به گزارش خبرنگار ایمنا، امروزه اصفهان شهری با دوستداران جهانی است. بررسی تاریخ این شهر نشان میدهد که همواره نظارهگر تحولات و فراز و نشیبهای مختلف بوده است، اما نکته مهمی که در خصوص آن وجود دارد این است که اتفاقات ناخوشایند را چنان در خود هضم کرده است که همواره حیرت تاریخ نگاران را برانگیخته است. اهمیت تاریخی و فرهنگی این شهر پژوهشگران را به تحقیق در خصوص تاریخ و تمدن نهفته در آثار هنری، بناها و فرهنگ برجای مانده از دورههای مختلف تاریخی آن واداشته است.
محمد حسین ریاحی، پژوهشگر و محقق اصفهان شناس در خصوص شاخصههای این شهر به خبرنگار ایمنا میگوید: یکی از شهرهای مهم، تأثیرگذار و قابل توجه از نظر تاریخ، فرهنگ، پیشینه و ویژگیهای قابل ستایش در ایران، اصفهان است. این شهر نه تنها در کشور ما بلکه در بسیاری از مناطق مشرق زمین مشهور و شناخته شده است. تاریخ اصفهان عمیق و دارای پیشینهای فوقالعاده است، چراکه این شهر در دوران باستان و پیش از اسلام نیز به عنوان یک مرکز مهم و ارزشمند اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و نظامی بشمار میرفت و علاوه بر اینکه در سه دوره مهم آلبویه، سلجوقیان و صفویان مرکز حکومت بوده است؛ در دوران سلسلههای دیگر نیز گاهی مرکزیت داشته است.
وی با بیان اینکه " این سه دوره شکوه تاریخ، قلمرو و فرهنگ ایران بوده است" میافزاید: در عصر آلبویه دانشمندان بزرگ از شرق و غرب ایران و جهان اسلام به اصفهان میآمدند، کتابهای بسیاری در این شهر نوشته شد و طبق اطلاعات محققان و مورخان این شهر از نظر دانشهای رایج زمان نیز در اوج بوده است. حکومت آلبویه، دولتی بود که توانست ایران را از سلطه خلافت عباسی نجات دهد. آثار بسیاری چون قلعه طبره، مسجد جامع جورجیر، مسجد جامع نائین و آثار دیگر که برخی از آنها از بین رفته است مربوط به دوره حکومت آلبویه در اصفهان است. درواقع یکی از نمودهای تعالی فرهنگ و تمدن ایران و اسلام در دوره آلبویه رخ داد که اصفهان شاه بیت آن قلمداد میشود.
این اصفهان شناس ادامه میدهد: وسعت قلمرو ایران در دوره سلجوقیان از یک طرف تا چین و از طرف دیگر تا دریای مدیترانه بود، از شمال ماورا خزر بود و از جنوب تا یمن امتداد داشت، اما اصفهان پایتخت بود. خواجه نظام الملک وزیر این حکومت، مدرسه نظامیه اصفهان را با شکوه قابل توجهی احداث کرد و تقویم جلالی توسط خیام و برخی از منجمان در این شهر تنظیم شد. چهار ایوانه شدن مسجد جامع نیز در این دوره رخ داد.
ریاحی تصریح میکند: اصفهان در دورههایی چون خوارزمشاهی، مغول و عصر تیمور صدمات فراوانی دید. تیمور بیشترین کشتار را در اصفهان مرتکب شد. با این حال با تشکیل دولت صفویه و پس از دوران سلطنت شاه اسماعیل و شاه طهماسب، مقتدر ترین پادشاه صفوی یعنی شاه عباس اصفهان را به عنوان مرکز حکومت خود انتخاب کرد. عواملی چون موقعیت اصفهان، وجود زاینده رود و فضاهای مناسب برای احداث مراکز، بناها و عمارات باعث شد که این شهر، شهره جهان شود. میادینی چون میدان نقش جهان و عمارتها و ساختمانهایی که امروزه هنوز جلوههای فرهنگ و تمدن این سرزمین است در این دوره ایجاد شد.
وی با بیان اینکه "در شهرهای دیگر آبادانی به این صورت استمرار نداشته است" میگوید: شهری چون نیشابور که زمانی ابرشهر نامیده میشد، پس از حمله مغول دیگر سر پا نشد. اما اصفهان با همت، تلاش و پشتکار مرکز صنعت، علم، سیاست، معماری و هنرهای مختلف شد. اصفهان از نخستین شهرهایی بود که به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام انتخاب شد و این امتیاز آن است. معتقدم هرچه از عظمت، رجل، دانشمندان و تأثیرگذاری این شهر بگویم کم گفتهام. این شهر عظمتی دارد که توصیف آن به نصف جهان بجا و ارزشمند است.
خطرات مختلفی عظمت اصفهان را تهدید میکند!
اصفهان صرفاً یک شهر نیست، نمود اصالت، سنت و عظمت فرهنگی است. این شهر کهن امروزه با چالشهای متفاوتی دست و پنجه نرم میکند، اما مهمترین آنها آسیب گاه و بیگاه به بناها و میراث فرهنگی آن است. با وجود تلاش سازمان میراث فرهنگی و علاقمندان به این حوزه، اغلب انتشار اخباری مبنی بر تعرض به حریم بناهای تاریخی و آسیب دیدن آنها، نگرانی بسیاری برای مردم و علاقمندان به میراث فرهنگی این شهر ایجاد میکند.
