به گزارش خبرنگار ایمنا، دست روزگار و شرایط بدی که برایم رقم خورد مرا به سوی کارتن خوابی کشاند، روزگاری برای خود سر و سامانی داشتم و حالا محتاج نان شب و لباسی گرم هستم تا سرما و گرسنگی جانم را نگیرد. اینها بخشی از سخنان دردآلود مرضیه زنی ۳۵ ساله است که اعتیاد تمام زندگی او را از بین برده و او را کارتن خواب کرده است، " همسرم من و بچههایم را دوست داشت و با جان و دل برای ما زحمت میکشید، اما من قدر نعمت ندانستم و مدام از زندگی ابراز نارضایتی میکردم و برای آرام کردن خود به اعتیاد روی آوردم. "
او از تلاش همسرش برای نجات وی از اعتیاد میگوید: "همسرم چندین بار من را ترک داد و هر بار من با تغییر مواد مصرفی باز هم به سراغ مصرف مواد میرفتم، همسرم از من ناامید شد و طردم کرد، پدر و مادرم فوت کرده بودند و کسی را نداشتم، مدتی را در خانه این و آن گذراندم و عاقبت به کارتن خوابی رسیدم، با زبالهگردی و گدایی صبحم را شب میکنم، سرم سنگ است و بالینم زمین است، دلم میخواهد به روزگار خوش قبلی برگردم اما نمیدانم چکار کنم. "
مرضیه میگوید: "استخوانهایم از سرما تیر میکشد و درد تمام جانم را گرفته، از چهره خودم میترسم، کرونا هم درد بیدرمانی بر دردهای ما شده، فراموش شدهام و کسی سراغم را نمیگیرد، کاخ آرزوهایم به کارتنی تبدیل شده که گاهی آن هم برای خوابیدن گیر نمیآید. "
برنامه و بودجه دو رکن اصلی برای حل معضل کارتنخوابی
زهرا برومند، مسئول خیریه اسکان زنان بیخانمان اصفهان به خبرنگار ایمنا، میگوید: وقتی در مورد زنهای کارتن خواب صحبت میشود، فکر میکنیم ماهیت و هویتی ندارند، آدمهای عجیب و غریبی هستند و شاید شکل و شمایل آدمیزاد نداشته باشند، اما باید بدانیم آنها هم از همین جامعه هستند و در فرهنگ اجتماعی ما و خانواده بزرگ شدهاند اما خارج از متن شهر هستند، این زنان دچار مشکلات فراوانی از جمله نداشتن خانوادهای با ثبات و پیگیر، بیماری جسمی و اختلالات روانی مانند افسردگی هستند، اما مشخص نیست که قبل از کارتن خوابی و یا بعد از آن دچار اختلالات روانی شدند و نباید فراموش کنیم که این مشکلات باز هم قابل رسیدگی است.
وی ادامه میدهد: معمولاً سطح و توانمندی اجتماعی پایینی دارند و مهارت خاصی هم ندارند، نه اینکه سطح هوش آنها پایین باشد، بلکه به دلیل نداشتن رشد در شرایط خانوادگی خوب مهارتهای فردی پایینی دارند که میتواند شامل مهارت زندگی، یادگیری شغلی و یا مسائلی از این قبیل باشد، اکثر اینها بازمانده از تحصیل هستند و به جرأت میتوان گفت درصد زیادی از آنها حتی نمیتوانند اسم و فامیل خودشان را بنویسند، به همین دلیل با تمام مشکلاتی که دارند خانواده پذیرای آنها نیست و اکثراً رها میشوند و بیرون از خانه مشکلات فراوانی گریبانگیر آنها میشود.
مسئول خیریه اسکان زنان بیخانمان مصرف مواد را یکی دیگر از مشکلات زنان بیخانمان میداند و میگوید: ممکن است مصرف مواد آنها را کارتن خواب کرده باشد و یا به دلیل شرایط خانوادگی که داشتند از خانه بیرون آمدند و بعد دچار مصرف مواد شدند، به هر حال این مصرف مواد یکی از ویژگیهای خاص این افراد است، اختلالات روانی، فرهنگی و اقتصادی، نداشتن مهارت و نبود حمایت خانواده مشکلات عدیدهای را برای کارتنخوابها به وجود میآورد.
