به گزارش خبرنگار ایمنا، علی قیومی در سالهای اخیر، با نمایشهایی مثل «گیج و ویج» و «بالشت» به یکی از محبوبترین و مهمترین هنرمندان اصفهانی تبدیل شده است. پس از شیوع ویروس کرونا در ایران، قیومی با پخش مجموعهای به نام «سپلشت» در صفحه اینستاگرامی خود، توجه بسیاری را به خود جلب کرده و با استقبال بسیار خوبی روبرو شد. به همین بهانه با وی گفتگویی داشتهایم که بخش اول آن را میخوانید:
فعالیت تئاتری شما در ابتدا در نمایشهای درام بود و سپس به سمت نمایش کمدی آمدید؛ دلیل این اتفاق چه بود؟
من یک بازیگر تئاترم و برای خود سبک تعیین نمیکنم. از کودکی بخاطر قابلیتهایم، کارهای کمدی انجام میدادم. بازیگر حرفهای باید در همه ژانرها فعالیت داشته باشد. در ابتدا فعالیت تئاتری خود را با کار کودک آغاز کردم. اولین جایزه خود را در یک کار درام گرفتم و حتی نمایشهای سورئال و جدیتری نیز در کارنامهام دارم. با این حال به خاطر اکتهای زیادم مثل تیپسازیها و تقلید صداها، بیشتر کارهای کمدی به من پیشنهاد شد؛ در ادامه تصمیم گرفتم که کارهایی که در حوزه کمدی نباشد هم کار کنم چرا که بازیگرهای موفق باید خود را به چالش بکشند.
احساس میکنم که در کارهای جدی موفق تر هستم اما بازیگر باید به دنبال خواستهای روحی خود و آرامش روح خود باشد و یک بازیگر باید دنبال چیزی که خودش را در آن میبیند، رفته و به همین دلیل ترجیح من برای اجرای کارهای کمدی بیشتر است.
چه اتفاقی باعث شد به این نتیجه برسید که توانایی کارگردانی و تولید تئاترهای کمدی را دارا هستید؟
این اتفاق چیزی بود که برای هیچ کس یک شبه رخ نمیدهد؛ چیزی حدود ۲۵ سال است که در این عرصه تجربه کسب میکنم. در زمانهایی به دلیل وجود مشکلات خانوادگی نمیتوانستم این حرفه را جدی دنبال کنم و وقتی به کار تئاتر بازگشتم اطلاعات تئوری خود را با برپایی ورکشاپها و انجام مطالعه بالا بردم. سپس مدرک موسیقی گرفتم و پس از آن نیز کلاسهای نمایشنامهنویسی را در نزد استادانی مثل زاون قوکاسیان و استاد بیگدلی گذراندم و مدرک این رشته را نیز اخذ کردم. همچنین در کنار این کارها، کلاسهای بازیگری و کارگردانی نیز انجام میدادم که برای من تجربههای بسیار مهمی را به ارمغان آورد.
در کمدی، اتفاقی جدا از سایر اتفاقات را دنبال میکنم و این مسئله نیاز دارد که چارچوب کار را خودم طراحی کنم. با این حال در آینده ممکن است با یک نویسنده یا کارگردان حرفهای تر کار کنم یا بازیگری را به اشخاص دیگری بسپارم.
از حضور در عرصه تئاتر کودکان گفتید، این کارها به چه شکل بودند؟
همیشه شخصیتهای کارتونی و کودک را تقلید صدا میکردم و حتی در یازده سالگی، استندآپ اجرا میکردم که متأسفانه فیلمهای این اتفاق موجود نیست و فقط تصاویری از آن را دارم. در نوجوانی در جشنها شخصیتهای کارتونی را تقلید صدامیکردم.
کاری در مدرسه نوشتم که چند حیوان را در آن طراحی شخصیت کردم که موفق بود. در سال ۷۴ کاری به نام دهکده خرگوشها با سعید موذنیان در تالار فرهنگیان اجرا شد که در آن دستیار کارگردان بودم.
در مورد فعالیت خود در سینما بگویید، چرا به شکل جدی تری ادامه پیدا نکرد؟
۴ فیلم سینمایی را بازی کردم که یکی از مهمترین آنها، فیلم «تو و من» است؛ حضور در این فیلم تجربه بسیار خوبی بود و اتفاق جدیدی بود. دغدغههای من در آن زمان بسیار زیاد بود که مهمترین آن، عشق به تئاتر است. در تمامی این سالها همهچیزم را برای تئاتر وقف کردم. به دلیل این عشق، کار موسیقی را جدی دنبال نکردم و به همین دلیل در سینما نیز خیلی فعالیت نداشتم.
اگر روزی قرار باشد که بمیرم، زمانی است که تئاتر از من گرفته شود و بدون این هنر، زندگی اصلاً برای من معنا ندارد. دغدغه من دیده شدن به واسطه تصویر نبود. در بستر اصفهان، کارگردانهای بزرگی که اتفاقات بزرگی به وجود بیاورند نداریم. در فیلمهای خوبی نیز که در اصفهان تولید میشود بازیهای درجه پنج و شش به بازیگران بومی داده میشود. این نبود اعتماد و نداشتن شرایط مهاجرت به تهران، دلیل دیگر حضور نیافتن من در دنیای تصویر است.
