به گزارش خبرنگار ایمنا، تسلط و رخ نمایاندن شهرهای برتر همواره و در طول تاریخ وجود داشته است و کتابهای زیادی در ارتباط با شهرهایی نوشته شده که روزگاری محل تجمع افراد فرهیخته، سرمایههای عظیم انسانی و طبیعی و اختراعات نوین بوده است.
برخی از این شهرها امروزه دیگر شهرت و قدرت گذشته خود را ندارند و اگر از بین نرفته باشند، در سلسله مراتب شهری جهان دیگر جایگاهی ندارند. با توجه به تغییرات بنیادی در مفهوم شهر و شهر نشینی و تحولات عظیم در عرصه فناوری که در کوتاه زمانی در قرن معاصر رخ داده است، سلسله مراتب شهری را تغییر داده و شهرهایی هم اکنون در ردههای اول سلسله مراتب شهرهای جهان قرار دارند که تا یک سده قبل مطرح نبودهاند، اما کدام ویژگیها این شهرها را در جهان متمایز کرده است؟! در این زمینه گفتوگویی را با «حسین حاتمی نژاد»، دکترای جغرافیا و برنامه ریزی شهری و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران" داشتهایم که در ادامه میخوانید:
تفاوت شهرهای جهانی و جهان شهرها در چیست؟
شهرهای جهانی و جهان شهرها با یکدیگر متفاوت هستند. بر طبق تعریف «فریدمن» ، جهان شهرها (World cities) شهرهایی هستند که سیطره و چیرگی خودشان را بر نظام اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی سایر شهرهای جهان اعمال میکنند. شهرهایی مثل پاریس، لندن، نیویورک و توکیو شهرهای جهانی یا جهان شهر هستند. در مقابل جهان شهرها (World cities)، «ساسکیا ساسن» شهرهای جهانی(Global cities) را اینگونه تعریف میکند که این شهرها دارای قدرت سلسله مراتبی است؛ سه شهر بزرگ لندن، نیویورک و توکیو به عنوان شهرهای جهانی مطرح میشوند. این شهرها همانند جهان شهرها هستند، اما کارکردشان بیشتر است و سلسله مراتب آنها نیز از نظر برخی شاخصهها از جمله مناسبات بانکی، مناسبات حقوقی، ارتباطات فرهنگی و مناسبات سیاسی پیچیدهتر و مهمتر است. سایر شهرها به دلیل نداشتن زیرساختها یا خدمات پشتیبان تولید (Advance Production Services) که در شهرهای جهانی وجود دارد، جهان شهر نامید میشوند. متخصصان شهری، جغرافیدانان، طراحان شهری، اقتصاددانان و جامعه شناسان و برنامه ریزان کاملاً به تفاوت شهرهای جهانی و جهان شهرها پی بردهاند و منظور امروز ما از شهرهای جهانی همان مدل مطرح شده توسط «ساسکیا ساسن» است.
چرا شهرهای جهانی متفاوت از سایر شهرهای جهان هستند؟
به عنوان مثال خیابان والاستریت در نیویورک کانون انباشت سرمایه جهان است و بسیاری از مسائل اقتصادی جهان در این خیابان تعیین تکلیف میشود و گرانترین نقطه جهان است. در همه شهرها قیمت اراضی بالا است، اما کسی که در خیابان والاستریت مغازه یا یک شرکت بیمه، شرکت خدمات طراحی اتومبیل یا بازاریابی دارد با قدرتهای بزرگ اقتصادی جهان که به صورت فرا ملی و چند ملیتی سرمایه گذاری میکنند، در چنین فضاهایی در ارتباط است.
البته مثلاً خیابان شانزالیزه در پاریس نیز خیابان گرانی است، اما خیابان «والاستریت» نیست زیرا شهر پاریس جز شهرهای جهانی دسته اول نیست. شهر فرانکفورت نیز با همه عظمتی که دارد باز هم جز شهرهای دسته اول نیست. شهرهای جهانی دسته بندی دارند و شهرهای جهان سوم به ندرت در دسته بندی شهرهای جهانی قرار میگیرند، به طور مثال حتی دبی نیز با وجود همه شرکتها و تمرکز سرمایه و کارخانههای واقع در آن، هنوز جز شهرهای جهانی نیست و حتی اگر هم باشد در پایینترین بخشها قرار دارد. حتی سئول پایتخت کره جنوبی نیز جز شهرهای رده بالا در نظام سلسله مراتب شهرهای جهان نیست و تقریباً جز شهرهای رده متوسط محسوب میشود.
ویژگی شهرهای جهانی چیست؟
مصرف بیش از حد در شهرهای جهانی عامل تخریب محیط زیست است و این شهرها جای پای بزرگی را بر طبیعت میگذراند و مشکلاتی را موجب میشوند. حدود سه تا حداکثر چهار درصد مناطق جهان به شهرها اختصاص دارد. شهرهای جهانی بخش کوچکتری از این درصد را شامل میشود زیرا نقاط بسیار محدودی است، اما این سه شهر در تولید ثروت، پسانداز کردن منابع مالی، قدرت سرمایه گذاری و انباشت سرمایه پیشگام هستند و گاهی اوقات تنها به اندازه شهرهای کشورهای آفریقایی و آسیایی درآمد و ثروت دارند.
