به گزارش ایمنا، علیرضا نصراصفهانی، رئیس شورای اسلامی شهر اصفهان در یادداشتی به مناسبت "روز اصفهان" از نقش تمدنساز این شهر نوشته که متن آن را در ادامه میخوانید:
"شهر ایرانی با شروع سفر پادشاهان قجر به اروپا، سفر سریع خود را در جهت شباهت هر چه بیشتر به شهرهای اروپایی آغاز کرد و این سفر تا امروز با فراز و نشیبهایی ادامه دارد.
در واقع این تغییرات تحت تأثیر زرقوبرق اروپا، با الگوبرداری صرفاً شکلی از شهرهای غربی آغاز شد ولی اتفاقی که در ادامه بروز کرد، شکلگیری سبک زندگی غیربومی تحت تأثیر ناخودآگاه این تغییرات بوده است.
خیابانهایی با مغازههایی در دو سمت آن، در مدت زمان کوتاهی جای بازار را میگیرد. این تغییر کالبدی، سبک خرید و فروش، مصرف و حتی گذران اوقات فراغت را متحول میکند.
با ورود یکباره اتومبیل، خیابانهای مستقیم و منقطع، بافت کهن را در هم مینوردند و الگویی برای محلات جدید میشوند. این حرکت یکی از عواملی است که مفهوم محله و انسجام آن را به کلی از بین میبرد. شهرها به سرعت گسترش یافته و کلانشهرها پدیدار میشوند. به دلیل این گسترش، ساکنان شهر از یکدیگر فاصله زیادی گرفته و از حالات و احوال یکدیگر خبر ندارند.
آپارتماننشینی به عنوان سبکی جدید از سکونت، گسترش وسیعی مییابد، شهر به دو ناحیه بالاشهر و پایین شهر تقسیم میشود، نقش مساجد که زمانی مهمترین عنصر شهرهای اسلامی به حساب میآمدند بسیار کمرنگ میشود، توسعه آتی شهر بر اساس الگوی طرحهای جامع اروپایی برنامهریزی میشود و بهطور خلاصه، آنچه تمام بایدها و نبایدهای شهر را تعیین میکند چیزی نیست جز یک سبک فراملی.
سبکی که متناسب با دید مدرنیستی، همه انسانها را فارغ از فرهنگ، ملیت، قومیت و مذهب دارای یکسری نیازهای ثابت فرض کرده و در همهجا یک نوع پاسخ به آن میدهد.
مهمترین عامل در شکلگیری هر تمدنی ایجاد فضای آرام با امنیت و آسایش است زیرا بدون وجود چنین شرایطی هرگز تمدنی شکل نمیگیرد و اگر هم شکل گرفت، چندان گسترده و بادوام نخواهد بود.
عوامل مختلفی که در شکلدهی به ساختار شهر در دورههای مختلف تاریخی تأثیرگذار بودهاند، حاصل تجربههای متعدد بشر در این کره خاکی است. به نظر میرسد تکتک این عوامل همچنان بر شهر تأثیرات خود را میگذارند، ولی نکته مهم جهت رسیدن به یک الگوی مناسب این است که در بهکارگیری این عوامل، باید اولویتها تعیین شود و سهم مناسب هریک برای نقشآفرینی در شهر مشخص شود.
شهرها فقط حاصل فشردگی جمعیت در مکان خاصی نیستند بلکه وجود روحی حاکم بر این جمعیت که روابط آنها را با یکدیگر تنظیم و احساس تعلق ایجاد میکند و در نهایت احساس شهروندی به وجود میآورند، عامل بسیار مهمی در شکلگیری شهری سالم است.
هویت گوهری است که با من واقعی با آن هستم و زندهام. این گوهر را چه فرد و چه جامعه در یک بستر تاریخی به دست آوردهاند. علوم و فنون، مهارتها، اندیشهها و تجارب با ارزش سودمندی که امروز از دیگران میگیرند، در تحلیل نهایی، از اجزای هویت ما خواهند شد و رمز و راز بقای خودی در همین است، همانگونه که خط، زبان، لباس، روشهای تولید، آئین کشورداری و خیلی از چیزهای دیگر که امروز از مؤلفههای ملی و عناصر هویت و متعلقات فرهنگ خویش میدانیم در گذر و گشتار تاریخی خویش و در اثنای داد و ستد و مبادله با دیگران به دست آوردهایم.
هویت شهری اصطلاحاً مجموعهای از علائم، آثار مادی، زیستی، فرهنگی و روانی است که موجب شناسایی فرد از فرد، گروه از گروه، اهلیتی از اهلیت دیگر و یا فرهنگی از فرهنگ دیگر میشود که محتوا و مظروف این ظرف به مقتضای هر جامعه و ملت متفاوت و بیانگر نوعی وحدت، اتحاد، هم شکلی، تداوم، استمرار، یکپارچگی و نبود تفرقه است.
اساساً هویت شهری توسط فرهنگ شهری و خرده فرهنگهای متعلق به آن بستر تاریخ و در دل ساختار اجتماعی وسیعتری که جامعه را در بر میگیرد در روند تحولات اقتصادی و سیاسی آن شکل گرفته و دگرگون میشود بدین دلیل نگاه ایستا به مقولههای هویت و از جمله هویت شهری قادر به درک آن نیست.