وی خاطرنشان میکند: از نظر غذایی منابع غذایی خوبی ندارند و بیماریهایی مانند بینایی کم، آسم، دندان درد، کیست تخمدان، تومور رحمی، بیماریهای مزمن و مسری دارند و زمانی که مصرف مواد را کنار گذاشتهاند، دردهایشان نمایان شده است، تاکنون در این مددجویان فرد مبتلا به ایدز نداشتهایم و یا شاید ما به موارد اینچنینی برخورد نکردهایم، بعضی از افراد کارتن خواب بیماریهای جدی دارند که به آنها رسیدگی نمیشود و مطمئناً شایعترین مشکلی که دارند مسائل روانی و آسیب اجتماعی است، افسردگی، استرس و اضطراب، پرخاشگری، بیماری دوقطبی و مسائلی از این قبیل مشکلاتی است که دچارش هستند و مصرف مواد این مسائل را تشدید میکند.
برومند با توضیح اینکه اکثر افراد کارتن خواب کارت ملی یا شناسنامه ندارند و نمیتوانند خدمات عام المنفعه را دریافت کنند، میافزاید: این افراد از دریافت خدماتی مانند یارانه و خدماتی که کمیته امداد و بهزیستی ارائه میدهد و دریافت سایر خدمات اجتماعی محروم هستند و اگر جایی مشکلی با قانون پیدا کنند مطمئناً توان صحبت کردن ندارند، وکیل نمیتوانند بگیرند، پولی برای پیگیری مسائل قانونی ندارند.
وی معتقد است: باید به زنان کارتن خواب طوری که شأن آنها و انسانیتشان حفظ شود و بدون بیاحترامی کمک کرد، طوری که احساس نکنند زندانی هستند، بهتر است برای آنها توضیح دهیم که اقدامات ما به نفع خودشان است و قطعاً آنها نیز عقل و شعور دارند و پذیرای مسائل هستند، کارتن خوابها تنها به غذا نیاز ندارند، بلکه به آموزش و تفریح نیز نیاز دارند، باید امکانات و شرایط به آنها داده شود و باید بدانیم اکثراً مهارتهای زندگی و شغل ندارند، جامعه و نهادها باید برای رفع این معضل به درستی هزینه کنند، چرا که اگر هزینه شود این هزینه به خود کارتن خواب و سایر افراد جامعه برمیگردد و به زیبایی و البته سلامت شهر و دیگر شهروندان نیز کمک میشود، چرا که اگر یک آسیب اجتماعی حل شود، امنیت را به کل جامعه هدیه دادهایم.
ضرورت وجود یک متولی خاص و مؤثر در مدیریت آسیبهای اجتماعی
مسئول خیریه اسکان زنان بیخانمان اصفهان، برنامه و بودجه را لازمه ساماندهی صحیح کارتن خوابها و حل معضل کارتن خوابی میداند و میگوید: وجود افراد دغدغهمند در کنار تدوین برنامه و تخصیص بودجه باعث حل معضلاتی چون کارتن خوابی میشود، گاهی ممکن است تعداد کارتن خوابها زیاد نباشد، ولی باید تبعات اجتماعی و آسیبهای اجتماعی موجود را دید. هزینهای که داده میشود ولو برای عده یا گروه خاص باید نتیجه را دید.