تهران چه جایگاهی در نظام سلسله مراتب شهرهای جهان دارد؟
تهران مهمترین شهر ایران است که شبها حدود نه میلیون نفر جمعیت دارد و روزها جمعیت آن به حدود ۱۱ تا ۱۲ میلیون میرسد. منطقه شش تهران شب، ۲۷۰ تا ۲۸۰ هزار نفر جمعیت دارد، اما در روز جمعیت آن حتی به حدود سه میلیون نفر نیز میرسد. تهران با این عظمت، اصلاً جز شهرهای جهانی به حساب نمیآید. «جان رنه شورت» در کتاب شهرهای جهانی بیان میکند که تهران یک سیاهچاله است و اصلاً جایگاهی در مناسبات جهانی ندارد. زمانی که از شهرهای جهانی صحبت میکنیم باید شهر در نظام تقسیم کار بین المللی جایگاهی داشته باشد و بتواند نقش خودش را در سطح شهرهای جهان ایفا و زیرساختهای لازم را فراهم کند.
یک شهر باید فرودگاههای بین المللی استاندارد، پشتیبانیهای بانکی بیمهای و تمامی خدمات پیشرفته تولید را داشته باشد تا به تدریج وارد این مناسبات شود. البته وارد بحثهای سیاسی و تحریم کشور نمیشویم و تنها جایگاه شهرهای جهانی را توضیح میدهیم، ممکن است این شرایط گذرا باشد و بعدها به لحاظ اقتصادی، ایران جایگاه بهتری پیدا کند و بتواند وارد سازمان تجارت جهانی شود و صادرات و فعالیت خوبی داشته باشد.
مزایا و معایب انجام مناسبات با شهرهای جهانی چیست؟
شهرهای جهانی هم به لحاظ جمعیت و هم به لحاظ قدرت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سرآمد تمامی شهرهای جهان هستند. این شهرها در حقیقت با فرهنگ آفرینی از نوع فرهنگ مصرفی در بسط روابط سرمایه داری جهان نقش بسیار مهمی دارند و خودشان عامل تشدید نابرابریها و تعمیق شکاف طبقاتی و نابرابریهای قومیتی، نژادی، زبانی و درآمدی در کشورها، شهرهای خودشان و سایر نقاط جهان هستند. وقتی که شهری مانند لندن به عنوان مهمترین شهر جهانی وارد مناسبات میشود، آن افرادی که عاملیتی در کشور خودشان دارند به عنوان سکویی عمل میکنند که در مقابل انتقال مازاد تولید کشور به سمت انگلیس و لندن، پاداشی دریافت و درآمد خوبی کسب میکنند، اما بسیاری از افرادی که از این روابط و مناسبات قدرت دور هستند و دستشان از نظر اقتصادی به جایی نمیرسد، در کشورهای جهان سوم، دچار فقر و فلاکت و نابرابری، محرومیت و به حاشیه رانده شدگی میشوند.
از طرفی این شهرها عملاً تبدیل به کاکاتوپیا یا به عبارتی "پلشت آباد" میشود. نیویورک به عنوان پایتخت آسمان خراشهای جهان و کانون انباشت سرمایه، شهر پر طراوت، سرزنده، شکوفا و پر قدرت با فرهنگ خاص و شهری عظیم است که تنها در حدود ۲۵۰ هزار نفر در نیویورک در امور هنری فعالیت دارند، اما در چنین شهری حدود یک میلیون نفر در حاشیه شهر و در محله «هارلم» زندگی میکنند که سیاه پوستان، مهاجران و افراد تهی دستی هستند که از آمریکای لاتین به آنجا پناهنده شدهاند.
اگر با دیدگاه اقتصاد سیاسی فضا، به جهان بنگریم درست است که شهرهای جهانی هدایت اقتصاد شهرهای جهان را در دست دارند، اما خود شهرها کانون تضاد و تناقض موجود در نظام سرمایه داری است و این نابرابری را به کشورهایی که با آنها روابط و مناسبات داشته باشند، منتقل میکنند البته در مقابل دیدگاه لیبرالیستها وجود دارد که بر اساس آن این شهرها را موجب نوآوری، خلاقیت، ایجاد شهرهای خلاق، فرصتهای اشتغال و کانونهایی میدانند که فعالیتها و مکان سازیهایی را در سطح جهان ایجاد میکنند و میلیونها نفر بیکاری که در روستاها دچار فقر بودند در شهرها در کارخانهها و مراکز خدماتی مشغول به کار کرده است.
باید نکات مثبت و منفی شهرهای جهانی را باهم دید؛ در عین حالی که این شهرهای جهانی کانون رشد فرهنگی، وجود دانشگاهها و کلیساها و مراکز مذهبی و محل اعتلای اندیشه و هنر انسان به شمار میروند، مثل موزه لندن و موزه نیویورک و آکادمیهای توکیو، در مقابل کانونهای سقوط مقام انسانیت و مراکز گسترش انواع ناهنجاریها نیز هستند.
نظر شما