به گزارش خبرنگار ایمنا، قطر از اواسط سال ۲۰۱۷ به اتهام نزدیکی به ایران و حمایت از تروریسم تحت تحریمهای دیپلماتیک، تجاری و مسافرتی عربستان سعودی و متحدانش قرار گرفت.
امروز بیش از ۳ سال از قطع رابطه کشورهای عربی با دوحه میگذرد و طی چند روز گذشته رسانههای محلی کویت خبر از کاهش اختلافات میان این دو کشور داده و مدعی شدهاند که قرار است در چهل و یکمین نشست سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، کشورهای بحرین، امارات، عربستان و مصر با قطر آشتی کنند. آغاز توافقات دوحه و ریاض حاصل چندین ماه تلاشهای واشنگتن و تیم جرد کوشنر، داماد و مشاور ارشد دونالد ترامپ و پا در میانی شیوخ کویتی است.
به نظر میرسد دولت ترامپ که در آغاز بحران و تنش میان عربستان و قطر، تقریباً سکوت و حتی دوحه را رها کرد و درصدد انتقال پایگاه نظامیانش از این کشور بود، این روزها به تکاپو افتاده تا پیش از تحویل قدرت به دولت جدید ایالات متحده، دوباره اعراب حاشیه خلیج فارس را تا جای ممکن متحد و نزدیک کند. رئیس جمهور آمریکا در نظر دارد با کاهش تنشها میان ریاض و دوحه پروژه عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی را هم تقویت کند و همچنین یک جبهه جدید در برابر ایران و سیاست بایدن برای بازگشت به برجام و لغو تحریمها ایجاد کند.
به همین منظور جرد کوشنر هفته گذشته با تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر در دوحه و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان در شهر نئوم عربستان دیدار کرد. برکوویچ، نماینده آمریکا در خاورمیانه، برایان هوک، نماینده سابق آمریکا در امور ایران و همچنین آدام بوئلر، رئیس اجرایی شرکت مالی توسعه بینالمللی ایالات متحده نیز کوشنر را در این سفر همراهی کردند.
عربستان با پیروزی دولت دموکرات جو بایدن در آمریکا از وضعیت خود در منطقه نگران بوده و این مساله باعث شده به سوی حل و فصل مناقشات خود در منطقه روی آورد. در این راستا، اما امارات مایل نیست به تلاشهای آمریکا و کویت چراغ سبز نشان دهد. البته مساله این است که قطر و عربستان یک گام به سوی حل و فصل بحران نزدیک شدهاند و همین میتواند دیگر کشورهای عربی را متقاعد به دنبال کردن مسیر توافق با دوحه نزدیک کند.
حال باید دید توافق دوحه و ریاض برای کاهش تنش در منطقه به عقبگرد در سیاست خارجی و اقتصادی قطر منجر خواهد شد؟ آیا این توافق به کاهش روابط اقتصادی تهران و دوحه و یا نقش ترکیه در سیاست خارجی قطر میانجامد؟
هرگونه توافق میان عربستان و قطری تشریفاتی خواهد بود
احمد دستمالچیان، سفیر سابق کاردار اسبق ایران در عربستان و کارشناس مسائل خاورمیانه دراینباره به خبرنگار ایمنا میگوید: اختلافات میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در طی سالهای گذشته همواره وجود داشته و بر کسی پوشیده نیست.
به گفته وی، عربستان سعودی بعد از فوت ملک عبدالله و روی کار آمدن بن سلمان دچار اشتباهات استراتژیکی در منطقه شد. بن سلمان طی سالهای گذشته با دخالت در عراق، سوریه و حمله نظامی به یمن و اشغال بحرین و همچنین تحریم قطر به دنبال افزایش افزایش قدرت منطقه عربستان سعودی بود.
به گفته این تحلیلگر مسائل خاورمیانه، با توجه به قدرت اقتصادی و سیاسی قطر در عرصه بینالملل، طرح محاصره و تحریم دوحه منجر به شکست شد. اکنون با پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، عربستان سعودی با ابراز نگرانی از وضعیت منطقهای خود سعی دارد با میانجیگری داماد ترامپ و شیوخ کویت در جهت کاهش تنشها با قطر گام بردارد.
دستمالچیان معتقد است در صورتی که قطر بر مواضع خود پافشاری کند، ریاض ناچار به عقب نشینی از مواضع خود خواهد بود و در این صورت اگر توافقی میان ریاض و دوحه منعقد شود تشریفاتی خواهد بود؛ زیرا بن سلمان سعی دارد با استفاده از هژمونی عربستان سعودی، رهبری شورای همکاری خلیج فارس را در دست بگیرد، اما کویت و قطر زیر بار نخواهند رفت.
