به گزارش خبرنگار ایمنا، بهمن علاءالدین یا مسعود بختیاری فقط یک خواننده نبود او نماد فرهنگی برای قوم بختیاری بود که با شعرهایش به کلمات در حال فراموشی جانی دوباره بخشید و آنها را بار دیگر در میان عامه مردم بختیاری و حتی غیر بختیاری آورد. میتوان گفت مسعود بختیاری نه تنها موسیقی فولکلور این قوم را احیا کرد بلکه تا حدودی نقش مهمی در حفظ گویش آنها داشت.
موسیقی او بازگوکننده فرهنگ اصیل بختیاری است، صدایش راوی زندگی سخت زاگرسنشینانی است که موسیقی همدم همیشگی آنان بوده است. هنر نزد قوم بختیاری بیش از هر چیز در موسیقی آنها متبلور شده است، چرا که موسیقی از بدو تولد تا هنگام مرگ شخص همواره به عنوان عنصری تأثیرگذار در غم و شادی تسلی بخش آنها بوده و هست. این آوازها و نغمات مناسبتی، میراثی گرانبها است که مسعود بختیاری به طرز خلاقانه ای با ذوق هنری سیری ناپذیر خود توانست رنگی تازه به آنها ببخشد و به مخاطبانش هدیه بدهد.
بختیاری با ارائه اولین اثر خود به نام «دختر لچک ریالی»، فعالیت حرفهای خود را آغاز کرد و استقبال خوبی که از این اثر شد باعث همکاری او با رادیو و تلویزیون اهواز و برگزاری کنسرتهای مختلف شد. مسعود بختیاری پس از انتشار آثار جدید و نوآورانه خود مانند کنون بهار، هی جار، تاراز، برافتو، آستاره، بهیگ و ویر در موسیقی بختیاری، جریانی جدید را در این نوع موسیقی باقی گذاشت که نسلهای بعدی به خوبی از آن درس گرفتند.
ابتدای زندگانی و الهام از طبیعت
مسعود بختیاری روز بیستم مهرماه سال ۱۳۱۹ در خانوادهای هنردوست و اهل فرهنگ در شهرستان مسجد سلیمان دیده به جهان گشود. پدرش مردی دغدغهمند هنر و علاقمند به آن بود که به آموزش فرزندان خود بسیار اهمیت میداد. مادر او همچنین از صدایی خوب برخوردار بود گویی مسعود (بهمن) صدایش را از مادرش به ارث برده و کودکی خود را با لالاییهای پر مهر او طی کرده است. مسعود دوران ابتدایی زندگانی خود را در خانوادهای پر جمعیت و در هم زیستی با طبیعت زیبای مسجد سلیمان و لالی گذراند.
شاید کاربرد زیاد عناصر طبیعت در ترانههای او و استفاده از ملودیهایی که احساس تجربه چنین فضاهایی را به شنونده القا میکند به همین خاطر باشد. شوق به آواز و ادبیات به خصوص شعر در سالهای دبستان در دل او افتاد و او همواره حتی زمانی که در کسوت معلم مشغول خدمت بود از آن دست نکشید. البته که تحصیلات او در ادبیات بود و همین بیش از پیش او را با آثار شعرا و ادبای دیگر که دسترسی به آنها در آن دوره سخت بود آشنا کرد. انس گرفتن با شعر و فرهنگ غنی بختیاری که آینهای از طبیعت بکر و شگفتانگیز آن است شخصیت هنری او را در آیندهای نه چندان دور شکل داد و منبع الهاماتی ناتمام برای او بود.
از همکاری با رادیو اهواز تا شاهکار مالکَنون
دوره اول فعالیت حرفهای بهمن علاءالدین مربوط به همکاری او با رادیو و تلویزیون اهواز است. وی در این دوره با هنرمندان و شاعران برجستهای از جمله منصور قنادپور، محمد موسوی، سیروس احمدیفر، جمشید احمدی، حبیبالله ریختهگر، بهمن فردوسی، رسول ایزدیار و عبدالعلی خسروی آشنا شد که توانست از اندوختههای آنان به خوبی استفاده کند. وی در همکاری خود با رادیو و تلویزیون اهواز آثاری را به گویش بختیاری نظیر گل ناز، تنگ بلور، بهار، گل باوینه و همچنین چند ترانه دیگر به زبان فارسی نظیر گلهای کاغذی، باغ آباد، دلتنگی، قاصد خوش خبر، باغ ستارهها، باید فراموشت کنم پدید آورد که آثاری ارزشمند و ماندگار بودند.
