به گزارش خبرنگار ایمنا، سرمایههای سبز اصفهان عاملی برای شهره شدن این شهر بوده و با وجود آنکه شهرهای زیادی در کشور ادعای «باغشهر» بودن را دارند، میتوان گفت که اصفهان از معدود شهرهایی است که با وجود ناملایمتیهای دهههای اخیر توانسته تا حدی این میراث طبیعی را حفظ کند.
البته در این میان و در نبود مدیریت و نظارت کافی از سوی دستگاههای مختلف بسیاری از این سرمایهها زیر چرخدندههای توسعه شهری به نابودی رفته و دیگر نشانی از آن دردست نیست. روزهای آلوده اصفهان و توسعه بدون ضابطه افقی و عمودی شهر بهویژه در حاشیههای شهر که روزی تماماً اراضی سبز بود، بیم ازدست رفتن باقی مانده سرمایههای طبیعی را هشدار میدهد.
این موضوع بارها توسط اعضای شورای شهر اصفهان در موقعیتهای مختلف مطرح شده و به نظر میرسد دستاندازی به منابع طبیعی اصفهان تمامی ندارد؛ متن پیشرو قسمت نخست از گفتوگوی خبرنگار ایمنا با فتحالله معین، عضو چند دوره شورای شهر اصفهان و رئیس فعلی کمیسیون پایش، نظارت و پیگیری این شوراست تا به این سوال پاسخ دهد که اصفهان تا چه اندازه در حفظ میراث طبیعی و سبز خود موفق بوده است.
به عنوان اولین سوال، توضیح دهید که چه خصوصیتی باعث شهره شدن اصفهان به شهر سبز و باغشهری ویژه از قدیمالایام شده است؟
کلانشهر اصفهان به قول نویسندگان، آرمیده در ساحل زاینده رود است و به دلیل وجود این رودخانه و اشکال قدیمی انتقال آب که در پیشینه این شهر وجود داشت یعنی مادیهای شهر، یکی از باغشهرهای بزرگ بود. میزان سرانه فضای سبز اصفهان در یکی دو سال مانده به انقلاب اسلامی چیزی بیش از دو برابر میزان فعلی بود و از سالهای قبل از پیروزی انقلاب و در دهه ۵۰ بسیاری از عرصههایی که الان هیچ آثاری از فضای سبز، باغ و زمین کشاورزی ندارد، فضای سبز و باغات بود.
قسمتهای زیادی از امتداد خیابان آتشگاه از بر خیابان فعلی باغهای بسیار بزرگ و مصفایی بود که هنوز تعدادی از آنها باقی ماده است. اکنون از این باغات پارک ناژوان یا منطقهای که ادامه باغات محور خیابان آتشگاه است و بعضی از باغات منطقه جروکان باقی مانده است.
سمت شمال شهر اصفهان، از میدان جمهوری اسلامی که وارد رباط شده و مقداری که میرفتیم، تمام عرصه اراضی کشاورزی و زمینهای باغی بود. غیر از آن در محور خوراسگان و فاصله بین شهر اصفهان و خیابان جی و خوراسگان، وجود خط طولانی باغات و اراضی کشاورزی کاملاً مشهود بود. بعضی از اینها در میان بافتهای شهری خوراسگان هنوز وجود دارد.
سمت دیگر شهر، باغات نزدیک به زاینده رود بسیار معروف بود. یادم میآید از پل فلزی که به سمت غرب میرفتیم تمام آن منطقه باغ و بیشه بود. آخرین این باغات برای احداث خیابان و بلوار میرزا کوچک خان تملک شد که چندی پیش نقشههای ثبتی منطقه و حوالی آن را میدیدم و مشهود بود که تمام این منطقه باغات و بیشه زارهای معروف شهر اصفهان بوده است.
وجود این اراضی باعث شده که از قدیم اصفهان را باغشهر دانسته و از این لحاظ آن را دارای موقعیت ویژهای بدانند؛ حتی یکی از توصیفات تاریخی زمان ضفویه را که نگاه میکردم، یکی از گردشگران خارجی مینویسد که "وقتی روی کوه صفه بودم به دلیل فضای سبز فشردهای که در این محور بود گنبدهای زیبای اصفهان از روی کوه صفه دیده نمیشد." این شاهد خوبی برای درک باغشهر بودن اصفهان دست ما میدهد یا بعضی از نقاط شهر که درختهای کهن و چنارها وضعیت درخشان شهر در گذشته را نشان میدهد.