به عقیده وی، آغاز روابط قطر و عربستان سعودی تأثیری در روابط تهران و دوحه ندارد؛ زیرا زمانی که دوحه تحت محاصره اقتصادی و سیاسی کشورهای عربی قرار گرفت، مورد لطف جمهوری اسلامی قرار گرفت و مقامات دوحه نیز بارها از پشتیبانی ایران در سالهای اخیر قدردانی کردهاند.
کاردار سابق ایران در عربستان خاطرنشان میکند: تهران همواره بر صلح و همکاری بین کشورهای حاشیه خلیج فارس تاکید داشته و اکنون نیز به نظر میرسد توافقات بین قطر و عربستان سعودی میتواند مقدمهی شکلگیری همکاری بین کشورهای حاشیه خلیج فارس باشد.
احیای روابط میان قطر و عربستان ماندگار نخواهد بود
سیدرضا صدرالحسینی، کارشناس مسائل منطقهای نیز به ایمنا میگوید: با توجه به اینکه تقریباً تمام نهادها و اتحادیههای عربی توسط عربستان سعودی تشکیل و هدایت شده، شاهد کاهش همگرایی میان این کشورها هستیم و بر همین اساس، سعودیها نفوذ خود در میان کشورهای عربی را در خطر میبینند. در چنین شرایطی با توجه به روی کار آمدن دموکراتها در آمریکا، شاهد آن هستیم که سعودیها آرام آرام در حال حل و فصل اختلافات خود با قطر هستند.
به گفته وی، همگرایی میان قطر و عربستان تا حد زیادی نمادین خواهد بود؛ چراکه اختلافهای ایدئولوژیک میان این دو کشور تا مدتها ادامه خواهد داشت؛ البته موضوع اصلی این است که اراده آمریکاییها در این میان مؤثر واقع شده است.
به گفته صدرالحسینی، ترامپ قدرت بهرهبرداری از جدایی دو کشور طی چهار سال گذشته را داشته و در چند ماه گذشته شاهد آن هستیم که وی با نشان دادن چراغ سبز به کویت، قصد داشت این معادله را به نفع خود تمام کند. بر این اساس کویتیها در چند دور وارد مذاکره با قطر و عربستان سعودی شدند و توانستند اوضاع را به جایی برسانند که آمریکاییها در نهایت از این روند بهرهبرداری کنند.
این کارشناس مسائل منطقه معتقد است که عربستان متوجه شده با وجود اختلاف میان ریاض و دوحه، رویدادهای مهمی علیه این کشور رقم خواهد خورد و میتواند این کشور را متضرر کند. اقداماتی عربستان نشان میدهد که در شرایط کنونی به دنبال حل اختلافها با قطر است تا بتواند پس از روی کار آمدن دولت جدید آمریکا، اوضاع خود را در منطقه تثبیت کند. احیای روابط میان قطر و عربستان نمیتواند همانند گذشته ماندگار باشد و منافعی که از سوی دو طرف برای یکدیگر تأمین خواهد شد، کوتاهمدت است.
صدرالحسینی میگوید که سعودیها به دنبال آن هستند تا با این اقدام و بزرگنمایی رسانهای آن، از پذیرش سیاستهای بایدن جان سالم به در ببرند. نکتهای که در اینجا باید به آن اشاره کرد این است که برخی از دادهها نشان میدهد، احیای روابط میان دوحه و ریاض تا حدودی به عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی کمک خواهد کرد.
به عقیده وی، مساله عادیسازی روابط با اسرائیل یکی از موضوعهای مهم برای این رژیم به حساب میآید، کمااینکه کشورهای عربی از چهار دهه گذشته تاکنون پیگیر روابط با تلآویو بودند و نمیتوانیم حل اختلاف میان قطر و عربستان را از پرونده عادیسازی روابط با اسرائیل تفکیک کنیم.
به گفته این کارشناس مسائل منطقه، یکی از موضوعات مهم این است که ما قطر را هیچگاه یک بازیگر مهم و قطعی در زمین جمهوری اسلامی ایران نمیدانستیم، اما میتوانستیم طی مدت سه سال گذشته که دوحه و ریاض با یکدیگر اختلاف داشتند از آن به نفع خود استفاده کنیم که متأسفانه فرصتسوزیهایی رخ داد.
صدرالحسینی خاطرنشان میکند: حل اختلافات میان عربستان و قطر را باید یک سناریو برای بازگشت به سوی یکدیگر بدانیم، اما اینکه آیا روابط دو طرف به سرعت به نقطه قبلی برمیگردد، پرسشی است که پاسخ آن مشخص نیست. حتی اگر نزدیک شدن این دو کشور به یکدیگر برای تهران تهدید به حساب بیاید، بدون تردید توان پاسخگویی به آن را خواهیم داشت.
نظر شما