این فعال حوزه زنان ادامه میدهد: شاید بتوان گفت معتادان نسبت به کل جمعیت تعدادشان کم است ولی تبعاتی که ایجاد کردند بسیار زیاد است. بنابراین میطلبد که ما یک بودجه کافی برای این کار بگذاریم، بودجه و برنامهها در سازمانهای مختلف پخش است و هر کدام میگویند من متولی این کار هستم اما هیچ کدام فعالیت چندان مؤثری نمیکنند، اگر یک واحد برای مدیریت آسیبهای اجتماعی وجود داشت و تمام این بودجه، برنامه و در واقع تمام نیروی انسانی صرف آن میشد و این متولی با قسمتهای دیگر که ارتباط اجتماعیشان با مردم بیشتر است، کار میکرد، حتماً نتیجه خوبی داشت، علیرغم اینکه بهزیستی و شهرداری دلسوزانه در این زمینه فعالیت میکنند اما نفس و شیوه برنامه اجازه رسیدن به نتیجهای مؤثر را نمیدهد.
وی با تاکید بر اینکه کارتن خوابها ممکن است رفتار ضداجتماعی داشته باشند، تصریح میکند: آنها دزدی و سد معبر میکنند، حرفهای رکیک میزنند، جیببری میکنند و این ضد اجتماعی بودنشان به همان اختلالات روانی آنها برمیگردد و اگر کسی اختلال دارد باید نگهداری بشود، شرایطش مدیریت شود، اگر جایی باشد که بتوان طولانی مدت با حفظ شئونات مذهبی، شئونات اخلاقی و انسانی، با احترام آنها را بپذیریم، آموزش داده شود، مشاوره بشوند، و برای آنها ایجاد اشتغال شود که وقتی از آنجا بروند بتوانند کار کنند و روی پای خودشان بایستند، قطعاً به تدریج این معضل حل میشود.
افزایش نگران کننده کارتن خوابی زنان
همچنین مجید ابهری، رفتارشناس و آسیبشناس اجتماعی درباره پدیده کارتن خوابی در جامعه به خبرنگار ایمنا میگوید: پدیده کارتن خوابی در جامعه هم به فرد و هم به جامعه زیانهای فراوانی میرساند و در پدیده کارتن خوابی فرد از خانه خارج شده و دیار خود را ترک میکند و یا در دیار خود بیخانمان میشود، برخی از افراد در خانه خود کارتن خواب هستند و خانواده به دلیل اعتیاد اجازه استفاده امکانات را به این افراد نمیدهد و افراد در خانه خود کارتن خواب میشوند.
وی ادامه میدهد: بیش از ۹۵ درصد از کارتن خوابها معتاد و دارای بیماریهای جسمی، روحی و روانی هستند، زخمهای بدنی، زخم روده و معده از سادهترین بیماریهایی است که ممکن است یک کارتن خواب به آن مبتلا شود و اغلب آنها عامل بیماریهایی ایدز و هپاتیت و سایر بیماریهای مسری مانند کرونا هستند، برای کارتن خوابها غربالگری درستی نیز نشده است، زنان حدود یک پنجم کارتن خوابها را تشکیل میدهند و روبه افزایش هستند، گرمخانهها برای تأمین نیازهای اولیه کارتن خوابها شکل گرفت اما به نظر میرسد اکنون به درستی فعالیت نمیکنند.
این رفتارشناس اجتماعی با اشاره به مرگ زودهنگام کارتن خوابها، تصریح میکند: در شبهای سرد سال به دلیل بیماریهای ریوی و قلبی تعدادی از کارتن خوابها از سرما یخ میزنند و یا بیماری آنها شدت میگیرد و فوت میکنند و اغلب به دلیل تغذیه نامناسب دچار بیماریهای گوارشی هستند و بیشتر آنها دندانهای خود را به دلیل مصرف مواد مخدر و رعایت نکردن بهداشت دهان و دندان از دست میدهند.
کارتن خوابها بمب متحرک انتشار کرونا هستند
وی معتقد است: این افراد باید در مکانی مناسب جمعآوری، بیماری آنها شناسایی و درمان شوند و بعد از حرفه آموزی به افراد کارتن خواب، در تعاونیهای گروهی مشغول کار شوند، چرا که تنها با یک شب غذا و لباس دادن به افراد کارتن خواب مشکلی از آنها حل نمیشود و این نوع اقدامها تنها مُسکنی برای مسائل آنها خواهد بود و مشکل اصلی آنها باید ریشهای و بنیادی حل شود تا از کارتنخوابی و سایر مشکلات همراه آن رهایی یابند و برای حل این معضل تمام ارگانها باید با هم همکاری کنند و یک سازمان به تنهایی قادر به حل ناهنجاری کارتن خوابی نخواهد بود.
