به گزارش خبرنگار ایمنا، چندی پیش سارا فلاحی، نایب رئیس فراکسیون ورزش مجلس شورای اسلامی در اظهار نظری به مسائل مالی باشگاههای ورزشی صنعتی پرداخته و ضمن انتقاد از نبود شفافیت مالی در این باشگاهها، از بودجههای نامشخص آنها نسبت به سرخابیها سخن گفته و از ورود مجلس به مسائل مالی این باشگاهها خبر داده بود. صحبتهایی که البته تازگی نداشت و پیش از این نیز بارها شاهد چنین ادعاهایی درباره بودجههای کلان و بدون حساب و کتاب باشگاههای صنعتی بودهایم. برخی همچنین معتقدند در چنین باشگاههایی صرفاً مدیریت هزینه اتفاق میافتد و خبری از تلاش برای درآمدزایی از روشهای متفاوت نیست. به همین منظور خبرنگار ایمنا با سعید آذری، مدیرعامل فولاد خوزستان گفتو گویی کرده تا به واسطه حضور چندین و چند سالهاش در دو باشگاه صنعتی ذوب آهن و فولاد، به ابهامات همیشگی درباره باشگاههای صنعتی پاسخ دهد که در ادامه میخوانیم:
یکی از نمایندگان مجلس در اظهار نظری گفته است بودجه باشگاههای صنعتی شفافیت ندارد و مجلس میخواهد به آن ورود کند. نظر شما به عنوان شخصی که سالها در باشگاههای صنعتی مدیریت کرده چیست؟
خیلی خوشحال خواهم شد که عزیزانمان (در مجلس) به این قضیه ورود کنند. تشریف بیاورند و ببینند که باشگاههای صنعتی همگی دارای بودجه مشخص هستند که در قالب مجمع تصویب و به آنها ابلاغ میشود. این تعبیری که باشگاههای صنعتی دارای بودجه مشخصی نیستند صرفاً تحلیل اشتباه است که اتفاق میافتد و از این مسئله استقبال میکنیم. خودم به عنوان مدیری که در دو باشگاه صنعتی ذوب آهن و فولاد کار کرده، بسیار خوشحال میشوم و امیدوارم که این اتفاق بیافتد چرا که ساختار باشگاههای صنعتی سیستماتیک و مبتنی بر چارت سازمانی مشخص و دارای فرآیندهای مدیریتی است.
نظارت بر بودجه و چگونگی خرج کردنش در باشگاههای صنعتی به چه نحو انجام میشود؟
صورتهای مالی این باشگاهها به طور مداوم تحت حسابرسیهای داخلی ادواری، هر سه ماه یک بار بوده و نهایتاً در پایان هر دوره مالی تا زمانی که حسابرس رسمی باشگاه که از طرف کارفرما و یا شرکت مادر مثل ذوب آهن، فولاد مبارکه، پیکان و سایپا مشخص میشود، اگر صورتهایمالی را در مجمع باشگاه به تصویب نرسانده و واخواهی و بندهایش تعیین نشود، صورتهای مالی بسته نخواهد شد. بنابراین این حرف گمانهزنی است. ضمن اینکه در دو سال اخیر عزیزانمان در سازمان بازرسی کل کشور بسیاری از باشگاههای صنعتی را بازرسی کرده و گزارشهایشان مشخص است. توصیهام به عزیزان این است که این گزارشها و واخواهیهای آن را که توسط بازرسین و کارشناسان باشگاهداری سازمان بازرسی کل کشور در رابطه با باشگاههای صنعتی و مقایسه آنها با باشگاههای غیرصنعتی را مطالعه کنند، حقایق زیادی را متوجه خواهند شد. قانون مداری که در باشگاههای صنعتی حاکم است، در بقیه باشگاهها به مراتب کم رنگتر است. نظاممندی و قاعدهمندی که در باشگاههای صنعتی وجود دارد، خاص خود آنها است و قاعدتاً نظم و سیستم مالی در آنجا حکمفرما است. قانون مداری که در باشگاههای صنعتی حاکم است، در بقیه باشگاهها به مراتب کم رنگتر است. نظاممندی و قاعدهمندی که در باشگاههای صنعتی وجود دارد، خاص خود آنها است و قاعدتاً نظم و سیستم مالی در آنجا حکمفرما است. همان طور که گفتم این باعث خوشحالی است که این موضوع را بررسی کنند.