در سالهای اخیر چه اتفاقی افتاد که دیگر نشانی از این سرمایه سبز همچون توصیفی که از گذشته کردید نیست؟
با وقوع انقلاب اسلامی مثل همه جای ایران و پیش از آنکه طرحهای شهری تدوین شود، مقداری فاصله زمانی باعث شد تغییر و تبدیلات بسیار زیاد شود. آنچه گفته میشود براساس طرحهای جامع و تفصیلی تصمیمگیری میشود اینگونه نبوده که این طرحها از اول وجود داشته باشند بلکه وضعیت موجود در طرحها گنجانده شده است زیرا در گذشته همیشه طراحان و برنامهریزان شهری از این تهاجمات عقبتر بودند و تبدیلها از تصمیمات شهری جلوتر رفته و طراحان برای اینکه بتوانند تسلطی روی کار داشته باشند، براساس آن طراحی میکردند
در این زمینه مشکل فضای ناکارآمد شهری را هم در اصفهان داریم که بسیاری از این بافت فرسوده بدون ارزش تاریخی در مرکز شهر اصفهان قرار دارند و هیچ گامی برای اصلاح آن برنداشتهایم که بتوانیم این مرکز شهراصفهان آباد کنیم. تا اینکه هنوز هم اصفهان یکی از کلانشهرهایی است که دارای بافت فرسوده ناکارآمد بسیار گسترده است.
دلیل این روند توسعه چه بود و در کدام مناطق شهری وجود دارد؟
عمده ساخت و سازهایی که در حاشیه شهر انجام شد مناسب نبوده و بسیاری از آنها ریزدانه و بدون رعایت اصول شهرسازی و معماری احداث شد. معابر خوب تعریف نشده، دسترسیها مناسب نیست و همانطور که میبینیم خیلی از این ساخت و سازهای جدید در محور امام خمینی، رباط دوم، ساخت و ساز در ادامه خیابان جی بین خوراسگان و اصفهان که عمری از آنها نمیگذرد و ساختمانها ۳۰ یا ۴۰ عمر دارندجزئی از بافت ناکارآمد اصفهان محسوب میشود.
در یک مقطعی از دوران جنگ تحمیلی، شهر شاهین شهر که به اصفهان چسبیده است با تزدیک به ۱۵ درصد بالاترین رشد جمعیت ایران را داشت. به این دلیل که آن زمان بقیه شهرهای اقماری اصفهان مانند بهارستان و فولادشهر ساخت و سازی چندانی نداشتند و شاهین شهر مجبور بود سرریز جمعیتی اصفهان را تحمل کند. این رشد جمعیت همچنین باعث شد فشار بسیار زیادی به داخل شهر اصفهان آید و آثار آن نیز همین است که در برخی نقاط شهر میبینید.
این نوع توسعه شهری چه پیامدی برای اصفهان دارد؟
اصفهان ویژگیهای خاصی دارد که این رشد بدون برنامه میتواند قاتل جانش باشد و شاید همجواری و همسایگی اصفهان با کویر بیشتر از آن است که به ذهن ما میآید؛ بهطور مثال کارهای ساختمانی فرودگاه شهید بهشتی اصفهان که قبل از انقلاب شروع شد و بعد از انقلاب نیز ادامه پیدا کرد به نحوی بود که برای بهرهبرداری از فرودگاه مجبور شدند زمینهای اطراف را مالچپاشی کنند چون آن منطقه بیشترین میزان شن روان را داشت و یا در فاصله ۳۰ کیلومتری شهر، یکی از مراکز بزرگ تثبیت شنهای روان یعنی مرکز تثبیت شن شهید طاهری وجود دارد که نشان میدهد در این محور چه وضعیتی داریم. اراضی منطقه برخوار نیز به دلیل اینکه قانون حفظ منابع آب رعایت نشد و چاههای بی رویه و برداشتهای غیرمجاز حفر شد، اکنون به شدت دچار فرسایش شده است.
تغییر و تبدیل فضای سبزی که در غرب اصفهان نیز رخ داد، در غرب تا جاده خمینی شهر تقریباً میتوان گفت فضای سبزی چندانی نیست و تنها ناژوان مانده که هر صبح که از خواب بیدار میشویم، یک نفر طرحی برای ناژوان دردست دارد که نشان از نبود مدیریت کافی در گذشته است. میخواهند این تکه باقی مانده از فضای سبز اصفهان را هم محو کنند که کسی نبینند تمام این محور باغ بوده است. یک ناژوان برای اصفهان مانده که آن هم دچار مشکلات متعدد است.
انتقادی که بارها به اکثر تصمیمات شورای عالی شهرسازی و معماری گرفته میشود این است که تصمیمات این شورا پشت درهای بسته و بدون توجه به مردم ساکن و مدیران و صاحبنظران محلی گرفته شده، آیا این انتقاد درست است؟
به نظرم این انتقاد هم درست است هم درست نیست. درست بودن آن از این جهت است که بالاخره اینجا نیازمند ساماندهی است اما مشکل ما در این است که طرحهای شهرسازی و معماری مورد عمل قرار نمیگیرد یعنی تخلف و عبور از مقررات شهرسازی بسیار زیاد است. ما کمتر ساختمانی را در اصفهان داریم که در زمان ساخت تخلف نداشته باشد.
