به گزارش خبرنگار ایمنا، انتشار فیلم اظهارات مهدی رسولپناه، سرپرست مدیرعاملی پرسپولیس درباره شجاع خلیلزاده، یکی از بازیکنان مازندرانی این باشگاه در روزهای اخیر در شبکههای اجتماعی و محافل مردمی این استان بازتاب منفی داشت که سبب شد رسولپناه با انتشار پیامی از مردم مازندران عذرخواهی کند.
هرچند رسولپناه به دلیل هجمههایی که بهخاطر توهین به بازیکنان و سرمربی پرسپولیس و حتی مدیران استقلال به وی شده بود مجبور به استعفا از سمت خود شد اما مازندرانیها از پیگیری برای برخورد با او دست نکشیدند و رئیس مجمع نمایندگان مازندران در مجلس شورای اسلامی خواستار برخورد قضائی و حقوقی با او شد و مدیرکل ورزش و جوانان این استان نیز برای رساندن شکایت مردم استان به گوش مسئولان ورزش کشور به تهران سفر کرد.
صاحب شریفی، نماینده مازندران در شورای عالی استانها نیز در واکنش به این اتفاق معتقد است: اینکه مدیرعامل یک باشگاه به دلیل خاستگاه اجتماعی، تربیت نادرست خانوادگی و فقر فرهنگی توهینی میکند را نمیتوان به جامعه تعمیم داد و این اقدام را به هیچ وجه بیانگر رویکرد خاص یا جبههگیری ویژهای نمیدانم. پیشتر نیز یک جوانی به مردم مازندران در شبکههای اجتماعی توهین کرده بود که سطح ادبیات و نگرش بیاندازه زشت به انسان و نوع جهان بینی او به مقوله زندگی و ملحقات آن نظیر گردش، تفریح، بزرگی و شهرت نیز همانند این مدیر بخش نگران کننده ماجراست.
او در گفتوگو با خبرنگار ایمنا ادامه میدهد: هیچ جای ایران، هیچ گروهی علیه مازندران وجود ندارد اما حتماً گروههای فراوانی علیه هنجارهای موجود وجود دارند که در شرایطی خاص واکنشهایی بعضاً بسیار شگفت و ناگوار از خود بروز میدهند و این قصه تمامی ندارد و مختص شمال نیز نبوده، نیست و نخواهد بود.
شریفی اضافه میکند: آنچه در رابطه با دو باشگاه تهرانی و پرطرفدار کشور نگران کننده است، اتفاقاتی است که طی یکماه اخیر برای مدیران عامل آنها رخ داده است و آنها بنا بر دلایلی مشابه، یکی اخراج و آن دیگری استعفایی مشابه اخراج را تجربه کردهاند. این دو مدیر با ادبیاتی سخن میگفتند که بیشتر به لمپنها شباهت داشت تا مدیران دولتی بزرگترین باشگاههای کشور و انتصاب این مدیران توسط وزارت ورزش قسمت تلخ این موضوع است.
او درخصوص واکنش مسئولان بومی به توهین مدیر باشگاه پرسپولیس به مردم مازندران، با مطرح ساختن این پرسش که مسئولان استان برای فرهنگ آنچه کردهاند که بخواهند مدافع باشند؟ میگوید: محور برنامههای طنز سیمای مازندران تمسخر گویش مازنی بوده و معروفترین چهرههای طنز این استان کسانی هستند که نقش یک شمالی کودن یا دروغگو را بازی میکنند، آن وقت همینها در مقابل سریال پایتخت موضع میگیرند. مسابقههای سیمای مازندران از این استان تصویری سرشار از عقب ماندگی و فقر نشان میدهد، موسیقی مازندران همان است که ۵۰ سال پیش بوده و هیچ خلاقیتی در هیچ بخش آن نمیبینیم و صنایع دستی استان نیز توسعه نیافت که هیچ بلکه روزبهروز کمرنگتر شد.
