به گزارش خبرنگار ایمنا، سالهاست از نخستین گامهای ساماندهی خیابان لالهزار میگذرد؛ خیابانی تاریخی که روزگاری ناصرالدین شاه آن را مشابه خیابان شانزلیزه ساخت و بعدها به نماد نوگرایی و هنر ایران تبدیل شد.
بسیاری از سالنهای تئاتر و سینماها، رستورانها، کافهها و فروشگاههای معروف در این خیابان ساخته شد و به دلیل وجود گلهای زیاد در مرکز آن، لاله زار نامیده شد. زمانی در این خیابان ۱۵ سینما و چندین سالن تئاتر و تماشاخانه فعال بود اما در لالهزارِ امروز تنها چند سینمای متروکه و بدون استفاده در میان انبوه پاساژ و واحدهای تجاری برجا مانده است. با این حال چند سال است طرح ساماندهی این خیابان آغاز و پیادهروهای آن عریضتر شده و تلاش شده برخی از خانههای قدیمی آن مانند خانه اتحادیه با رویکرد فرهنگی احیا شود.
احمد مسجد جامعی عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران درخصوص طرحهای مختلفی که برای ساماندهی لاله زار پیشبینی شده به خبرنگار ایمنا میگوید: در سالهایی که در شورای شهر بودهام، هر شهرداری که آمد به فکر احیای لالهزار بود اما واقعیت این است که لالهزار، دیگر لالهزار سابق نمیشود.
وی با اشاره به اینکه تلاش برای ساماندهی خیابان لالهزار بدون رضایت ساکنان آن به سرانجام نمیرسد، میگوید: ما نمیتوانیم مردم را از این خیابان بیرون کنیم و بگوییم قصد داریم این گونه لالهزار را بسازیم بلکه برای آنکه از آنجا بروند یا تغییر شغل بدهند باید مردم را قانع کرد.
مسجدجامعی با اشاره به اینکه لالهزار دورههای تاریخی متفاوتی داشته و باید مشخص شود برای احیای خیابان کدام دوره مدنظر است، اضافه میکند: اینکه برویم پیادهروهای آنجا را عریض کنیم و عرصه را بر رفت آمد ببندیم که مغازهها مجبور به تغییر شغل شوند از کارهایی است که زود به ذهن میرسد و کار دشواری نیست اما باید بدانیم که بعد از آن میخواهیم با لالهزار چکار کنیم و براساس چه مبنایی آن را احیا کنیم.
این عضو شورای شهر میگوید: اینکه عرصه را روی مردم و صنفی که در این خیابان فعالیت میکنند تنگ کنیم یا مردم را روبروی هم قرار دهیم یا صنف را روبروی هنرمندان و یا هنرمند را روبروی صنف، راه به جایی نمیبرد. ساماندهی این خیابان با همفکری و اجماع به نتیجه میرسد.
وی معتقد است: اگر برخی آثار از گذشته در لالهزار باقی مانده به این دلیل است که آن ملک یک مالک واحد نداشته است، در غیر این صورت آن هم تغییر کاربری داده و به یک پاساژ تبدیل میشد همانطور که در این سالها پاساژهای زیادی در لاله زار ساخته شده و هنوز هم ساخته میشود.
مسجدجامعی با اشاره به تملک خانه اتحادیه توسط شهرداری گفت: خرید این خانه بسیار دشوار بود زیرا یک مالک نداشت و خانه بین ورثه افتاده بود بنابراین موفقیت تملک آن واقعاً جای قدردانی داشت؛ خانهای ارزشمند که حقیقت معماری اواخر دوره قاجار را نشان میدهد. خانههای ارزشمند دیگری مانند خانه پیرنیا، نویسنده تاریخ ایران باستان نیز در خیابان لالهزار است.
وی ادامه میدهد: خانههای دیگر مانند خانه بوشهریها که قرار بود تبدیل به خانه خلیج فارس شود نیز یکی دیگر از خانههای ارزشمند لالهزار است. بحث زیادی هم برای تملک آن در شورا شد ولی خرید آن رأی نیاورد و تنها تملک خانه اتحادیه مورد موافقت شورا قرار گرفت اما مرمت همین خانه هم هنوز تمام نشده است.
مسجدجامعی میگوید: خیابان لالهزار خیابان مهمی است، خیاط خانهها، عینک فروشیها، کلاهدوزیها و عکاسخانهها یا قهوه خانه و کافههای لالهزار میراث ارزشمند دوران رونق این خیابان است. لالهزار یک زمانی در حوزه شهرسازی جدید تهران و در حوزه مشاغل، مطبوعات و سینما، نمایش و گذران اوقات فراغت نقش آفرین بوده که برخی از آنها باقی مانده است. دفتر مجله تهران مصور در این خیابان بود.
او در خصوص سناریوهای مختلفی که برای احیای خیابان لالهزار تاکنون ارائه شده است، میگوید: یک زمانی میگفتند ما شش ماهه این خیابان را احیا میکنیم اما بعد معلوم شد شش ساله هم نمیتوان این خیابان را احیا کرد چه برسد به شش ماه و ارزیابیها نشان داد که احیای این خیابان فرایندی طولانی مدت است.
سال اول شورای پنجم قرار بود سینماهای لالهزار تبدیل به پاتوقهای فرهنگی شود اما هنوز سینماهای قدیمی این خیابان وضعیت گذشته را دارند، مسجدجامعی در این رابطه میگوید: ما هنوز تکلیف خانه اتحادیه را روشن نکردهایم خانهای که حتی در روزهای پایانی دوره چهارم افتتاح هم شد اما هنوز تکلیف آن روشن نیست خانهای که من پیشنهاد دادم خانه تهران شود و مصر هستم که تهران باید خانه تهران داشته باشد و معتقدم حداقل در این دوره باید مکانی برای این امر باقی بماند بنابراین از این خانههایی که شهرداری میسازد امیدوارم خانهای هم بهعنوان خانه تهران ساخته شود. خانهای که به معنای واقعی خانه تهران باشد.
او میافزاید: خانه فرهنگ و هنر بسیار ارزشمند است و ما بسیاری از این خانهها راهاندازی کردهایم اما خانه تهران، خانه فرهنگ و هنر نیست بلکه خانه تهران باید محل تلاقی نمایندگان مردم، مدیران شهری، نظریهپردازان و سرمایهگذاران برای یافتن راه حلهایی در خصوص رفع مسائل و مشکلات تهران امروز و فردا باشد. قرار نیست در خانه تهران فقط نگاهمان به تهران دیروز باشد.
نظر شما