعی که در مورد شیردل وجود دارد جسارت یک فیلمساز است که چگونه از یک سفارش فیلمی از آن خود بسازد. او به خوبی از پس نقد صریح سیاستهای موجود در فیلمهای خود برآمده است. موفقیت فیلمهای او در این است پرسش ایجاد میکند و صرفاً یک فیلم خبری نیست. او باعث میشود که مخاطب نگاه انتقادی و متفکرانه پیدا کند.
مستندی نوشتاری درباره کامران شیردل
مهمان بعدی این مراسم علیرضا ارواحی بود که کتابی درباره کامران شیردل نوشته است.
ارواحی در صحبت کوتاهی گفت: از ابتدای آغاز به نوشتن کتاب فکر کردم چطور میتوانم ایده و شیوه فیلمسازی کامران شیردل را نشان دهم. با توجه به اینکه هدفم از این کتاب، یک مستند نوشتاری بود.
او خاطرنشان کرد: بخش اصلی کتاب توبیوگرافی از کامران شیردل است که تقریباً درباره تمام وجوه شخصیتی شیردل صحبت میشود و مورد بازنویسی شیردل هم قرار گرفته و شاید منبع جامعی برای فراز و نشیبهای زندگی این فیلمساز باشد.
ارواحی با بیان اینکه این کتاب ۱۲ مقطع را درباره زندگی کامران شیردل مدنظر قرار داده، گفت: کتاب در دست انتشار است و امیدوارم تا آخر امسال روانه بازار کتاب شود.
پایانبخش این مراسم بزرگداشت، اهدای نشان فیروزهای چهاردهمین جشنواره بینالمللی سینماحقیقت و سه شاخه گل سرخ و لوح یادبودی به کامران شیردل بود که با حضور محمد حمیدیمقدم به شیرین نادری به نمایندگی از این مستندساز که در مراسم غایب بود، اهدا شد.
نظر شما