با این حال شاید بتوان گفت بختیاری در این دوره بیشتر دنبال کسب تجارب و آموختن بوده است تا اینکه به یکباره بعد از انقلاب با شاهکار بینظیر خود یعنی آلبوم «مالکَنون» جانی تازه به موسیقی بختیاری میبخشد. آلبوم معروف مال کنون که به گفته بسیاری از کارشناسان مهمترین آلبوم در موسیقی محلی است عطاءالله جنگوک آهنگسازی آن را بر عهده گرفته است.
مال کنون در سال ۱۳۶۵ منتشر شد، موسیقی این آلبوم از نغمههای اصیل بختیاری وام گرفته شده و بسط داده شده است. تکنیک آوازی مسعود بختیاری در این آواز به خوبی نمایانگر پختگی شخصیت هنری او در سالها گوشه نشینی و تحقیق و تفحص او در اوایل انقلاب است. مسعود شناسا، مهدی آذرسینا، عبدالنقی افشار نیا، حسین بهروزی نیا و مرتضی اعیان در این آلبوم مسعود بختیاری را همراهی کردهاند.
این آلبوم شهرت بسیاری زیادی در بین مردم پیدا کرد و افراد زیادی را به موسیقی بختیاری جذب کرد و آینده بسیاری از هنرمندان موسیقی بختیاری را تحت تأثیر قرار داد. آواز نامدارخان در این آلبوم یکی از وقایع مهم حماسی _تاریخی ایل را به تصویر میکشد که شعر و آواز آن به بهترین شکل ممکن در این آلبوم ظهور پیدا کرده است و میتوان آن را اثری ارزشمند در دو بعد هنری و ادبی تلقی کرد.
البته سراسر این آلبوم پر است از اینگونه زیباییهای انکارناپذیر شعر و ملودی که احساسات هر شنوندهای را بر میانگیزد. آلبومهای بعدی مسعود بختیاری به خصوص آلبومهای «هی جار»، «تاراز»، «برافتو»، «آستاره» مهارت ترانه سرایی و آهنگسازی او و راه منحصر به فردی که او در زندگی هنری خود پیدا کرده بود را آشکار میکرد. این آلبومها در میان مردم هیچ گاه به شهرت آلبوم مال کنون نرسیدند. مسعود بختیاری در آلبومهای بعدی خود با هنرمندان برجسته دیگری از جمله دوست دیرین خود منصور قنادپور و همچنین بیژن کامکار، اردشیر کامکار، محمود فرهمند، حسن ناهید، فریدون شهبازیان، شهریار فریوسفی و بسیاری از هنرمندان دیگر همکاری کرد.
شخصیت بی پیرایه و مردمی
مسعود بختیاری در طول زندگی هنری خود از شهرت کاذب و جنجال دوری میگزید و هیچ گاه عزت نفس خود را خدشهدار نمیکرد و در کمال خضوع و فروتنی بود. شهرت او هرگز باعث نشد که مردم را فراموش کند. او شیفته موسیقی و فرهنگ و هنر ایرانی و بختیاری بود و به همین خاطر تنهایی را ترجیح میداد و در تنهایی خود به دنبال کشف و شهود هنری و غلیان احساسات ناب خود بود. بختیاری بواسطه خدمت خالصانه و بی آلایش خود به فرهنگ و هنر ایرانی و احیای بسیاری از عناصر فرهنگی فراموش شده قوم بختیاری توانست در جان و دل مردم نفوذ کند. هر چند او در مقایسه با دیگر خوانندگان آلبومهای کمتری را منتشر کرده است، اما سطح کیفی آثار او و احساسات عمیق و پاکی که در آن جریان دارد او را به قلهای فتح ناشدنی در موسیقی بختیاری رساند.
درگذشت مسعود بختیاری در ۱۲ آبان سال ۱۳۸۵ ضایعه بزرگی بود که قلب همگان را به درد آورد. در مراسم تشییع او مردم از سراسر ایران حاضر شدند و شخصیتهای برجستهای در غم از دست دادن او به سوگ نشستند. هنوز با گذشت سالیان زیاد از کوچ او بزرگداشتهای با شکوهی از جانب مرد به پاس خدمات بی بدیلش به فرهنگ و هنر ایران برگزار میشود.
نظر شما