حیات مجدد در بافت‌های مرکزی تاریخی شهرها

مسیرهای پیاده، تجلی‌گاه حیات مدنی شهرها و گذرهایی برای انجام فعالیت‌های اجتماعی شهروندان بشمار می‌رود؛ در حقیقت مسیرهای پیاده همراه با نشانه‌ها و نقاط عطف و تاریخی به مثابه مکانی برای قرائت سناریوی شهری و حفظ پایداری خاطره شهر است.

به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس چکیده یک مقاله، مردم همواره با ایجاد ساختارهای متعدد در شهر، نیاز ذاتی خود برای برقراری روابط اجتماعی را برآورده‌اند، فضاهایی که از نظر اجتماعی فعال بوده و امکان ارتباطات رو در روی انسانی را درون اجتماع شهر و در کالبد سازمان یافته فراهم ساخته است.

در گذشته عابر پیاده به عنوان عنصر اصلی در برنامه‌ریزی و طراحی شهری مورد توجه قرار می‌گرفت و مقیاس انسانی در همه ابعاد و جهات حرف اول را عنوان می‌کرد، اما امروزه رشد شهرنشینی و ازدیاد وسایل نقلیه، باعث از بین رفتن مقیاس انسانی در سطح شهر، نابودی فضاهای شهری و ارتباطات چهره به چهره، افزایش تراکم در مراکز شهری و افزایش میزان تصادفات در شبکه معابر، از بین رفتن ایمنی و امنیت عابران پیاده، کاهش ارزش عابر پیاده، و به طور کلی موجب تنزل کیفیت محیط از منظرهای مختلف گشته و امکان بهره‌گیری از موقعیت مکانی محیط را به شدت کاهش داده است.

این در حالی است که به نظر می‌رسد ظرفیت اجتماعی مکان می‌تواند به واسطه سیاست‌های توسعه‌ای شهرسازی نظیر پیاده‌راه‌سازی شرایط مناسبی را ایجاد کند.

طرح مسئله

قبل از انقلاب صنعتی بیشترین الگوی سفر در شهرها، حرکت عابر پیاده بوده، به همین دلیل انسان مبنای طراحی شهرها محسوب می‌شده است، اما در طول دهه‌های گذشته، اتکای بیش از حد شهرسازی مدرن به نیازهای حرکت سواره و غفلت از حفظ و ساماندهی فضاهای پیاده، انتقادات زیادی را از سوی صاحب نظران مسائل شهری، در مورد شهرسازی مدرن مطرح ساخته است.

از طرفی امروزه موضوع احیای بافت‌های مرکزی شهرها و توسعه پایدار آن، به صورت مسئله‌ای مهم در برنامه‌ریزی‌های شهری درآمده است.

مسئله اصلی در این است که آیا راه حل‌هایی مدرن اما متناسب با شرایط بومی و فرهنگی کشور وجود دارد که بتوان حیات مجدد را به بافت‌های مرکزی تاریخی شهرها برگرداند؟

توجه به موضوع «حرکت پیاده» همواره با نیازها و خواسته‌های انسان درهم می‌آمیزد و می‌تواند از پر اهمیت‌ترین و ضروری‌ترین موارد در حقوق طبیعی استفاده کنندگان از فضاهای شهری تلقی شود. اهمیت موضوع در این است که با وجود عملکردهای مختلف خیابان، آنچه در طی اعصار مستمراً بدون تغییر باقی مانده، عمومی بودن فضای خیابان است که متعلق به تمام ساکنان شهر بوده و حضور مردم به دلپذیر و سرزنده بودن این فضای عمومی کمک می‌کند.

حضور عابران در معابر، اثر زندگی بخش در کالبد شهر دارد از این رو دیده می‌شود که در شهرهای حاضر که به تمام معنا در تسخیر وسایل نقلیه درآمده و چیرگی آن بر انسان ایجاد شده، پیاده‌روی مورد کم‌توجهی قرار می‌گیرد و پیاده‌ها همواره در معرض آسیب و مخاطره جانی و مالی به سر می‌برند.

به عبارت بهتر، حرکت پیاده از دو جنبه اصلی (به عنوان رکنی از سیستم حمل و نقل درون شهری و به عنوان فضایی برای ارتباطات و برخوردهای رو در روی اجتماعی) نه تنها منزلتی نیافته است، بلکه در زمان حاضر جایگاهی چنان ناچیز دارد که حتی به معمول‌ترین شکل خود به عنوان سیستمی از حمل و نقل شهری نیز سهمی پیدا نکرده و این گونه است که پیاده حقوق خود را پایمال شده می‌یابد.

