علی اکبر جعفری، پژوهشگر اصفهان شناس در خصوص روز اصفهان به خبرنگار ایمنا میگوید: این نگاه که هر چیزی شروعی داشته است در خصوص شهرها نیز میتوان داشت. در واقع جایی که امروزه شهر است، روزی نبوده و پس از آن ایجاد شده است؛ این روز ایجاد را زادروز آن شهر میدانند. در مورد زادروز شهرهای قدیمی مطلقاً نمیتوان با قاطعیت سخن گفت؛ برای مثال بر اساس تصمیماتی که چندین سال پیش گرفته شد، منطقهای در جنوب اصفهان ایجاد کردند و نام آن را سپاهان شهر گذاشتند؛ درباره زاد روز این شهر میتوان سخن گفت چرا که ثبت شده است، اما در خصوص شهرهای قدیمی به علت اینکه ثبت و ضبط مشخصی وجود ندارد، نمیتوان گفت آنچه درباره زادروز، زایچه و شکلگیری آنها به کار میرود درست است.
او ادامه میدهد: این امر که اصفهان چه زمانی محل تجمع، سکونت و اقبال جمعیت شد همواره مورد سوال بوده و بشر نمیخواسته که سوالاتش بی پاسخ بماند. وقتی پاسخ به این سوالات نتواند در قالب عدد، رقم و اطلاعات دقیق و جزئی باشد و از طرفی نتواند بی پاسخ هم بماند، بشر از اسطوره کمک میگیرد.
جعفری میافزاید: یکی از نکات قابل توجه در اساطیر بحث بروج یا صورتهای فلکی است که بر اساس آن ماه در مسیر چرخش خود به دور خورشید و زمین، پیوسته از مدار ستارگانی تجمیعی رد میشود که اصطلاحاً به آنها بروج گفته میشود. مدتی طول میکشد تا ماه از مقابل آنها عبور کرده و به منطقهای با ویژگیهای دیگر برسد. تصور انسان روی زمین این است که اگر این ستارگان تجمیعی را به هم وصل کنیم، شکلی به وجود میآید که بر اساس آن برجها را نامگذاری میکردند.
این اصفهان شناس تاکید میکند: نام نهمین برج، قوس است که صورت فلکی آن به شکل انسانی سوار بر مرکب است. البته ترکیب اجزای این مرکب متفاوت است؛ مثلاً تن و دم او یک حیوان را نشان میدهد. در این شکل انسان سوار بر مرکب بازگشته و کمانی به روی مار یا اژدهایی که پشت سر اوست؛ کشیده و به او تیر میزند. بر اساس اسطورهها گفته شده است که برج قوس یا آذر ماه آغاز تجمع انسانها در منطقه کنونی اصفهان است. به همین دلیل برج قوس یا آذر را در منابع تاریخی ما به عنوان زایچه شهر اصفهان مینامند.
از دوره آل بویه به بعد زایچه اصفهان را برج قوس و ماه آذر میدانستند
این اصفهان شناس با اشاره به دیدگاه تاریخی در خصوص زاد روز اصفهان ادامه میدهد: برخی گفتهاند زایچه اصفهان در این زمان نیست، بلکه زمانی که آل بویه اصفهان را به عنوان پایتخت انتخاب کردند، دور شهر حصار کشیدند و اصفهان تقریباً در جایگاه یک پایتخت و شهر معتبر قرار گرفت، زایچه این شهر است. شهری که حدود ۱۰۰ سال بعد مورد اقبال سلجوقیان نیز قرار میگیرد و به درستی میتوان گفت که پایتخت آنها میشود. برخی اقبال آل بویه به این منطقه را نقطه شروع اعتلای اصفهان میدانند. نکته اینجاست که در این مورد نیز گفته میشود که شروع کار یا به قول امروزیها افتتاح و بهره برداری از حصاری که آل بویه دور شهر کشیدند در آذر ماه اتفاق افتاده است.
جعفری اضافه میکند: از دوره آل بویه به بعد زایچه اصفهان را برج قوس و ماه آذر میدانستند، به همین دلیل شکل صورت فلکی آن در آثار و ابنیه اصفهان دیده میشود. در واقع لچکی های سردر بازار قیصریه با اینکه سیصد سال به آن آفتاب خورده و تأثیر هوازدگی و رنگ پریدگی پیدا کرده است، اما همچنان شکل صورت فلکی برج قوس بر آن دیده میشود. این یعنی باور بر این است که سالروز تولد شهر اصفهان ابتدای برج قوس بوده است. پس اینکه زاد روز اصفهان را ابتدای آذر میدانند، ناشی از پیشینه اسطورهای و تاریخی است که عرض کردم.
