به گزارش خبرنگار ایمنا، گرانی ارز از جمله چالشهایی است که بر شرایط اقتصادی موجود تأثیرگذار بوده و باعث نابسامانی اقتصادی در کشور شده است؛ برخی معتقدند شرایط به وجود آمده برای دلار به دلایلی چون افت صادرات نفت، مربوط است زیرا کاهش هفت میلیارد دلاری صادرات غیرنفتی در شش ماه نخست امسال و کاهش سرعت تسویه معاملات عاملی مؤثر بر ضعف عرضه ارز ارزیابی میشود.
برخی دیگر کاهش ارزش ریال ایران را عاملی برای شرایط بد ارزی بازار ایران عنوان میکنند؛ عامل دیگر شیوع ویروس کرونا و تعطیلی کسب و کارها است؛ همچنین عدم تحویل ارز صادراتی از سوی صادرکنندگان به دولت از دیگر عوامل افزایش قیمت دلار میباشد.
گرانیها در بازار ارز تا جایی ادامه داشت که دوازدهم آبان یعنی یک روز قبل از انتخابات آمریکا، قیمت دلار در بازار آزاد ایران به ۲۸ هزار و ۸۰۰ تومان رسیده بود؛ اما ۱۸ آبان ماه قیمت دلار بر اساس اعلام صرافیهای بانکی به ۲۲ هزار و ۸۹۰ تومان رسید و یک هفته پس از آن با افزایشی ملایم تا ۲۶ هزار تومان جلو رفت.
اخیراً زمزمه کاهش قیمت دلار همچنان در بازار به گوش میرسد و شواهد میدانی نیز نشان میدهد مردم منتظر کاهش بیشتر قیمتها هستند. جالب آنکه برخی از پیش بینیها از نرخی کمتر از ۲۰ هزار تومان حکایت دارد که چندان با شرایط موجود، سازگار نیست.
افت و خیز نرخ ارز
سوالی که وجود دارد این است که دلیل نوسانات نرخ دلار در این هفتههای گذشته به چه بوده است؟ عموم مردم انتظار داشتند فضای روانی ایجاد شده در بازار ارز در اثر انتخاب جو بایدن حداقل تا چند هفته باقی بماند؛ البته با توجه به اینکه از یکسو تغییری جدی در اقتصاد کشور اتفاق نیفتاده و از طرفی شتاب کاهش قیمت دلار بسیار زیاد بود چندان دور از تصور نبود که دلار بار دیگر روندی افزایشی را در پیش بگیرد.
برخی از کارشناسان افزایش تقاضای تجاری برای دلار را از جمله دلایل نوسانات اخیر نرخ ارز عنوان میکنند؛ عامل دوم، شایعاتی است که در فضای مجازی پیچیده است؛ همچنین شایعه کاهش نرخ سود از سوی برخی از رسانهها یکی از مواردی بود که پس از قطعی شدن پیروزی بایدن، منتشر شد.
اینکه سیاستگذار پولی قصد دارد سطح ۲۰ هزار تومان را به عنوان کف شناسایی و در این سطح اقدام به خرید کند از دیگر اخبار منتشر شده در این زمینه بود که ساعاتی پس از انتشار تکذیب شد.
در رابطه با دلایل افزایش قیمت دلار پس از یک دوره کاهشی کوتاه مدت، سعید رضایی فعال بازار ارز به ایمنا میگوید: زمانی که نرخ ارز با کاهش ناگهانی مواجه شد عدهای ترجیح دادند در همین دوران ارزانی خرید کنند و تقاضای زیاد موجب افزایش دوباره قیمت دلار شد، اما نه در حدی که قبلاً بود بلکه با شیب آهسته تری افزایشی شد.
وی میافزاید: مهمترین عاملی که همواره باعث آشفتگی بازار ارز و یا هر بازار دیگر میشود تقاضاهای کاذبی است که در زمانهای مختلف بر اساس رخ دادن اتفاقاتی از سوی مردم انجام میگیرد؛ اینگونه که خریدها و درخواستهای بیش از نیاز، باعث کمیابی آن کالا اعم از ارز تا اقلام خوراکی و در نتیجه گرانی در بازار میشود.
این فعال بازار ارز اضافه میکند: عامل دیگر شدت تحریمها در دوران باقی مانده از ریاست جمهوری ترامپ است؛ زیرا در این دوران احتمال مذاکره وجود ندارد و همچنان تحریمهایی وجود دارد که مانع ورود درآمدهای ارزی به کشور میشود که این مسئله منجر به کمبود و گرانیهای دوباره نرخ ارز میشود.
مانعی بزرگ به نام فقدان درآمدهای ارزی
برای تداوم ارزانی دلار، نیاز به درآمدهای ارزی داریم اما در حال حاضر ارتباط بانکهای کشور با دیگر کشورها بسیار کاهش یافته است؛ تحریمها در کنار مجموعهای از سیاستهای نادرست امکان شکلگیری ظرفیتهای صادراتی را از کشور گرفته است؛ در شرایط فعلی تا صادراتی نباشد ورود ارز امکان پذیر نیست.
