به گزارش خبرنگار ایمنا، ساختن محلی برای اجرای تعزیه و نمایشهای آئینی و سنتی از نیازهای شهر بزرگ و ماشینزده تهران است که دستکم حدود ۱۵۰ سال پیش، بین ۵۰ تا ۷۰ تکیه محلی داشته و با وجود فراز و فرودهای بسیار مراسم عزاداری حضرت سیدالشهدا (ع) در آن پیوسته رو به گسترش بوده است.
نخستین بار در سومین شورای شهر تهران این مساله مورد توجه قرار گرفت و پیشنهاد شد که در کنار تئاتر شهر، موزه تعزیه و تکیه شهر ساخته شود. در این موزه اشیایی مانند سیاههها، پرچمها، علمها، پارچهها، صورتکها، شیرها، کتلها، لباسها، شمشیرها، سپرها، نیزهها، چکمهها، زینها، گاهوارهها و نخلها به عنوان نمادی از تاریخ تحولات اجتماعی و فرهنگی گذاشته میشد.
پیشنهاد برای ساخت ساختمان تکیه هم سخت بنایی بر پایه ساختمان تاریخی و ارزشمند تکیه دولت بود که عکسها و نقشههای ساخت و ساز آن نیز موجود بود اما این فرصت از دست رفت و حالا مکانی که روزگاری پیشنهاد شده بود تیکه شهر باشد تبدیل به مجتمع فرهنگی و مذهبی ولیعصر شده که یکی از پروژههای تکمیل شده با هزینه شهرداری تهران است اما سالهاست از آن بهرهبرداری نمیشود.
بعد از آن چند پیشنهاد دیگر ارائه شد؛ نخست محل قدیم دانشکده الهیات دانشگاه تهران و مکان سابق حزب جمهوری اسلامی در خیابان امیرکبیر، نزدیک چهارراه سرچشمه که محل شهادت آیتالله بهشتی و یارانش در هفتم تیرماه سال ۱۳۶۰ بود و در فضای تهران قدیم قرار داشت. دیگر زمینی بود مربوط به آقای علاءالدین در کنار مؤسسه فرهنگی هنری صبا (وابسته به فرهنگستان هنر) واقع در ضلع غربی چهارراه طالقانی، در خیابان شهید برادران مظفر (صبای شمالی سابق) که قرار بود با همکاری بخش معماری فرهنگستان هنر به ساخت و ساز آن اقدام شود برای آغاز طراحیهای صفحههایی از شاهنامهخوانی و نقالی و نمایشهای ملی و سنتی انجام شد.
درحالی که تهران پر از تکیههای تاریخی است و باید توجه بیشتری به تاریخ و هویت مذهبی این شهر شود، در تمام این سالها پیشنهادها به نتیجه نرسید.
برپایی نخستین تکیه تهران به دست یک بانو
احمد مسجد جامعی عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران معتقد است که اگر قرار است سنتهای تهران را احیا کنیم باید این تکیهها را حفظ کنیم چرا که حفظ آنها به شهر هویت میدهد.
او درباره این که از چه زمانی عزاداری در تکیهها رسم شد میگوید: از زمان صفویان کارکرد تکیهها در ایران دگرگون شد و به مکانی برای سوگواری اهل بیت به ویژه در ماه محرم تبدیل شد. قبل از این، تکایا مکانی برای آداب و عبادات صوفیان بود. از آنچه در منابع ذکر شده به نظر میرسد قدیمیترین تکیه تهران تکیه خانم یا «تکیه خانوم» نام داشت. بعد از آنکه شاه طهماسب صفوی به دور تهران حصاری کشید و باعث آبادانی و گسترش آن شد، خواهرش نیز اقدام به ساخت مدرسه، تکیه و حمام برای اهالی تهران کرد.
به گفته مسجدجامعی هر سه اینها در تاریخ به مدرسه، تکیه و حمام خانم مشهور شد: مکان تکیه خانم در محدوده بازارچه نایبالسلطنه در خیابان پانزده خرداد امروزی بود. اطلاعات چندانی از این تکیه در دست نیست؛ اینکه چرا خواهر شاه برای تهران تکیه ساخت اما مسجد نساخت جای بحث فراوان دارد و اینکه در فرهنگ و حکومت مردسالار آن روز ایران زنی عهدهدار تأمین چنین مرکزی شده نیز درخور تأمل است. به هر حال نخستین تکیه تهران را که در منابع تاریخی بدان اشاره شده میتوان به دوره صفوی نسبت داد.
قدیمیترین تکیه به جای مانده در تهران
این عضو شورای شهر اضافه میکند: البته در همان دوران در مکان دیگری که نزدیک تهران بود نیز تکیه دیگری شکل گرفت که هنوز هم پابرجاست. این تکیه در محدوده شهرری امروزی در منطقه ۲۰، محله نفرآباد قرار گرفته است. خیمه سفید تکیه بزرگ و تاریخی نفرآباد بعد از سیصد و اندی سال هنوز هم در اول ماه محرم بالا میرود. در حدود ۴۰۰ سال پیش عدهای از نفرآبادیها ستون خیمهای را برای عزاداری سالار شهیدان برافراشتند که پس از گذشت سالهای سال هنوز هم پابرجاست. اینجا قدیمیترین تکیه باقیمانده تهران امروز است. هیئت عزاداری این تکیه به نام حضرت علی اکبر (ع) است اما اهالی آن را با همان نام «تکیه نفرآباد» میشناسند.
