به گزارش خبرنگار ایمنا، بیژن کامکار هنرمندی است که بخش بزرگی از دوران زندگی خود را صرف بازیابی و تعریف هویتی جدید برای ساز دف کرد تا با حضور خود در گروههای موسیقی باعث شود نگاههای متداول راجع به این ساز به یکباره دگرگون شود. خانواده کردتبار کامکارها نقش بسزایی در ارتقای هنر موسیقی ایران داشته و دارند. خانوادهای که با فراگیری موسیقی نزد پدرشان یعنی حسن کامکار جریانهای جدیدی در موسیقی ایرانی رقم زدند. بیژن فعالیت هنری را در ابتدا با تنبک و آواز شروع کرد. بعدها فراگیری و نواختن ساز تار را انتخاب کرد. وارد دانشکده هنرهای زیبا تهران شد و به تحصیل موسیقی پرداخت. کامکار از بطن فرهنگی غنی از نظر موسیقی به ویژه موسیقی عارفانه و خانقاهی برخاسته است؛ فرهنگی که موسیقی جزء لاینفک آن است. امروزه اگر به مناطق کردنشین ایران و سنندج سفر کنید خیلی زود به اهمیت جایگاه موسیقی و ساز دف بین مردمانش پی خواهید برد. بیژن کامکار هنرمندی است که دف را با آن صدایی که همه گمان میکردند صدایی خشن و یاغی است، از گوشه خانقاه به ارکسترهای موسیقی راهی کرد.
اوایل زندگانی و تجربه انواع موسیقی
بیژن کامکار به سال ۱۳۲۸ در سنندج شهر آواهای پرشور به دنیا آمد، کودکی او مانند دیگر برادرانش در محیطی آکنده از هنر موسیقی طی شد. بیژن هم در خانه و هم خارج خانه بواسطه برگزاری مراسم متداول خانقاهی و موسیقی شورانگیز کردی با اهالی موسیقی دمخور بود. در واقع او با چندین فرهنگ موسیقایی یعنی موسیقی کردی، موسیقی خانقاهی، موسیقی دستگاهی و حتی موسیقی کلاسیک خو گرفت.
آشنایی بیژن با موسیقی به ساز تنبک بر میگردد، سازی اعجابانگیز که دریچه برخورد با دنیای ریتم را به رویش گشود. خوش اقبالی بیژن تنها به این محدود نمیشد. او مجال این را داشت که در کنار برادران و پدر خود تجربه همنوازی و حتی گروه نوازی را داشته باشد و با دیگر سازها به خوبی آشنا شود. شاید نوای نرم و دلنشین دف او در گروههای مختلف موسیقی که بعدها با آن به همکاری پرداخت نتیجه کسب تجارب مختلف در این زمینه باشد. بعدها او با سازهای تار و رباب آشنا شد و بواسطه صدای خوشش به صورت حرفهای آواز را به ویژه با لحن زیبای کردی دنبال کرد.
اما ساز دف به نوعی همدم همیشگی او و بسیاری از موسیقیدانان کرد تبار است. سازی که بواسطه صدای پر صلابت و طنین افکنش شاید کمتر کسی بتواند از آن نوایی نرم و گوشنواز دربیاورد. به همین دلیل بود که حضور دف در بین گروههای موسیقی رایج نبود. در واقع امروز هم اگر شخصی به فنون سونوریته دف نوازی مسلط نباشد صدای پرنهیب آن در گروه ممکن است شکایت مخاطبان و دیگر نوازندگان را در پی داشته باشد. به هر حال کامکار در دنیای سرشار از ریتم، ملودی، شعر و آواز رشد کرده و محیطی که ویژگیهای خاص هنری خود را در دف نوازی، از آن به ارث برده است.
آشنایی با محمدرضا لطفی
نقطه عطف زندگی بیژن کامکار آشنایی او با محمدرضا لطفی استاد بزرگ موسیقی ایرانی است. استادی که خود چشمه جوشان احساسات ناب و خالص هنری بود. لطفی کمک شایانی به کامکار جهت عملی کردن ایدههای او و آوردن دف جزء سازهای گروههای موسیقی داشت. آشنایی کامکارها با لطفی رابطه عمیقی را بین آنها به وجود آورد که همین صمیمیت باعث خلق آثاری بی نظیر در موسیقی ایرانی شد.
در این میان رابطه بیژن با لطفی رابطهای دوستانه و استاد_شاگردی بود. در واقع اندوختههای لطفی در تارنوازی کمک زیادی به ارتقای سطح نوازندگی تار در بیژن کامکار داشت. ماجرای ورود دف به اجراهای عمومی به کنسرتی از گروه شیدا باز میگردد. تا پیش از این بعید نیست که این ایده به ذهن هنرمندی نیامده باشد، ولی بدون شک استفاده از این ساز به شکلی که مناسب برای اجراهای گروهی باشد تبحری است که در پنچههای بیژن کامکار نهفته است. این موضوع با استقبال زیادی از جانب مردم مواجه شد و به مرور استفاده از دف در گروههای موسیقی به شیوه خاص نوازندگی بیژن کامکار، به امری متداول تبدیل شد. مناسب نوازی، رعایت نوانسها، سادگی در نوازندگی، شفافیت اجرای حرکات مختلف، استفاده مناسب از تمامی امکانات دف، پرهیز از نمایش با ساز و شلوغ کاری و استفاده از اکول استاندارد از جمله مهمترین ویژگیهای دف نوازی منحصر به فرد بیژن کامکار است.
این هنرمند برجسته نه تنها در دف نوازی بلکه در نوازندگی رباب و خوانندگی مهارت فراوانی دارد و با این عناوین با هنرمندان و گروههای بسیاری از جمله گروه عارف و شیدا، گروه کامکارها، محمدرضا شجریان، شهرام ناظری، حسین علیزاده، داریوش طلایی، کیهان کلهر، علی اکبر مرادی و حمید متبسم همکاری داشته است.
نظر شما