به گزارش خبرنگار ایمنا، کمانچه در سالیان دور جزو سازهایی بود که خیلی کم به آن توجه شده است، اما با ظهور هنرمندان نوآور و جریان ساز در این زمینه هم چون علی اصغر بهاری و اردشیر کامکار تحولی عظیم در نوازندگی آن اتفاق افتاد. رقیب قدیمی کمانچه یعنی ویولن در روزگاری که بین موسیقیدانان ایرانی رواج پیدا کرد کمانچه را به پستوی خانهها و انباریها روانه کرد. فارغ از اینکه اگر چه ساز ویولن ظرفیتهای اجرایی بالایی دارد، ولی از طرفی رنگ صوتی کمانچه، آرشه کشی و سونوریته در این ساز زمین تا آسمان با ویولن تفاوت دارد.
به راستی اگر علی اصغر بهاری با فعالیتهای خود مانع از فراموشی این ساز نمیشد شاید امروزه شاهد پیشرفتهای اینچنینی در موسیقی سنتی بودیم. کمانچه سازی است چموش که نوازندگانی با حوصله، خلاق، کوشا و محقق با گوشی حساس را میطلبد. آنچه این ساز را از ویولن برجسته میکند به یک اعتبار صدای خاص آن است. پتانسیلهای این ساز آنچنان بالاست که با حضور و رواج طولانی مدت در آذربایجان توانسته مکتب خاص نوازندگی را به خود اختصاص دهد.
در ایران اگر دو نوازنده جریان ساز و تأثیرگذار در این زمینه را را بخواهیم نام ببریم، باید به علی اصغر بهاری و اردشیر کامکار اشاره کنیم. بهاری را به جهت جلوگیری از به کنار رانده شدن این ساز و ردیف نوازی خاصش و کامکار را به جهت ارائه شیوهای نوین، مقبول و استاندارد در نوازندگی این ساز.
تولد در خانوادهای اهل موسیقی
اردشیر کامکار به سال ۱۳۴۱ در ۲۸ آبان ماه و در خانوادهای سنندجی و اهل موسیقی دیده به جهان گشود. خانواده کامکارها سهم بزرگی در تاریخ موسیقی سنتی ایران دارند. اردشیر کامکار مانند دیگر فرزندان این خانواده موسیقی را نزد پدرش حسن کامکار شروع کرد. اردشیر در ابتدا ساز ویولن را در دست گرفت و با راهنماییهای پدر با ردیف آشنا شد. آنچه کامکار را بدین سمت و سو کشانید تا صدا دهی کمانچه را از حالت سنتی خارج کند و شفافیت و رسایی خاصی را به آن هدیه دهد؛ شاید به انتخاب اولیه او یعنی ویولن بازگردد.
ویولن، سازی بود جهانی که اکول مشخص خود را داشت. سازی که رفته رفته به تکنیکهای پیشین آن در زمینههای مختلف همچون صدادهی و آرتیکولاسیون افزوده میشد. این در حالی بود که کمانچه حداقل در ایران چنین وضعیتی را نداشت. اگر چه توجهات به این ساز نسبت به قبل بیشتر جلب شده بود، اما تحول چشمگیری صورت نگرفته بود. آنچه اردشیر کامکار به کمانچه افزود، باعث شد جمعیت زیادی بخصوص از نسل جوان جذب این ساز شوند. صدایی شفافتر، سونوریتهای هم سطح با ویولن، پوزیسیونهای جدید همه و همه باعث شد قطعات بیشتری به عنوان رپرتوار برای این ساز انتخاب و یا حتی نوشته شود.
کامکار را میتوان اولین کسی دانست که قطعات ابوالحسن صبا که عمدتاً برای ویولن نوشته شده بودند و قطعات دیگر ویولن را با تواناییهایی که خود در کمانچه کشف کرده بود به درستی اجرا کند. ماحصل این تجربیات جدید آلبومهای یاد صبا و تارک سپیده به منصه ظهور رسیده است. البته که در نوازندگی ویولن ایرانی تکنیکهایی پیاده شده که مختص موسیقی ایرانی و ردیف نوازی است؛ البته که این تکنیکها به جهت نزدیک شدن به لحن ایرانی نوازندگی ویولن از کمانچه به ویولن منتقل شده است. به نوعی میتوان گفت تأثیرگذاری ویولن بر کمانچه و بالعکس به صورت متقابل بوده است.
روزگار تجربه اندوزی
کامکار علاوه بر تجربیات و ابداعات خود و ارائه آن به جامعه موسیقیدانان ایران، تحقیقات خود را در زمینه کمانچه نوازی در کشورهایی چون ارمنستان و آذربایجان و همچنین کمانچهنوازان محلی ادامه داد و عملاً هم از اندوختههای آنان بهرهمند شد. همه این اندوختهها در کنار استفاده از آموزشهای محمدرضا لطفی و برادران خود و همچنین همکاریهای مختلفش با گروههای شیدا و عارف و بسیاری از هنرمندان دیگر بر تجربههای او افزود و او را به سبکی شخصی در نوازندگی رساند. سبکی که از علی اصغر بهاری بسیار تأثیر پذیرفته بود ولی در سونوریته، قطعه نوازی و جمله بندیها شیوهای خاص داشت. اردشیر در جوانی این فرصت را داشت که با وجود سن کم تجارت زیادی کسب کند و طعم گروه نوازی و همکاری در موسیقی را بهخوبی بفهمد.
"یقین گمشده" و "بی غبار عادت" دو آلبوم متفاوت در کمانچه نوازی بودند که در فرم و ریتم نوآوریهایی در این زمینه لحاظ شده بود. در این دو آلبوم الهام از موسیقیهای محلی و حتی موسیقی سایر کشورها که قبل تر اردشیر به تحقیق و بررسی آنها پرداخته بود به خوبی مشهود است.
به هر روی اردشیر کامکار با نوآوریها و ابداعات خود در زمینه نوازندگی کمانچه سهم بزرگی در جذب نوازندگان بیشتر و افزودن تکنیکهای مفید و ارائه پکیجی کامل در زمینه کمانچه نوازی تحت عنوان کمانچه نوازی معاصر داشته است.
معلمی دلسوز و به دور از جنجال
بخش قابل توجهی از زندگانی اردشیر کامکار معطوف به آموزش موسیقی به نسل جوان صرف شده است. بسیاری از نوازندگان امروزی کمانچه همچون آرش کامور، سامان صمیمی، شروین مهاجر و بسیاری دیگر از شاگردان این استاد بزرگ بودهاند که با همت، حوصله و خلق و خویی نیکو آنها را به جامعه مخاطبان معرفی کرده است. اردشیر کامکار همواره در زندگانی خود هنرمندی به دور از جنجال و اهل تسامح و تساهل بوده است.
نظر شما