لذا توجه به مسئله ارتقا کیفیت محیط‌های شهری و در پی آن توجه به افراد پیاده در شهر به عنوان عناصر تشکیل دهنده شهر و یافتن راه حل‌هایی جهت به رسمیت شناختن عابران در سطح شهر و ارتقا کیفیت محیط‌های شهری به منظور ارتقا رضایت‌مندی افراد از این محیط‌ها از جهات مختلف حائز اهمیت است که مجموعه این عوامل انگیزه‌های اصلی در مطرح ساخت موضوع پیاده‌راه برای انجام این مطالعات بوده است.

مفهوم کیفیت در پیاده راه‌های شهری

مبحث «کیفیت» در طراحی شهری به جهت ابعاد «عملی» و «نظری» واجد اهمیتی قابل ملاحظه است؛ معنای لغوی واژه «کیفیت» در فرهنگ زبان فارسی عمید، چگونگی، صفت و حالت چیزی عنوان شده است.

فرهنگ انگلیسی اکسفورد نیز چهار معنا درجه خوبی و ارزش چیزها، خوبی و کمال به مفهوم عام صفات و خصوصیات و جنبه ویژه و علائم ممیزه برای کیفیت ارائه می‌کند.

مفهوم چند پهلو و سرشت پیچیده مفهوم «کیفیت» و تلقی گوناگون افراد از آن باعث بروز نوعی پراکندگی و عدم انسجام در نقطه نظرات ارائه شده شده است.

مفهوم کیفیت به صورت ویژه زمانی در طراحی شهری مطرح شد که متخصصان مختلف نظریات هنجاری مختلفی در مورد کیفیت محیط شهری خوب را ارائه دادند.

پاره‌ای از این نظریات شهودی بوده و پاره‌ای متکی بر پژوهش‌های سامان یافته بودند؛ با شروع قرن بیست و یکم دامنه مفهوم کیفیت به میزانی جایگاه خود را پیدا نمود که نهادها و مؤسسات مختلف با تکیه بر این موضوع به سنجش فضاهای عمومی شهری پرداختند. جست و جو در میان نظریات ارائه شده از سوی متخصصان و نهادها در باب کیفیت، طیف متنوعی از معیارها را در اختیار قرار می‌دهد.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

حیات مدنی فضاهای شهری در ارتباط مستقیم با میزان پاسخگویی فضا به توقعات ذهنی شهروندان قرار دارد؛ این مهم در حالی است که امروزه در بسیاری از کشورهای جهان به دلایل عمده از جمله سلطه تدریجی حرکت سواره بر فضاهای شهری، حیات مدنی فضاها و تمدن شهری با خطر رو به رو شده، زیرا بخش اعظمی از تمدن شهری در کیفیت اجتماع و اجتماعی شدن فرد نهفته است.

تداوم این روند باعث شده که یکی از شاخص‌های پایداری شهرها در قرن حاضر، کاهش استفاده از سوخت‌های فسیلی، کاهش آلودگی هوا در جهت افزایش حمل و نقل عمومی و ارتقا جذابیت‌های فضاهای شهری در جهت تشویق به افزایش قابلیت پیاده‌مداری و سلامتی شهروندان خود، معرفی شود.

موضوع جایگاه سهم عابر پیاده و ارتقا قابلیت پیاده مداری فضاهای شهری در چند دهه اخیر به شدت مورد توجه مدیران و برنامه ریزان شهری قرار گرفته تا از این طریق ارتقا کیفیت محیط شهری را منجر شود.

مطالعات متعدد نشان می‌دهد ارتقا سطح کیفی محیط‌های شهری باعث ارتقا میزان رضایت‌مندی شهروندان از زندگی شهری شده و همین مهم اهمیت موضوع رو دوچندان می‌کند؛ از سوی دیگر در محیط‌های شهری کنونی که در زندگی با سرعت بسیار زیاد در جریان است، درک محیط به سختی امکان دارد به طوری که امروزه دیگر «شناخت فضا و حس تعلق به فضا» از طریق دیدن نمادهای شهری حاصل نمی‌شود بلکه حضور، تجربه و مکث در فضاهای شهری شرط لازم به منظور ادراک محیط به حساب می‌آید.

در نتیجه توسعه زندگی پیاده، ایجاد پیاده‌راه‌ها، احیای فضاهای پیاده و ارتقا قابلیت پیاده مداری فضاهای شهری به خصوص در بافت‌های با ارزش تاریخی، خود سبب ارتقا کیفیت محیط شهر شده و از سویی پیوستگی تصویری شهر را ممکن ساخته و با هویت خاصی که دارند، می‌توانند بیشترین سهم را در برآورده کردن گذران اوقات فراغت و ایجاد نشاط و شادابی در شهروندان داشته باشند.

کد خبر 449609

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.