ابهری با اشاره به اینکه برخی از کارتن خوابها خرده فروش مواد هستند و اعتیاد و پیامدهای حاصل از آن را افزایش میدهند، اضافه میکند: کارتن خوابها مانند یک بمب متحرک بیماریها هستند و در حال حاضر بسیاری دچار بیماری کرونا هستند و باعث انتقال و انتشار ویروس کرونا میشوند و باید حداقلهایی مانند ماسک در اختیار آنها قرار گیرد و باید غربالگری شوند.
وی با تاکید بر اینکه کارتن خوابها جرایم خرد بسیاری مرتکب میشوند، میگوید: کارتن خوابها بعد از خرده فروشی مواد به جیببری، دَله دزدی، سرقت لوازم خودرو وسرقت از مغازهها دست میزنند تا بتوانند امورات روزانه خود را طی کنند. جامعه مانند یک انگل به کارتن خوابها نگاه میکند و انگ کارتن خوابی مانع مراجعه آنها به جامعه برای رفع معضل کارتن خوابی میشود، درمان، کارآموزی و آموزش جامعهپذیری از اقداماتی است که باید برای کارتن خوابها انجام شود تا از این معضل اجتماعی رهایی یابند.
کارتنخوابی؛ نوعی فروپاشی نظام اجتماعی است
مرتضی پدریان، آسیبشناس اجتماعی و استاد دانشگاه درباره کارتنخوابی و پیامدهای ناشی از آن به خبرنگار ایمنا، میگوید: کارتن خوابها از نظر اقتصادی، فرهنگی و روانی دچار مشکل و آسیب اجتماعی هستند، آنچه امروزه در جامعه در حال افزایش و نگرانکننده است، موضوع کارتن خوابی زنان است و این در حالی است که حدود ۱۰ سال پیش چیزی به عنوان کارتن خوابی زنان نداشتهایم و طی سه سال اخیر این مشکل در جامعه شکل گرفته است که آسیبهای سنگینی به جامعه میزند.
این آسیبشناس اجتماعی با اشاره به اینکه اکثر افراد کارتن خواب از قشر معتاد جامعه هستند، ادامه میدهد: اغلب کارتن خوابها در بدترین شرایط و آخرین درجه اعتیاد قرار دارند و درآمد خود را از طریق دزدی و زبالهگردی است، کارتن خوابی یک معلول اجتماعی و در ساختار جامعه نشانه فروپاشی سیستم اجتماعی است.
وی با توضیح در خصوص عوامل و دلایل بروز شکاف طبقاتی به اسم کارتن خوابی، تصریح میکند: از نظر جامعه شناختی عواملی مانند وجود نداشتن عدالت در ساختار اجتماعی، طرد اجتماعی، تورم، گرانی، بیکاری، افزایش هزینههای زندگی و تأمین نشدن نیازهای اولیه از راههای مشروع و قانونی باعث شکلگیری پدیده کارتن خوابی در جامعه میشود.
کارتن خوابی امنیت روانی جامعه را تهدید میکند
پدریان با بیان اینکه از نظر فرهنگی، نبود جامعهپذیری فرهنگی و آشنایی با نقش شهروندی نیز جزو عوامل مؤثر در روز این ناهنجاری در جامعه است، میگوید: برای حذف و حل کردن یک معلول اجتماعی باید به سراغ علتهای به وجود آمدن آن رفت و شکلگیری پدیده کارتن خوابی در جامعه به دلایل خُرد، محلی و منطقهای بازنمیگردد و این موضوع در سطح مشکلات کلان اجتماعی قرار دارد و ساختارهای اجتماعی به شدت تولیدکننده و نشر دهنده مسائل و آسیبهای اجتماعی مانند کارتن خوابی است، پس ساختارهای اجتماعی باید در سطح کلان اصلاح شود، چرا که تغییراتی که در سطح خرد و متوسط ایجاد میشود درد چندانی را از مشکلاتی هم چون کارتن خوابی در جامعه حل نمیکند، سیستم اجتماعی در سطح کلان باید به گونهای عمل کند که نیازهای اولیه جامعه و افراد را تأمین کند تا از بروز آسیبهای اجتماعی جلوگیری شود.