به طور مثال نمای آجری دیوار خیلی از ساختمانها در خیابان است. یعنی سازنده میداند ۳۰ سانتی متر این ساختمانش نما میخواهد و باید دیوار بیرونش را ۳۰ سانتی متر عقب تر بگذارد اما بازهم این تخلف اتفاق میافتد. شاید این تخلفات مشهود نباشد و کسی آن را حس نکند ولی منظورم این است که این اتفاق میافتد. اینها موارد کوچک است تا چه رسد به نمونههای بزرگتر.
حال اینکه هر طرحی برای ناژوان باید برخی از ملزومات را داشته باشد؛ یکی این است که وقتی به مالکان اجازه داشتن پرچین، دیوار، فنس و یکی از اینها داده شود که از زمینشان استفاده کنند، شک نکنید که به تدریج هرکدام این باغها تبدیل به یک ساختمان میشود. بعد از آن دیگر برخورد با این ساخت و سازها طولانی مدت شده، پیچیدگی داشته و عملاً امکان پذیر نمیشود بنابراین ناژوان به دلیل شرایط خاص اصفهان نیازمند یک نگاه ویژهای است که این نگاه ویژه در تهران اتفاق نمیافتد.
در تهران در مورد خط محدوده ناژوان بحث میکنند که این مشکل حادی را ایجاد خواهد کرد. خط محدوده ناژوان را در زمانی که من عضو شورای شهر بودهام دو بار اصلاح کردند و اکنون نیز میخواهند برای دفعه سوم اصلاح کنند. هربار یک مقدار از اراضی فضای سبز ناژوان خارج از محدوده میافتد و تبدیل به بافت مسکونی میشود.
سوالمان این است که چندبار میخواهید این خط محدوده را اصلاح کنید؟ آیا غیر از ناژوان چیزی برای فضای سبز شهر اصفهان دارید. فضای سبز اگر تبدیل شد با میلیاردها پول هم قابل برگشت نیست. اگر فضای زمین، باغ و اراضی کشاورزی را تبدیل به مسکن کنید، تمام میشود و دیگر جایگزینی ندارد.
در اصفهان روزهایی که آلودگی هوا زیاد داریم بسیار است و روزهایی که آلودگی نداریم تقریباً صفر است. به هیچ عنوان شرایط زیست محیطی ما شرایط مناسبی نیست. پس این همه هزینه برای چیست؟ برای شهری که اولیترین و اصولیترین شرایط حیات آن هر روز به شکلی دچار آسیب شده است؟
موضوع دیگر اینکه آنطرف محدوده ناژوان حداقل دو طبقه پیلوت روی ساختمان داده میشود که زمین آن متری چهار یا پنج میلیون تومان است و طرف دیگر متری ۴۰۰ هزار تومان میشود. که باید به این موضوع هم توجه کرد.
از سوی دیگر ما نباید صورت مسئله را پاک کنیم بلکه باید آن را حل کنیم؛ باید برای صاحبان زمین در ناژوان که با تبدیل نکردن زمین خود به کاربری دیگر به همه شهر کمک میکنند حق و حقوق قانونی تعریف و از سوی شهرداری پرداخت شود. اگر واقعاً میخواهیم این زمین جزئی از فضای سبز اصفهان باقی بماند مثلاً دوبرابر نرخ کارشناسی پول داده و آن را تملک کنیم. یا مقرر شود که هرکس زمین خود را به دیگر کاربریها تبدیل نکرد سالانه مبلغی به عنوان یارانه به ازای هر مترمربع دریافت میکند. زمین در اختیار خود فرد باشد، از آن استفاده و نگهداری کند و سالیانه مبلغی به عنوان یارانه فضای سبز از شهرداری بگیرد.
این طرحها که گفتید سابقه اجرا داشته و تاکنون مطرح شده است؟
این طرح مطرح شده ولی کار جدی روی آن انجام نشده است؛ نگهداری فضای سبز ناژوان امکان پذیر است اما نباید به این سمت برویم که بخواهیم صورت مسئله را پاک کنیم. پاک کردن صورت مسئله در خصوص فضای سبز باقیمانده و موجود در شهر اصفهان خیانت به مردم و نسل آینده است.
با این توضیحات شورای شهر چه ابزاری بهکار گرفته با ناژوان همچنان برای اصفهان باقی بماند؟
تاکنون بیشترین مقاومت را شورای شهر کرده است. در همه ادواری که در شورا بودم این مقاومت وجود داشت و کم کم جا افتاده که ناژوان باید به صورت یک فضای سبز طبیعی باقی بماند و در آن فضای سخت ایجاد نکنیم. در شهر فضای سبزهای متفاوت داریم که دستساز است ولی جایی که مانند ناژوان طبیعی باشد حتی در ایران هم نیست.
ناژوان منطقهای است که فارغ از شرایط کنونی که ناشی از شیوع کروناست، مردم استقبال زیادی از آن میکنند و همین استقبال نشان از خاص بودن این محدوده دارد بنابراین باید این سرمایه را حفظ کنیم.
قسمتهای دیگر این گفتوگو را بخوانید:
نظر شما