به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، شیوع بیماری کووید -۱۹ باعث شد نگرش مردم در سراسر دنیا نسبت به فضاهای عمومی و سکونتگاهها به طور چشمگیری تغییر پیدا کند. حقیقتی که بیش از همه در مورد طراحی شهری برای همگان ثابت شد این است که بسیاری از سکونتگاهها از داشتن فضاهای سبز کافی محروم هستند و همین امر مشکلات سلامت زیادی به خصوص برای ساکنان مناطق محروم به وجود آورده است. با این حال میتوان از قرنطینههای کرونایی به بهترین شکل درس گرفت و برای کاهش نقصهای موجود در طراحیهای شهری، دوشادوش مقامات گام برداشت. در این بین طراحی شهرهای دوستدار کودک از اهمیت بالایی برخوردار است چرا که این گروه سنی، نسل آینده را شکل خواهد داد پس باید در محیطی با رفاه نسبتاً کامل پرورش یابند.
طی اولین دوره قرنطینه در بریتانیا، بسیاری از خانوادهها از باغهای شخصی روستایی بهرهمند بودند و با رفتن به این مکانها توانستند نگرانی از ابتلا به بیماری کووید -۱۹ را به حداقل برسانند. کودکان در جنگلها و زیر سایه درختان به بازی و نشاط میپرداختند و در میان درختان به کاوش در مورد طبیعت دنیای خود میپرداختند. افراد بزرگتر نیز پا به پای کودکان در طبیعت زمان را طی میکردند و نه تنها از نگرانی به دور بودند بلکه گرایششان به ادامه زندگی در آنجا افزایش پیدا میکرد.
سوالی که در اینجا ممکن است مطرح شود این است که چگونه میتوان در شهرهای امروزی فضاهایی جنگلی برای آموزش در طبیعت به کودکان ایجاد کرد؟
محققان بر این باورند که ایجاد هر جنگل شهری کوچک دست کم به پنج هزار مترمربع زمین نیاز دارد تا بتوان در آن سکونتگاههای متعدد و مدرسه ایجاد کرد. در واقع برای این کار باید شهرهای امروزی به طور کامل از میان برود تا شهرکهای جنگلی جای آنها را بگیرد و در نتیجه کودکان را در محیطی امن و هیجانانگیز آموزش داد که البته این کار غیرممکن است.
این روزها، اغلب شهرهای جهان در مسیر پایداری گام برداشتهاند چرا که میخواهند هوای پاک استنشاق کنند و به انرژی تجدیدپذیر، فضاهای سبز و دنیایی طبیعی دسترسی داشته باشند. در این راستا دولت بریتانیا متعهد شده است که دسترسی به طبیعت را از طریق ایجاد شهرها در دامنه کوهها برای همه امکانپذیر کند. بدیهی است که مردم با زیستن در هوای پاک و طبیعت نه تنها از نظر جسمی، بلکه از نظر روحی و اجتماعی رفاه بیشتری را تجربه خواهند کرد.
در قرن بیستم، به عنوان عصر خودروها، شهرها برای وسایل نقلیه و آسمانخراشها طراحی شد اما اکنون زمان آن رسیده که جنگلهای شهری جای آنها را بگیرد. در واقع، گسترش فضاهای سبز و واگذاری مکانهای عمومی به مردم و نه خودروها، باید جزء قوانین طراحی شهری قرار بگیرد تا آیندهای سبز و سالم برای نسل جدید شکل بگیرد. طراحان شهری میتوانند با مطالعه کتابها و الهام از داستانهای واقعی "طبیعت بارگی"، گرایش ذاتی بشر به طبیعت و فضای سبز را از زمان پیدایش جهان تا امروز، بیشتر درک کنند و به طراحی جنگلهایی هر چند کوچک برای همه اعضای جامعه بپردازند.
البته پیش از این نیز یعنی در اوایل قرن بیستم، بسیاری از شهرهای اروپایی تلاش کردند به آموزش کودکان در طبیعت بپردازند و در صورت امکان، مدارسی جنگلی برای آنان ایجاد کنند. پیامدهای مثبت این اقدامات به حدی زیاد بود که هر روز بر مدارسی که به آموزش کودکان در فضاهای سبز میپرداختند افزوده میشد. این اقدام "جنبش مدارس جنگلی" نام گرفت و به سرعت در سراسر جهان از محبوبیت خاصی برخوردار شد. اما با افزایش بیرویه جمعیت، فضاهای سبز به تدریج جای خود را به برجهای بلند داد اما همچنان معلمان طالب آموزش در طبیعت بودند. به همین دلیل به جای رفتن به جنگلها تلاش میکردند کودکان را به پارکها ببرند و در آنجا حس ماجراجویانه کودکان در طبیعت را برانگیزند.
متأسفانه امروزه، با وجود اینکه آثار مثبت آموزش در طبیعت بر روان کودکان ثابت شده است با این حال بسیاری از مردم به خصوص در مناطق محروم، به فضاهای سبز در نزدیکی محل زندگی خود دسترسی ندارند. در همین راستا هر روز بر تعداد کودکان مبتلا به اختلال کمتوجهی یا بیشفعالی افزوده میشود.
به عنوان مثال در شرق لندن، فضاهای سبز به تدریج از میان رفته و سازههای ضروری جای آنها را گرفته است. اگرچه وجود ساختمانهای مسکونی و اداری ضروری است، اما نبود زیرساختهای سبز نیز میتواند آسیبهایی جبرانناپذیر بر روان و جسم بشر بزند. این مسئله در دوران کرونا و قرنطینهها بیشتر خود را به تصویر کشید، بنابراین انتظار میرود برنامهریزان شهری برای دوران پساکرونا در نگرشهای طراحی خود تجدید نظر کنند و به ایجاد فضاهایی جنگل مانند هر چند کوچک در گوشه و کنار شهرهای خود بپردازند. این کار، نه تنها سلامت انسان را به طور چشمگیری تحت تأثیر قرار میدهد بلکه نسلی خلاق از آموزش کودکان امروز در جنگلهای سبز، برای فردا پرورش خواهد داد.
نظر شما