جلال خوشچهره در گفت و گو با خبرنگار ایمنا پیرامون انتقادات روزهای اخیر علیه رئیس جمهور اظهار کرد: بازار انتقاد و حمله به رئیس جمهور و دولت کی این روزها داغ شده است. گویی جماعتی همسو با جریان تبلیغاتی غالب، به رقابت باهم مشغولند تا از قافله عقب نمانند.
وی افزود: برخی در معرکه رقیبان ناهمساز با دستمایه کردن مشکلاتی که هر روز برگرده مردم سنگینتر میشود و پیش از شروع رسمی رقابتهای انتخاباتی، جنبش بازپسگیری قدرت به راه انداختهاند؛ اگرچه برخی از استدلالهای آنان در نقد دولت خالی از واقعیت نیست، اما به دلایل مختلف نمیتوانند دل مردم را به دست آورند. به خیل منتقدانی از این دست میتوان گفت که نمیتوانند هزینه آنچه امروز میگویند و فردا در دوره قدرت خود بدهند.
این کارشناس مسائل سیاسی تاکید کرد: تردیدی نیست که کارنامه یک سیاستمدار تنها با موفقیتهای وی قضاوت میشود. حسن روحانی نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود، اما دولت یازدهم و دوازدهم را میتوان از دو منظر نقد کرد. نخست از منظر اکثریت رأی دهندگانی که با نگاه به مطالبات خود از رئیس جمهور منتخب در دو انتخابات سالهای ۹۲ و ۹۶ خرده میگیرند. در نگاه مردم، اوضاع جاری کشور با وعدههای حسن روحانی فاصله بسیاری دارد.
خوشچهره ادامه داد: نقد دوم از منظر طیفی از رقیبان سیاسی است که به ویژه پس از انتخابات سال ۹۶ ساز ناهمگون با سیاستهای دولت منتخب را در دو سطح داخلی و خارجی کوک کرده و بیوقفه آن را نواختهاند. این طیف از منتقدان با پرده پوشی از نتیجه و تأثیر رفتار خود بر اوضاع جاری، سوداگرانه از مشکلات میگویند و دولت را ناتوان و حتی سزاوار سختترین مجازاتها میخوانند.
وی خاطرنشان کرد: با نگاه به ماهیت نقدهای دوگانه این افراد، جای پرسش است که آیا طیف دوم منتقدان بهاندازهای که خود تصورمیکنند، نزد افکار عمومی جذابیت دارند؟ آیا به اندازه ادعاهایشان در قبال مشکلات گریبانگیر مردم، وفادار هستند؟ سرانجام اینکه آیا مشروعیتی که برای خود در مخالفت با دولت قایلند، برای مردم نیز مشروع میدانند؟
این کارشناس روابط بینالملل یادآور شد: متأسفانه جنس برخی مخالفها به گونهای است که هزینهاش بیش از آنکه متوجه کارنامه دولت باشد، متوجه ساختاری نظام است. باید به چنین افرادی گفت که بازپسگیری قدرت از مطالبه گری مردم جدا است.
نظر شما