نماینده مازندران در شورای عالی استانها ادامه میدهد: آثار تاریخی مازندران پیش چشمان ما و با سکوت این مدیران به تاراج رفته است، سایتهای گردشگری در معرض نابودی است و غارها و چشمهها و رودها یک به یک محو میشوند. جادههای زیبای مازندران در اثر بیهنری و بیدانشی همین مدیران درحال از دست دادن مزیتهایشان هستند؛ پس به کدام مدیر بومی برای صیانت از فرهنگ مازندران دلخوش باشیم؟!
بهجای تعصب بیجا از ظرفیتهای یکدیگر استفاده کنیم
سیل جمعیت مهاجر و گردشگر از استانهای دیگر بهویژه تهران به سمت شمال کشور سبب شده است برخی آن را عاملی تهدید کننده برای استانهای شمالی بدانند که نتیجه آن همین نگاه از بالا و توهینهایی است که گاهاً رسانهای میشود، شریفی در این خصوص معتقد است: در مازندران هموطنان فراوانی از سراسر کشور حضور دارند که این حضور اجتنابناپذیر است؛ آب و هوای دلپذیر و خاک حاصلخیز اساس پیدایش تمدنهاست بنابراین مهاجرت به شمال قابل فهم است به ویژه امروز که وضعیت بد اقتصادی نیز مزید بر علت فروش املاک و مستغلاتی است که در شرایط عادی هیچ انسانی علاقمند به ازدست دادن آنها نیست.
او با اشاره به نگرش منفی نسبت به پدیده مهاجرت، میگوید: به تاریخ ملتها از جمله همین ایران خودمان که نگاه بیندازیم، درمییابیم همواره برخورد تمدنها و فرهنگها پس از مدتی منجر به تولیدات بزرگ فرهنگی و علمی شده است. حتماً تلفیق فرهنگ غنی مازندران و تمدن تهران موجب پیشرفتهای بزرگی خواهد شد بنابراین هردو استان بهجای تعصبات بیجا، باید از ظرفیتهای یکدیگر جهت بالندگی هرچه بیشتر سود ببرند.
نماینده مازندران در شورای عالی استانها ادامه میدهد: تصور کنید اساتید و آهنگسازان بزرگ پایتخت بیایند و کنار هنرمندان مازندران شروع به بازسازی و معرفی موسیقی مازندران به کشور و جهان کنند؛ کسی تابحال به این چیزها فکر کرده است؟ خیر چون پیوسته در حال تمسخر، تهدید و تحقیر یکدیگر هستیم. اسم این رفتار را گذاشتهایم تعصب اما بیشتر به حماقت میماند.
ارزشگذاری به شوراها عامل وحدت ملی
شریفی درباره نقش شوراها به عنوان پارلمان محلی در تغییر رویکرد نسبت به فرهنگهای مختلف کشور و ایجاد اتحاد میان اقوام و استانها، میگوید: مادامی که برسرنخواستن شوراها دعواست، انتظار اثرگذاری از آنها بیهوده است، در مقابل استاندارانی که برای شوراهای استان هیچ ارزشی قائل نیستند، فرماندارانی که شورای شهرستان را به رسمیت نمیشناسند و دولت و مجلسی که یک ریال در سال برای آنها درنظر نمیگیرند، از کدام پارلمان محلی دقیقاً صحبت میکنید؟ اگر شهرداریها نباشند، در همین شوراهای شهر را نیز باید تخته کرد.
او میافزاید: شورای عالی استانها نیز وضعیت مناسبتری ندارد، مادامی که این نهاد به عنوان قوه چهارم کشور به رسمیت شناخته نشود نمیتوان از آن انتظار اثرگذاری داشت. باید طرح همترازی شورای عالی تصویب، آئین نامه جلسات شورا اصلاح و جلسات آن از ماهی دو روز به دستکم ۱۰ روز در ماه برسد و سازوکاری جهت طرح سوال از دولت و سایر مسئولان برای شورای عالی درنظرگرفته شود تا شورای عالی استانها پرچمدار حفظ فرهنگ و حافظ اقوام ایرانی و وحدت ملی باشد وگرنه این شورا عملاً یک نهاد تشریفاتی است که همه کارکرد آن همین نطقها و مصاحبهها خواهد بود.
نظر شما