به گزارش خبرنگار ایمنا، ایران به دلیل جنگ تحمیلی بعد از سال ۱۹۷۸ به جام جهانی آرژانتین صعود کرد، تا سال انتخابی ۱۹۹۴ دیگر در مسابقات انتخابی جام جهانی شرکت نکرده بود. پس از آنکه تیم ملی جواز حضور در جام جهانی آمریکا را به دست نیاورد، همه چیز با نسل طلایی فوتبال ایران به چهار سال بعد موکول شد. تیم ملی کارش را با برد ۱۷ بر صفر مقابل مالدیو شروع کرد اما در ادامه نتوانست به خوبی عمل کند.
قاره کهن در جام جهانی ۱۹۹۸ سه و نیم نماینده داشت و ایران در مرحله نهایی انتخابی قاره آسیا، تنها با دو امتیاز کمتر نسبت به عربستان از صعود مستقیم به جام جهانی بازماند. از گروه دیگر نیز کره جنوبی جواز حضور مستقیم در فرانسه را به دست آورد اما ایران و ژاپن برای آخرین سهمیه باقی مانده باید در تک بازی در مالزی رو در روی هم صف آرایی میکردند. ملیپوشان اگرچه بازی باخته را تا دقیقه ۷۵ به برد تبدیل کرده بودند، گل ژاپنیها مسابقه را به وقت اضافه کشاند تا گل طلایی میساکی در دقیقه ۱۱۸ چشم بادامیها را راهی فرانسه کند.
استرالیا دنبال پایان دادن به حسرت ۲۴ ساله
حالا ایران فرصت حضور مستقیم در جام جهانی را از دست داده بود و باید در پلی آف به مصاف نماینده قدرتمند اقیانوسیه یعنی استرالیا میرفت. استرالیا آن روزها یکی از بهترین تیمهای ملی تاریخش را داشت و ۸ بازیکن آن در لیگ جزیره توپ میزدند. هدایت این نسل رویایی فوتبال استرالیا را تری ونه بلز سرمربی سابق بارسلونا و تیم ملی انگلیس عهده دار بود و با این شرایط، کمتر کسی شانسی برای ایران در برابر چنین تیم قدرتمندی قائل میشد.
استرالیا نیز از سال ۱۹۷۴ و پس از بردن ایران در دو دیدار رفت و برگشت هرگز رنگ جام جهانی را ندیده بود. آنها به واسطه حضور در اقیانوسیه، هر سال باید در دیدارهای پلیآف با نمایندگان قارههای دیگر روبرو میشدند و همین امر باعث طلسم ۲۴ سالهشان شده بود. از طرفی دیگر حشمت مهاجرانی و شاگردان آمادهاش استرالیا را از حضور در جام جهانی آرژانتین محروم کرده بود و آنها دل خوشی از فوتبال ایران نداشتند.
دیدار رفت
دیدار رفت پلی آف در تهران برگزار شد. جایی که صد هزار نفر به استادیوم آزادی آمدند تا تماشاگر این رقابت تنگاتنگ با استرالیا باشند. دقیقه ۱۹ کانگوروها با گل هری کیول، ستاره جوان آن روزهای استرالیا پیش افتادند اما ۲۰ دقیقه بعد سانتر مهدویکیا و ضربه خداداد عزیزی دوباره همه چیز را به تساوی کشاند. مسابقه با نتیجه یک بر یک به پایان رسید تا کار ایران به اما و اگر بیفتد و شانس صعود کمرنگتر از قبل شود. حالا استرالیا تنها یک تساوی صفر بر صفر آن هم در خاک خود با جام جهانی فرانسه فاصله داشت.