فضای آموزش تئاتر اصفهان را به چه شکل میبینید؟
فضای آموزشی اصفهان به اندازه کافی حرفهای نیست؛ البته اساتید و نویسندگان بسیار خوبی در اصفهان داریم، اما اساتیدی که در این شهر هستند بستر مکانی و مالی خوبی ندارند. این مسئله آنها را مجبور به انجام کارهای دیگری میکند که فعالیتها مقداری تولیدیتر میشود.
در تئاتر اصفهان، سالن مناسبی برای ایدهپردازی کارگردانها نداشته و حتی فضای مناسبی برای طراحی صحنه، لباس و سایر مسائل مثل بازیگری نداریم. در تهران حدود ۲۷۰ تا ۲۸۰ تئاتر در حال برگزاری در ژانرهای مختلف است که به کسانی که میخواهند برای دیدن تئاتر مورد علاقه شان آزادی عمل میدهد.
اما تئاترهای فعال در اصفهان خیلی محدود است پس استاد نمیتواند الگوی تئوریهای آموزش داده شده به هنرجو را در اصفهان نشان دهد. این مسئله باعث مهاجرت اساتید بومی و هنرجوها برای آموزش به تهران میشود و فضای آموزشی اصفهان را تضعیف میکند.
آیا برای انتخاب بازیگران کارهای خود، به سراغ هنرجوها میروید؟
همین امروز اگر احساس کنم که نفری بهتر از تیم من است، اصلاً تردیدی در جایگزینی آنها نمیکنم؛ زیرا عرصه تئاتر اجازه در جا زدن را به شما نمیدهد. همیشه به سراغ هنرجوهای جدید میروم؛ در بازیگری کسی برنده است که چند قدم جلوتر از بقیه باشد. اصلاً به آشنا، دوست و فامیل نگاه نمیکنم زیرا ضربه به کار من میزند و قابلیت بازیگر برای من مهمترین نکته است. اکثراً بازیگرم را از روی احساسم انتخاب کردم و پای انتخابم نیز ایستادهام.
وقتی نویسندهای یا کارگردانی چیزی را طراحی میکند، خالق آن است و میخواهد که به بهترین شکل اجرا شود که این مسئله نیازمند انتخاب بهترین نفرات برای اجرای آن است. ۹۰ درصد مخاطبانی که کارهای مرا میبینند میخواهند که بازیگر شوند؛ همیشه میگویم که چند کتاب در مورد این کار خواندهای یا چند تئاتر دیدهای؟ برای انجام هر کاری باید اصول آن را دانست و فقط علاقه مهم نیست؛ همه چیز به ذات و ریشه اتفاقات برمیگردد. اگر علاقه داشته باشید هیچ وقت از کسی نمیخواهید که چه کار کنید یا اجازه نمیدهید که در راه شما دخالت کند.
آیا تاکنون خواستار جدی تر شدن فعالیت خود در عرصه موسیقی بودهاید؟
انسانهایی در زندگی من هستند که هر روز از من خواندن موسیقی و ادامه این راه را تقاضا میکنند؛ با این حال نمیدانم چرا هنوز بستر این کار را فراهم نکردم. در حال حاضر ترانه میسرایم و از آنها استفاده هم شده است. اولین آهنگی که به شکل جدی منتشر شد، تک آهنگ سپلشت بود که با استقبال خوبی روبرو شد؛ همیشه میخواستم خواننده باشم اما به دنبال سبک خود هستم که به زودی این اتفاق خواهد افتاد.
امکانات و درآمدها در تئاتر اصفهان بسیار کم است که ماندن در آن را سخت میکند؛ این مسئله را چگونه میبینید؟
بعد از تئاتر گیج و ویج، به شکلی جزئی مسائل مالی من در امورات زندگی حل شد؛ هر کاری یک الک وجود دارد که همانند آرد از آن میریزید؛ برای اینکه به پایین نیفتید باید تلاش کنید و پشتکار داشته باشید تا بتوانید موفقیت خود را حفظ کنید. مدت زیادی است که از شروع فعالیت من گذشته و خیلی از انسانهای اطرافم از فضای تئاتر جدا شدهاند؛ به دلیل تلاشها و باور خودم، هنوز در این کار حضور دارم. بحث مالی برای من هیچ وقت در اولویتها نبوده و قصد درآمدزایی از تئاتر را ندارم.
وقتی هنر را برای پول انتخاب میکنی، ضربه میخوری زیرا راه درستی را انتخاب نکردهای. در هنر باید مثل اسب مسابقه باشی و از قبل تمرین کرده باشی. در این مسیر (اشاره به زندگی هنری) باید چشم خود را بست و دوید تا به موفقیت رسید. مشکلات مالی زیادی داشتم اما این مسائل به ایمان من به هنر ضربه نزد؛ هنوز هم به مسائل مالی فکر نمیکنم و حتی گاهاً کارهای دیگری را برای حل مشکلات مالی و زندگی کردن انجام میدهم.
بخش بعدی این گفتوگو را در روزهای آینده در ایمنا بخوانید.
نظر شما