این اصفهان شناس با اشاره به این مساله، تصریح میکند: امروزه گاهی به دلایل مختلفی از جمله وجود برخی مشکلات و نابسامانیها، آنگونه که باید به عظمت فرهنگی و نمادهای این شهر توجه نمیشود. مسائلی چون آمدن مدرنیته، توسعه شهری، بی توجهی به بناها، سنتها و عظمت تاریخی این شهر میتواند خطرناک باشد. در واقع خطرات مختلفی عظمت و جلوههای تابانی که در تاریخ اصفهان وجود داشته را تهدید میکند. معتقدم که باید راهکارهای مؤثر، دقیق و بسیار حساب شده را برای ساماندهی این موضوع به کار بگیریم.
ریاحی در خصوص بناهای تاریخی اصفهان، تاکید میکند: در دل این آثار تاریخی مطالبی نهفته است که اگر دقیق و کارشناسانه بررسی شوند، میتوانند به عنوان یک پشتوانه در مسائل مادی و معنوی دستاوردهای مؤثر و سازندهای داشته باشند. برنامهریزیهای شهری باید به گونهای باشد که بافت تاریخی تهدید نشود، چراکه بافت آن به هم پیوسته است. بنابراین نیاز به برنامهریزیهای مناسب برای عمران احساس میشود که برای رسیدن به آن شایسته است میراث فرهنگی، شهرداری و سایر نهادهای مرتبط برنامهریزی یکسان و مشترکی داشته باشند و اهمیت اصفهان را از نظر تاریخی و فرهنگی و ریشههای اصالت و هویت آن در نظر بگیرند. باید بتوانیم از شکل اصلی و اساسی اصفهان در تاریخ محافظت کنیم و حمایت رسانهها هم در این خصوص میتواند بسیار مؤثر باشد.
اصالت اصفهان مغفول نماند!
حاکمیت هنر در اصفهان همواره زبانزد بوده است. فارغ از صنایع دستی و هنرهایی چون قلمزنی، میناکاری، خاتمکاری، منبتکاری، نگارگری و فیروزه کوبی که امروزه مخاطبان جهانی دارند، مهمترین جلوه هنر در بناهای تاریخی این شهر ظهور یافته است. گره خوردن رنگ فیروزهای با طرح گنبدها و منارههای اصفهان، نام "شهر گنبدهای فیروزهای" را برای آن به ارمغان آورد است. محمد علی اسلامی ندوشن در خلال توصیف مسجد شیخ لطف الله در مقاله " گذاری دیگر از اصفهان" نوشته است: "بناهای اصفهان سلطنت ادراک است که در هنر موجودیت مییابد و از بودن و ماندن برخوردار میشود. هنر، مومیایی ادراکی است که به هنگام گذشتن از لحظههای بارور در حال انفجار منجمد و متجسم گردیده است.
رنگ آبی (لاجوردی، کبود و فیروزهای) که رنگ غالب و زمینه اصلی گنبد را تشکیل میدهد، نجیبترین رنگ است و رایجترین؛ رنگ آسمان و رنگ آب و شاید به همین جهت در چشم بیننده آنقدر دلنواز و تهذیب کننده مینماید که همه جا هست، در اختیار غنی و فقیر یکسان و بیش از هر رنگ دیگری ما را با طبیعت پیوند میزند."
ریاحی با اشاره به نماد شدن عنوان "شهر گنبدهای فیروزهای" برای اصفهان، میگوید: نمادها میتوانند نشانگر این باشند که گذشتگان ما با هنر، علم، اندیشه و تدبیر خود سعی کردهاند اصفهان را برای همیشه به عنوان یک شهر پر طراوت و ممتاز تعریف کنند. سیاحی که اهل معنا بوده است، وقتی از بالا به شهر اصفهان مینگریست، گفت "اینجا شهری است که خانههای خشت و گلی، گنبدهای فیروزهای، منارههای بلند آجری و فضاهای فوقالعاده زیبایی دارد". بنابراین باید با تمام وجود برای حفظ این شهر، هویت و اهمیتی که در تاریخ داشته، تلاش کنیم.
وی در خصوص روز اصفهان، میگوید: این مناسبتها اگر بتواند توجه ما را به سمت حفظ هویت این شهر جلب کند، بسیار خوب است. مرحوم همایی گفته بود هر وقت حرکت سازندهای را در جایی مشاهده کرده، آن را ریشهیابی کردیم، دیدم که به گونهای به اصفهان و تاریخ و فرهنگ آن ارتباط پیدا میکند. اگر بخواهیم تاریخ ایران را بررسی کنیم متوجه میشویم که بسیاری از امور تاریخ علم، هنر، معماری، تحولات اجتماعی و مکاتب مربوط به این شهر است. بنابراین چنان ریشه و عمقی در اصالت اصفهان وجود دارد که نباید مغفول بماند.
نظر شما