وی خاطرنشان میکند: کارتن خوابی نوعی ناامنی اجتماعی ایجاد میکند و گاهی فقط حس ناامنی را به وجود میآورد که از خود ناامنی خطرناکتر است، پدیده کارتن خوابی میتواند سبب آسیبهای روانی مانند افسردگی بر سایر افراد جامعه شود و کارتن خواب دچار بیماریهای مزمن و مسری و به دنبال آن دچار مرگ زودرس میشوند، یکی دیگر از پیامدهای کارتن خوابی تن فروشی است که چهره روانی جامعه را ترسناک و مخدوش میکند.
مشکلات روانپزشکی کارتنخوابها بیش از مشکلات اقتصادی آنهاست
مجتبی ناجی، معاون اجتماعی بهزیستی استان اصفهان در خصوص دستهبندی افراد بیخانمان، به خبرنگار ایمنا، میگوید: کودکان خیابانی، دختران فراری، معتادان متجاهر و کارتنخوابها از بیخانمانها به حساب میآیند، شهرداری اصفهان نیز در خصوص ساماندهی افراد بیخانمان به بهزیستی کمک میکند، این نهاد دارای مرکز غربالگری مردان و زنان بیخانمان بوده و موارد را به بهزیستی و دانشگاه علوم پزشکی ارجاع میدهد، کودکان کار و دخترانی که از خانه فرار کردهاند تحت پوشش معاونت اجتماعی بهزیستی هستند و به امور دیگر مددجویان معاونتهای دیگر رسیدگی میکنند.
معاون اجتماعی بهزیستی استان اصفهان در خصوص رغبت نداشتن بیخانمانها نسبت به حضور در مراکز بهزیستی، اضافه میکند: معمولاً این افراد داوطلبانه به مراکز نمیآیند، تصور برخی مردم این است که افراد بیخانمان تنها از نظر اقتصادی معضل دارند و از دیگر جنبهها مشکلی ندارند اما مشکلات بیخانمانها بیشتر از اینکه اقتصادی و معیشتی باشد، شخصیتی و روانپزشکی است، یعنی این افراد پس از ارزیابی به عنوان افراد هنجارپذیر شناخته نمیشوند و به قواعد و مقررات احترام نمیگذارند برای همین است که از ساختار خانواده جدا شده و به سکونتگاههای غیررسمی میروند.
وی تصریح میکند: افراد بیخانمان در مراکز شبانهروزی قانونپذیر نیستند و هنجارهایی مثل رعایت ساعات خواب، برنامههای توانمندسازی و مواردی از این دست را رعایت نمیکنند به همین دلیل میل چندانی به حضور در این مراکز ندارند.
وی در خصوص کودکان بیخانمان اظهار میکند: سالانه حدود ۲۴۰ کودک بیخانمان به سازمان بهزیستی اصفهان ارجاع داده میشوند و مراکز شبانهروزی این افراد را پذیرش کرده و ساماندهی میکنند، منظور از ساماندهی هم این موضوع است که اگر این کودکان دارای آشنای نزدیک بوده و شرایط حضانت را برخوردار باشند، با دستور قضائی تحت سرپرستی آشنایان درجه دو و سه خود قرار میگیرند، اگر برای کودکی بستگانی وجود نداشته باشد این افراد در ۳۹ مرکز شبانهروزی در استان تحت عنوان مراکز شبه خانواده نگهداری میشوند و به ۴۸۰ کودک و نوجوان تا سن ۱۸ سال، خدمات لازم زندگی ارائه میشود.
نظر شما