شهرها در طول تاریخ روندی را طی کرده و به تمامی ابعاد یک شهر معنا بخشیده است. وجود این معنا موجب ایجاد روح زندگی و کیفیتی در منظر شهری شده که از آن به عنوان هویت یاد میشود. معنا و مفاهیم برگرفته از تجربههای انسان در کالبد شهر، یادآور وقایع و حوادثی است که خاطره جمعی شهروندان را میسازد و خاطره شهر بخش مهمی از هویت شهر را تشکیل میدهد. بر این اساس حیات شهروندان در فضای شهر وابسته به عواملی است که اشتراکات فراوانی با مؤلفههای هویت شهری و منظر شهری دارند. عواملی همچون ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی، مشخصات کالبدی و فضاهای عمومی که نقش این عوامل در ایجاد هویت شهری و آرامش شهروندان و حیات شهری و نحوه تأثیر هر یک بر منظر شهری انکارناپذیر است.
وجود نمادهایی چون میدان امام (ره) (نقش جهان)، مسجد شیخ لطف الله، مسجد جامع، مسجد جامع عباسی، پل خواجو، آتشگاه و منارجنبان به عنوان نمادهای شهر اصفهان و هویت این شهر به شمار میروند و با توجه به اینکه این نمادها به عنوان رسانههایی هستند که تفکر مدیران را فریاد میزنند باید گفت که اصفهان دارای هویت ایرانی اسلامی است و کسی در این زمینه شکی ندارد، اما با ظهور دوران معاصر و حرکت جامعه به سوی سبک زندگی مدرن هویت ایرانی اسلامی و هویت شهری مدرن یا سبک غربی با یکدیگر در هم آمیخته شده و اصفهان امروز به نوعی دچار یک هرج و مرج در هویت است اما مدیریت شهری با این حال تلاش کرده حداقل مکانهای حائز اهمیت که هویت اصفهان را به عنوان شهری ایرانی اسلامی فریاد میزنند مراقبت کرده و از هرج و مرج هویتی مصون دارد.
در گذشته و با نگاه به تاریخ و سیر تحول جامعه، نهادها و دولتهای ملی و محلی گذشته در مییابیم با وجود تغییر و تحولات دولتی و نهادی، اصفهان تا دوره مدرن همواره پا در رکاب و رو به توسعه بوده است. از این رو میتوان نتیجه گرفت عنصر ثابت و پایدار این حرکتِ کیفی و روبه رشد چیزی جز حس تعهد و مشارکت شهروندان اصفهانی نبوده است، اما رفته رفته حضور تفکر مقتدر مرکزی طی ۱۰۰ سال اخیر موجب شده تا شهر دچار تغییرات برونزا شده و تکلیف آن را نه مردمان، بلکه دولتها و سیاستهای فراشهری مشخص کردند و از این رو امروز شاهد رشدی خارج از اراده جامعه محلی و تا حدودی ناپایدار هستیم.
هرچند که طی ۳۰ سال گذشته سعی شده است که با طرحهای توسعه نقش مردم دیده شود اما آنگونه که باید و شاید موفق نبودهایم زیرا طرحها و برنامهها عموماً طرحهای از بالا به پایین بوده است اما طی دو سال گذشته و با برنامهریزی مدون طرح جامع شهر اصفهان اینبار با نگاه پایین به بالا و با مشارکت قابل توجه مردم در تمام روندهای برنامه عزم خود را برای مشارکت مردم و تدوین برنامهای که در پایان توسعه پایدار اصفهان را رقم بزند برداشتهایم.
اگر دنبال ارتقای شهر و ایجاد حس خوب در شهروندان هستیم، باید حس تعلق به شهر و اصفهاندوستی تقویت شود. معتقدیم برای داشتن شهر تابآور در برابر تمام مسائل، حوادث و بحرانها، باید تمام شهروندان حس تعلقخاطر به شهر خود داشته باشند و همکاریهای لازم را داشته باشند.
چرا بر حس تعلق در شهر اصفهان تاکید داریم؟ به این دلیل که اصفهان طی سالهای گذشته و همچنان جز شهرهای به شدت مهاجرپذیر کشور است و باید با حضور مهاجران و افزایش و پذیرش آنها حس تعلق به شهر را در میان همه شهروندان افزایش داد و با به کار گرفتن شهروندان و سهیم کردن آنها در تصمیمات، مردم را در تک تک اتفاقات مشارکت دهد تا آنها به آنچه روی میدهد تعهد و تعلق داشته باشند.
آنچه میتواند تمدنسازی اصفهان را همچنان سرآمد ایران و جهان کند قطعاً مبحث گردشگری است زیرا اصفهان یکی از شهرهای مطرح و الگو در احیای تمدن ایران و بازآفرینی شهری برای تمامی ایران است به همین سبب نیازمند حفظ بازارهای اصفهان هستیم؛ باید مسیر میدان امام علی (ع) (میدان کهنه) تا میدان امام (ره) (نقش جهان) را طی یک محور بازسازی و به چرخه حیات مجدد اینبار با تمرکز بیشتر برگردانیم همچنین خلق مجدد شهر اصفهان باید در دستور کار قرار گیرد؛ این اتفاق با پیادهراهسازی چهارباغ آغاز شده تا موجب تکرار هویت اصفهان در راستای تداوم تاریخی شود.
معتقد هستیم محورهایی چون چهارباغ و در اشل بزرگتر دولتخانه صفوی میتواند منبع تولید ثروت برای کل مردم اصفهان باشد.
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد."
نظر شما