جو وحشتناک استادیوم ملبورن
۱۰ روز مانده به قرعه کشی جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه و در حالی که ۳۱ تیم شرکت کننده در این رقابتها مشخص شده بودند، ایران و استرالیا دیدار برگشت برای تنها شانس باقی مانده برای کسب جواز شرکت در این تورنمنت را برگزار کردند. ساعات ابتدایی بعد از ظهر هشتم آذر ماه سال ۷۶، کمتر کسی در ایران امیدوار به شکست استرالیا بود با این حال خیلیها دوست نداشتند این مسابقه سرنوشت ساز را از دست دهند و هر طور شده، محل کار، دانشگاه و مدرسهشان را برای تماشا زنده آن رها کردند.
کیلومترها آن طرفتر اما استرالیا آماده برگزاری جشن بزرگ ملی میشد. آنها تنها ۹۰ دقیقه دیگر باید صبر میکردند تا ۲۴ سال حسرت و ناکامی از صعود به جام جهانی برایشان تمام شود. بازی در استادیوم ۹۸ هزار نفری کریکت ملبورن که بزرگترین ورزشگاه استرالیا بود برگزار میشد و جو وحشتناکش میتوانست حتی قدرتمندترین تیمهای جهان را به دردسر بیندازد. رژه قهرمانان ملی، چتربازی و گرداندن پرچم کشورهای حاضر در جام جهانی ۱۹۹۸ نشان میداد کار برای استرالیاییها تمام شده بود و ورزشگاه آماده جشن و پایکوبی میشد.
نیمه نخست؛ جانفشانی عابدزاده و پاشازاده برای ماندن در بازی
بازی شروع شد و استرالیا در همان ثانیههای ابتدایی قدرتش را دیکته کرد. آنها پیش از رسیدن به دقیقه نخست بازی دو بار تا آستانه گشودن دروازه ایران پیش رفتند و ترس و دلهره در فوتبالدوستان ایرانی را به اوج رساندند. شاید اگر اعتماد به نفس و واکنشهای استثنایی عابدزاده نبود، استرالیاییها خیلی زود نسخه ایران را پیچیده بودند. آنقدر نمایش کانگوروها مقتدرانه بود که ونه بلز سرمربی استرالیا دقایق اولیه مسابقه برگشت را این گونه شرح میدهد: "در این گونه مواقع آدم جوگیری نیستم اما حس میکردم بازی را با ۱۰ یا ۱۲ گل پیروز میشویم".
با این حال دفاع و دروازبان ایران قصد تسلیم شدن نداشتند. دقیقه ۹ زمانی که موفق شدند عابدزاده را از پیش رو بردارند، پاشازاده سر خود را جلوی شوت محکم مهاجم استرالیا گذاشت تا صحنهای حماسی را رقم بزند. شدت این ضربه توپ به قدری بود که پاشازاده بعدها گفت تا چندین روز گیج بوده و سرش درد میکرده است". بالاخره اما مقاومت ایران دوام نیاورد و دقیقه ۳۲ هری کیول قفل دروازه ایران را فرو ریخت تا ایران با باخت در نیمه نخست راهی رختکن شود.
نیمه دوم
همه چشم به ۴۵ دقیقه دوم بود. ایران اگر میخواست بازی به وقت اضافه کشیده شود، باید هر طور شده شکست را با مساوی عوض میکرد. نیمه دوم شروع شد اما آن طور که میخواستیم پیش نرفت. سه دقیقه بعد ارسال اشتباه مدافعین ایران باعث شد تا آئوریلیو ویدمار تیر دوم را به دروازه ایران و قلب ایرانیها شلیک کند. به نظر میرسید کار تمام شده باشد و حتی خوشبینانهترین نظرات بین ایرانیها هم شانسی برای ایران قائل نمیشدند. سرمربی استرالیا میگوید: "پس از آن گل صعود کرده بودیم و آنها حذف شده بودند".
