به گزارش خبرنگار ایمنا، محلات تشکیل دهنده ساختار کالبدی و اجتماعی شهر هستند؛ تمامی نیازها و تحولات یک شهر از همین سطح آغاز میشود و اگر مدیران و برنامهریزان در پی تعیین چشماندازی واقعی از شهر باشند باید مطالعات و برنامهریزی خود را از همین سطح شروع کنند. چنانچه تاریخ گذشته شهرها را بررسی کنیم متوجه میشویم که نقش ساختارهای محلی در شهرهای ما بسیار پررنگ بوده است، اما امروزه این ساختارهای خرد مقیاس همانند گذشته نیست و نقش آنها هم در نظام کارکردی و هم در نظام برنامهریزی بسیار کمرنگ شده است. این امر موجب شده تا مدیریت شهرها دشوار، برنامهریزیها جانبگرایانه و طرحهای توسعه اغلب غیرواقعی باشد و نیاز است که این ساختارهای محلی احیا شود. در این زمینه با" فرزاد مؤمنی، کارشناس شهرسازی" گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید:
اهمیت تشکیل ساختارهای محلهای چیست؟
رویکرد از بالا به پایین در حوزه مدیریتی، ساختارهای خرد مقیاس در حوزه شهری را نمیپذیرد در حالی که دیدگاه پایین به بالا در نظر دارد که مدیریت شهری نیازهای یک شهر را در سطح محلات که کوچکترین واحد و ساختار یک شهر است رفع کند. برنامهریزی برای یک شهر باید بر اساس نیازهای ساکنان در سطح محلات باشد در غیر اینصورت ممکن است مدیریت شهری برای رفع نیازهایی برنامهریزی کند که با ضروریات زندگی ساکنان محلات مختلف شهر مطابقت ندارد. اشتغال مهمترین نیازی است که خانوارها در سطح واحدهای همسایگی محلات دارند در صورتی که مدیریت شهری بدون توجه به این نیاز اساسی صرفاً در فکر اجرایی کردن پروژههای خود است. به طور مثال در طرح احیای بافت فرسوده شهر، اگر مدیریت شهری نسبت به نیازهای ساکنان آن محله آگاه باشد میداند که بیشترین نیاز ساکنان شغل است و چنانچه این نیاز تأمین شود آنان در روند احیای بافت فرسوده نیز به راحتی مشارکت میکنند. به علاوه شهروندان به دلیل نبود ساختارهای محلهای و تمرکز ادارات در بخشی از شهر بارها به ادارات متفاوتی در نقاط مختلف شهر مراجعه میکنند. مدیریت این ساختمانها هزینهبر است و موجب ترافیک و آلودگی شهری میشود.
تشکیل ساختارهای محلی چگونه ممکن است؟
به منظور تشکیل شورای محلات باید هسته مشخصی در داخل محلات تعیین شود تا بتواند کمبودهای محله در حوزه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، مذهبی، انتظامی، سلامت و اداری را بررسی کرده و نیازها در حوزههای مختلف را در سطح محلات تأمین کند. البته تأمین نیازهای مختلف یک محله در قالب کالبد تعریف شده است. مرکز بهداشت، پارک مرکز محله و کتابخانه تعریف شده است، اما اینها عملکرد خود را در سطح محله ندارند. باید فرد یا افرادی وجود داشته باشند که در قالب یک شورا مرکز محله را اداره و مدیریت کنند. این افراد باید از بین ساکنان همان محل باشند. طرحها میتواند در سطح محلات تعریف شود و با همکاری و مشارکت مدنی اجرایی شود. این طرحها میتواند برای محلات و ساکنان آنها درآمدزایی داشته باشد و سازوکاری اقتصادی در سطح محله ایجاد و فعال کند. در صورتی که این فرآیند اجرایی شود فشار از روی شورای شهر نیز برداشته میشود زیرا حوزه کار شورای شهر قاعدتاً باید فرامنطقهای باشد و شورای محلی است که باید روند توسعه زیرساختهای شهری را انجام دهد
ساختار تشکیلات در سطح محله باید به چه نحو باشد؟
اعضای تشکیل دهنده شوراهای محله باید از ساکنان همان محل باشند و در حوزههای اقتصادی، کالبدی، منظر شهری و اجتماعی فعال باشند. نظامهایی که در شورای شهر وجود دارد باید در ساختاری کوچکتر در شوراهای محلات نیز وجود داشته باشد. اعضای شورای محلات باید دفترچه ضوابط مورد نیاز را تعریف کنند تا ارتباط بهتر میان مردم و شهرداری از این طریق تأمین شود.
مفهومی تحت عنوان "مدیریت کوانتوم" وجود دارد که بر اساس آن همانند کالبد و ساختار یک درخت که شامل تنه، شاخهها و برگهاست، شهر نیز باید چنین ساختاری داشته باشد. به طور مثال طرحهایی در حوزه اقتصادی و کارآفرینی برای محله تعیین شده و بر اساس آن ضوابطی تعریف میشود. این ضوابط توسط کمیسیون اقتصادی شورای شهر تصویب شده و بر این اساس نظارت بر روند اجرای طرحها بر طبق این ضوابط انجام میشود تا مدیریت در سطح محله به درستی انجام شود و بهم ریختگی نیز به وجود نیاید.
اهمیت درآمدزایی برای ساختارهای محلی چیست؟
عملاً باید ساختارها در سطح محلات درآمدزایی داشته باشند و این امکان وجود دارد. ایجاد سازوکارهای درآمدی در سطح محلات تضمین کننده ثبات و دوام هسته مرکزی محله و ادامه فعالیت اعضای شوراهای محله است. بهتر است ابتدا این سازوکار به صورت پایلوت در برخی محلات شهر اجرایی شود و افراد داوطلب در تشکیل این ساختار محلی مشارکت داشته باشند. درآمد ساختارهای محله میتواند از حوزه تبلیغات، کارآفرینی و تشکیل بازارچهها تأمین شود.
نظر شما