بسیاری به باشگاههای صنعتی و به ویژه شخص شما انتقاد میکنند که مدیریت در باشگاههای صنعتی، صرفاً مدیریت هزینه است و برنامهای برای درآمدزایی وجود ندارد، چنین چیزی را قبول دارید؟
این نیز تحلیل اشتباهی است چرا که به ویژه خودم در دو دوره حضورم در باشگاه ذوب آهن، ریز درآمدهایی که برای باشگاه ایجاد کردم کاملاً مشخص بوده و میتوانید آن را از سیستم این باشگاه بگیرید. این دست صحبتها حربههایی است برای توجیه عملکردی یکسری از مدیرانی که در ورزش جایگاه نداشته و یا میخواهند با توجه به این قضیه روی عملکرد ضعیفشان سرپوش بگذارند. باشگاههای صنعتی خودشان درآمدزایی کرده و علاوه بر کانال بودجه که مجمع برایشان تصویب میکند، راههایی درآمدزاییشان نیز مشخص شده و همه اینها در باشگاههای صنعتی حساب و کتاب دارد. جاهایی مدیریت هزینه است که الی ماشاالله پروندههای بینالمللی دارند و بدون توجه به بودجهای که هیئت مدیره و مجمعشان تصویب میکند قرارداد بسته که باشگاه را متعهد به پرداختهای غیر بودجه میکنند.
جاهایی مدیریت هزینه است که الی ماشاالله پروندههای بینالمللی دارند و بدون توجه به بودجهای که هیئت مدیره و مجمعشان تصویب میکند قرارداد بسته که باشگاه را متعهد به پرداختهای غیر بودجه میکنند.
تا آنجایی که به یاد دارم اگر در لیست بدهکاران باشگاهی نیز نگاه کنید به این نتیجه خواهید رسید که اگر باشگاههای صنعتی مدیریت هزینه میکنند، هزینه را درست و بجا خرج میکنند. بروید و ببینید باشگاههای صنعتی طی سالهای اخیر چند استادیوم و سالن ورزشی در این مملکت ساخته، چقدر تیمهای ملی پایه را تقویت کرده و چند فوتبالیست تربیت کردهاند. اگر در باشگاههای صنعتی هزینه میشود، بازخوردهایش مشخص است و الی ماشاالله در فوتبال برای خودشان پرونده بینالملی درست نکرده بلکه به زیرساختهای فوتبال مملکت کمک کردهاند. دو باشگاه صنعتی سپاهان و ذوب آهن را در نظر بگیرید؛ دو بار نایب قهرمانی آسیا شدهاند، استادیوم اختصاصی ساخته و یکی به جام باشگاههای جهان رسیده است.
به نظرم امروز نادیده گرفتن سهم باشگاههای صنعتی از ورزش کشور به ویژه فوتبال، مقداری غیرحرفهای است. به باشگاههایی مثل ذوب آهن، سپاهان، پیکان و سایپا نگاه کنید از این بودجهای که میگیرند چه سهمی را برای کل ورزش کشور هزینه میکنند. اکثر باشگاههای صنعتی فوتبال کلاب خالی (FC) نبوده و به ورزش کشور سرویس میدهند. اگر باشگاههای صنعتی نباشند چه کسی میخواهد به رشتههایی مثل تکواندو، وزنهبرداری، هندبال، والیبال و بسکتبال سرویس بدهد؟ همانطور که گفتم چنین صحبتهایی غیرحرفهای است و از این طرح حمایت میکنیم.
آیا باشگاههای صنعتی هم چشم به جذب اسپانسرها دارند؟
همه اینها را کاملاً مشاهده میکنید. اتفاقاً در برخی موارد اسپانسر گرفتن برای باشگاههای صنعتی که حامیانشان صنایع بزرگ ایران هستند، آسانتر است.
اما به نظر چندان در جذب اسپانسرهای نامی موفق عمل نمیکنند.
دست عزیزان باز است و یکسری اسپانسرها را به سمت یکی دو باشگاه خاص هدایت میکنند، به اسپانسرها میگویند بروید و به این باشگاهها پول بدهید! دست آقایان باز است و به اسپانسرها میگویند بروید و به این باشگاهها پول بدهید!
و سخن پایانی؟
در مجموع نظاممندی باشگاههای صنعتی به ویژه در بحث مالی از سایر باشگاهها خیلی بیشتر است چرا که در مدیران عامل باشگاههای صنعتی اکثراً از دل همان مجموعه بوده و ضوابط و قوانین مالی را میدانند و باید در آینده پاسخگو باشند.
گفت و گو از: سروش فدایی _خبرنگار سرویس ورزش ایمنا
نظر شما