منجی ایران از روی سکوها ملبورن
با وجود این، روحیه به اردو ایران بازگشت اما نه از روی نیمکت، بلکه از روی سکوهای استادیوم مملو از تماشاگر ملبورن. مردی استرالیایی با چهرهای عجیب و غریب که بعدها مشخص شد بیمار اسکیزوفرنی بوده و سابقه چنین رفتارهایی را داشته است به یک باره به درون زمین آمد و تور دروازه ایران را پاره کرد. این اتفاق علاوه بر آنکه روحیه ملیپوشان را دو چندان کرد، توقف بازی برای وصل کردن تور دروازه ایران فرصت بازیابی و استراحت را به بازیکنان داد.
استرالیا دست به تعویض نفرات ابتدایی نزد و همین امر آنها را کاملاً خسته کرده بود. آن طرف اما والدر وی، ابراهیم تهامی را به میدان فرستاد. تعویض هجومی این سرمربی برزیلی تیم ملی جواب داد دقیقه ۷۵ همکاری او و خداداد عزیری توپ را به کریم باقری رساند تا یکی از گلهای خورده به آسانترین شکل ممکن جبران شود. فاستر بازیکن استرالیا گل نخست ایران را این گونه توصیف میکند: "گل آنها واقعاً پیش پا افتاده بود. اگر گل زیبایی بود، آدم تا این اندازه ناراحت نمیشد. احتمال به ثمر رسیدن آن گل یک در میلیون بود! "
استرالیاییها گل ایران را شانسی میدانستند و شاید به همین خیال فکرش را نمیکردند که ایران بتواند به گل دوم برسد. با این حال دقیقه ۷۹ ضربه دروازه را گلر استرالیا به وسط زمین فرستاد. ضربه سر کریم باقری، چرخش و پاس استثنایی علی دایی با فرار و بغل پا دیدنی خداداد عزیزی از میان دست و پاهای بلند مارک بوسنیچ ماندگارترین سکانس فوتبال ایران را رقم زد. بوسنیچ سنگربان نخست منچستر یونایتد بود اما عزیزی مغلوبش کرده بود. خداداد در خصوص صحنه میگوید: "وقتی بوسنیچ را دیدم پا و دستهای بلندی داشت که اگر زمینی یا چیپ زده بودم توپ را میگرفت. "
آب یخ روی پیکر استرالیاییها ریخته شد. خیابانی خداداد را غزال تیزپا نامید و میلیونها ایرانیها که از شادی به هوا پریده بودند، وزن کره زمین را برای لحظهای کمتر از قبل کرد. خوشحالی والدر وی سرمربی برزیلی تیم ملی اما کاملاً متفاوت بود. او که انگار فشار بزرگی از روی دوشش برداشته شده بود، سیگارش را از روی زمین برداشت و قاب ماندگاری را در ذهن فوتبال دوستان رقم زد.
فوتبالیترین روز تقویم ایران
حالا این ایران بود که به جام جهانی میرفت و استرالیا، باید ۴ سال دیگر در انتظار حضور در معتبرترین رقابتهای فوتبال جهان میماند. ساندرو پل، داور مجارستانی هشت دقیقه وقت اضافه معروف را برای این مسابقه لحاظ کرد که شاید برای ایرانیها دیدنش از سختترین کارهای دنیا بود. با این وجود کانگوروها دیگر رمق ابتدا بازی را نداشتند و کاری از پیش نبردند. سوت پایان بازی زده شد و علی دایی و استیلی داور مجارستانی را به آغوش کشیدند.
ایران آخرین مسافر فرانسه ۹۸ بود و استرالیاییها با بهت و حیرت آنچه اتفاق افتاده بود را نگاه میکردند. خیابانهای ایران غرق در شادی حماسه ملبورن شد. استرالیاییها به آن لقب ملبورنزا به معنی عذاب ملبورن را دادند. مسابقهای که هنوز با گذشت ۲۳ سال، هنوز هم زنده است و از خاطر مردم دو کشور نمیرود. هنوز دیدن گل خداداد جذابیتهای خودش را دارد. هنوز هم ۸ آذر، فوتبالی ترین روز تقویم ایران است.
نظر شما