وی با اشاره به اینکه انتخاب روزی برای نکوداشت اصفهان ناشی از داشتن نگاه فرهنگی به شهر است، میگوید: بعدها این بحث مطرح شد که اگر قرار است روزی برای اصفهان تعریف شود، باید در دوره صفویه به دنبال آن بگردیم و برخی گفتند سالروز ورود شیخ بهایی به اصفهان در اردیبهشت روز اصفهان است. من در تحقیقات خود، سندی مبنی بر اینکه زمان دقیق ورود شیخ بهایی به اصفهان هفته اول یا دوم اردیبهشت باشد، نیافتم.
نباید در روز اصفهان دچار شعارزدگی شویم
این اصفهان شناس در خصوص اهمیت انتخاب روزی برای نکوداشت اصفهان، تصریح میکند: اصفهان یک شهر منطقهای یا ملی نیست، بلکه شهری فرامنطقهای محسوب میشود که در جهان اسلام و بشریت بسیار مطرح است. طرح یک روز یا یک هفته برای نکوداشت اصفهان میتواند در یادآوری گذشته و معرفی بیشتر ظرفیتها و داشتههای این شهر به نسل امروز که ممکن است از آنها غافل باشند مؤثر باشد. در واقع صرف نظر از این ایام که دچار بحران ویروس کرونا هستیم و مشکلاتی از جهت برگزاری برنامهها ایجاد شده است، نکوداشت اصفهان یک کار فرهنگی بسیار خوب است.
جعفری ادامه میدهد: از طرفی یکی از جنبههای هویتی ما توجه به تاریخ وطن، سرزمین، شهر، داشتهها و افتخاراتمان است؛ اصفهان با پیشینهای که پیش از اسلام در دوره آل بویه، سلجوقیان و صفویه داشته است، بخشی از هویت ماست که توجه به آن مساله مهمی است. البته نباید در این مساله دچار شعارزدگی شویم. از طرفی صرف نظر از وضعیت کرونا، نباید به چند برنامه در یک یا دو سالن، اندرونی و پست محدود شویم، بلکه کل مردم شهر باید در جریان این واقعه که آنها را به هویت و داشتههای فرهنگی شهر اصفهان در زمینههای مختلف پیوند میزند قرار بگیرند.
وی در خصوص خلأهای این شهر، عنوان میکند: میزان علاقه، ارتباط و عشق مردم به شهر، نه صرفاً به عنوان یک محل سکونت، در دورههای گذشته بیشتر بوده است. باوجود اینکه منابع تاریخی ما در این زمینه بسیار ضعیف است، اما از همان چند خطی که وجود دارد میتوان فهمید که امروزه در این زمینه کمی با ضعف روبهرو هستیم. در واقع خلأ تعلقخاطر به زادگاه و شهر احساس میشود، که نیاز به کاری فرهنگی دارد تا افراد فارغ از تفاخر و تکاثر، به اصفهان به عنوان بخشی از هویت خود افتخار کنند.
این اصفهان شناس ادامه میدهد: قیاس معالفارق است، اما در دوره صفویه با تنوع برنامههای فرهنگی شاد و روحیهافزا روبهرو بودیم، لازم است که در این روزگار نیز این موارد را ببینیم. ما داشتههای فرهنگی بسیار زیبایی داشتیم که علاوه بر اینکه جزء این شهر است، میتواند در جذب توریست نیز مؤثر باشد. زحمات زیادی در این خصوص کشیده شده است و من در جریان برنامههای معاونت فرهنگی شهرداری اصفهان هستم، اما فکر میکنم، برگزاری برنامههای مفرح و شاد ضمن رعایت حدود مسائل عرفی، شرعی و قانونی یکی از خلأهای جدی شهر اصفهان است.
جعفری خاطرنشان میکند: شهر اصفهان دوره سلجوقی علاوه بر پایتخت بودن، مرکز جامع علمی آن روزگار نیز محسوب میشد. در واقع محل تجمع دانشمندان مؤثر بر علم و فناوری روزگار خود نیز هست. امروز به رغم اینکه چهرههای بسیار شاخصی در این شهر وجود دارد، اما باز هم به نظرم میرسد در خصوص این مساله خلأهایی وجود دارد که باید به داد آن رسید.
نظر شما