در این باره شهرام معینی استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان در گفتوگو با ایمنا اظهار میکند: دولت در سالهای قبل از تحریم، از طریق صادرات نفتی و غیرنفتی حدود ۱۰۰ میلیون دلار درآمد ارزی داشت ولی پس از تحریمها با توجه به کاهش چشمگیر صادرات از درآمد ارزی کاسته شد؛ همچنین با اضافه شدن ویروس کرونا بر شدت محدودیتهای صادراتی افزوده شده است که این شرایط به کمبود و گرانی ارز منجر شد.
وی خاطرنشان میکند: با شروع انتخابات آمریکا به دلایل گوناگون از تقاضای ارز کاسته شد و مردم بخشی از نیاز ارزی خود را به تعویق انداختند و در نتیجه نرخ ارز کاهش پیدا کرد؛ البته پس از چند روز نرخ ارز به میزانی اندک گرانتر شد ولی نسبت به روند صعودی که اوایل آبان ماه به خود گرفته بود اکنون کاهشی است.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: اتفاق خاصی که دلیلی بر کاهش نرخ ارز باشد نیفتاده است چون نرخ ارز زمانی کاهش مییابد و به ثبات میرسد که از طریق درآمدهای ارزی، ارز کافی عرضه شود ولی اکنون بنا بر شرایط موجود دولت عرضهکننده ارز نیست و اکنون منبع تأمین ارز کشور از طریق درآمدهای صادراتی چند شرکت بزرگی است که در حال فعالیت هستند.
معینی میافزاید: تنها اتفاقی که در حال حاضر باعث کاهش نسبی نرخ ارز شده است تقاضای کمتر ارز است که به علت دیدگاههای خوشبینانه نسبت به آینده ارز، عدهای از خریدهای کاذب دست کشیدهاند.
وی خاطرنشان میکند: با وجود نزدیک شدن به پایان سال میلادی، بیشتر شرکتها اقدام به تسویه حسابهای خود میکنند و در این زمانها این شرکتها نیاز فوری به ارز پیدا خواهند کرد به این ترتیب تقاضا افزایش مییابد و نرخ ارز گران میشود؛ البته این موضوع هر ساله وجود داشته و معمولاً در آخرین ماه از سال میلادی قیمت ارز افزایش موقتی پیدا میکند.
این استاد دانشگاه تصریح میکند: بنابراین دلایلی چون کاهش انتظارات و تقاضای مردمی، فرا رسیدن پایان سال میلادی و مداخلات کوتاهمدت بانک مرکزی از جمله عوامل تأثیرگذار کنونی در نوسانات نرخ ارز محسوب میشود.
معینی در پاسخ به این سوال که آیا کسری بودجه در افزایش نرخ دلار تأثیرگذار است یا خیر؟ میگوید: با توجه به کاهش درآمدهای دولتی و برجای بودن هزینههایی چون پرداخت حقوق کارکنان دولت، کسری بودجه امری انکارناپذیر است و زمانی که دولت برای رفع کسری بودجه مجبور به استقراض از بانک مرکزی میشود خواهناخواه بر تورم دامن زده است و تورم هم از عوامل اصلی گرانی در هر بازاری از جمله ارز به شمار میآید؛ بنابراین بهطور غیرمستقیم این مورد در افزایش نرخ ارز تأثیرگذار است.
راهکارهایی برای مهار ارز
بهترین راهکار و سیاست برای مقابله با شرایط کنونی بازار ارز چیست؟ عدهای معتقدند بهترین روش مبارزه با سوداگران و سودجویان بازار ارز است، برخی دیگر بر این باورند که تک نرخی شدن ارز بهترین راهکار برای کنترل قیمت دلار است. همچنین واحد شدن نرخ ارز و تعدیل منظم آن از یک طرف و به نزدیک صفر رساندن نرخهای بهره و تورم از سوی دیگر کارآمد است؛ برخی هم بر این باورند راهکار اصلی برای کنترل بازار ارز، کاهش فشار تقاضا و افزایش منابع برای تأمین نیازهای ارزی کشور است.
چرا که ثبات فقط در صورت به نزدیک صفر رساندن نرخهای بهره و تورم امکانپذیر است وگرنه ثباتی غیرواقعی و دستوری و مصنوعی و بیدوام خواهد بود.
در این باره معینی اظهار میکند: تا زمانی که درآمدهای ارزی فراهم نشود نرخ ارز هم به ثبات نمیرسد.
وی میافزاید: در همه کشورهای دنیا آنچه تعیینکننده نرخ ارز است درآمدهای ارزی باثبات است مگر کشورهای نفتی که تغییرات درآمد حاصل از فروش نفت تا میزانی آنها را در معرض نوسانات ارزی قرار میدهد.
این استاد اقتصاد توضیح میدهد: در ایران اگر گذری بر سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰ داشته باشیم با نرخ ارز ثابت هزارتومانی مواجه هستیم که دلیلش وجود درآمدهای صادراتی نفتی و غیرنفتی بود؛ پس از آن هم تا سال ۹۶ نرخ ارز ۳ تا ۴ هزارتومانی وجود داشت اما در چند سال گذشته به دلیل شدت تحریمها و کاسته شدن از درآمدهای ارزی، با چنین شرایط بیثباتی در نرخ ارز مواجه بودهایم.
گزارش از: نفیسه زمانی نژاد، خبرنگار اقتصادی ایمنا
نظر شما