او درباره تاریح تکیه نفر آباد میگوید:
به نقل اهالی و بر اساس وقفنامه موجود، تکیه نفرآباد در سال ۱۰۶۰ هجری قمری یعنی حدود ۱۰۰ سال بعد از نخستین حصارکشی پیرامون تهران ساخته شده است. حتی قدیمیهای محله هم نمیدانند که این تکیه از آن زمان تا به حال چندین بار بازسازی و مرمت شده است. آقای قربانینژاد که یکی از اعضای هیئت امنای تکیه است میگوید نصیربک فرزند محمدباقر عطارباشی از واقفان قدیمی تکیه نفرآباد است. حتی گفته میشود نصیربک اولین شخصی بود که ساختمان آن را بنا کرد. هم اکنون سه دانگ تکیه به نام دختر مرحوم غلامعلیخان نصیری است. غلامعلیخان نوه نصیربک بود. این خانواده به صاحب جمع هم معروف بودند. سه دانگ دیگر آن هم وقف است.
مسجدجامعی میافزاید: به احتمال زیاد نصیربک مخفف نصیربیگ است، بیگ لفظی ترکی به معنای بزرگ و آقا، از القاب معمول صفوی است که به رجال و اکابر آن دوران گفته میشد، صاحبجمع نیز از القاب حکومتی بود و به کسی گفته میشد که کارهای پشتیبانی را عهدهدار بود و از مهمترین این کارها جابجایی اسباب و وسایل کاروان شاهی و اطرافیانش بود و از این رو شترخانه و قاطرخانه شاهی را در اختیار داشت.
به گفته وی صاحبجمعها در آن دوران، در این مکان رفت و آمد داشتند و قدیمیها از خاندانی به همین لقب، نام میبرند که در سالهای دور در اینجا زندگی میکردهاند: شاید نام نفرآباد نیز بر همین مبنا گذاشته شده باشد زیرا واحد شمارش شتر نفر است و آبادی این منطقه پیش از همه مدیون شتر و شترداران است. از سوی دیگر عموم زائران و مسافران نیز برای آمد و شد از شتر استفاده میکردند و به رونق بازار این کسب میافزودند زیرا ری از دورترین زمانها در مسیر راههای بزرگ ارتباطی قرار داشت و کاروانهای بسیاری از آن میگذشتند.
رونق تعزیه و گسترش تکایای تهران
او درباره سایر تکیههای قدیمی تهران میگوید: تا زمان محمدشاه قاجار و صدارت حاج میرزا آقاسی به جز تکیه خانوم، از تکیه دیگری در منابع تاریخی تهران چیزی ذکر نشده است و حتی هیچ گونه اطلاعاتی از تکیه نفرآباد نیز در منابع مکتوب نیست. البته اهالی طرشت نیز اجمالا از تکیه دیگری با عمر چهارصد ساله نام میبرند که در روستای دیروز و محله امروز طرشت واقع شده است. درباره این تکیه نیز در منابع مکتوب چیزی یافت نمیشود. همچنین درباره نحوه ساخت، بانی و واقف آن اطلاعات موثق چندانی در دست نیست.
مسجدجامعی ادامه میدهد: طرشت در تاریخ تشیع نقشآفرین است و عالمان شیعه بسیاری در هزار سال پیش در آنجا میزیستهاند و حلقه درس آنجا از دوران آلبویه تا حمله مغول پررونق بوده است. یکی از بقاع متبرکه تهران نیز در آنجا قرار دارد که به ثبت میراث فرهنگی نیز رسیده است. این بقعه متعلق به شیخ عبدالله طرشتی است که از عالمان و مدرسان بزرگ قرن ششم است. قبر شاه قاسم نوربخش نیز حوالی همین بقعه بود و میدان شاه قاسم که اینک به چهارراه تبدیل شده، یادگار همان نام است.
این عضو شورای شهر تهران درباره این که در چه دوره تاریخی به تعداد تکیههای پایتخت افزوده شد توضیح میدهد: در دوره قاجار و با رونق تعزیه، روز به روز بر اهمیت تکیهها افزوده و تعدادشان بیشتر شد. در این دوره مهمترین تکیه تهران تکیه عباسآباد بود که در انتهای بازار عباسآباد امروز قرار داشت و ظاهراً از ساختههای حاج میرزا آقاسی بود و به همین نام شهرت داشت.
او میافزاید: بعدها به خاطر افزایش جمعیت تهران و کمبود جا در این تکیه به دستور ناصرالدین شاه تکیه بزرگتری به نام تکیه دولت در محدوده ارگ ساخته شد که درباره آن زیاد گفته و نوشتهاند. علاوه بر این در همان زمان تعداد تکیههای تهران افزایش یافت به حدود ۵۰ تا ۷۰ تکیه رسید. در تقسیمبندی قدیم تهران هر محله چند گذر داشت و هر گذری دست کم با تکیه شناخته میشد. البته یکی از عوامل گسترش تکیهها در این دوره رونق آئین تعزیه بود.
او میگوید: بیشتر تکایای شهر تهران در دو محله عودلاجان و بازار قرار داشت. در بقیه دوره قاجار تکیه جدیدی به تهران اضافه نشد. از تکیههای باقیمانده آن دوره حسینیه سادات اخویهای امروز و تکیه رضاقلیخان است که به نظر تنها تکیههای باقی مانده تهران عهد ناصری هستند.
به گفته مسجد جامعی از قدیمیترین تکیههای شمیران، تکیه نیاوران است که قدمت آن به بیش از ۱۵۰ سال پیش بازمیگردد و در دوره ناصری ساخته شده است: او که علاقه زیادی به برپایی مجالس تعزیه داشت، بنای تکیه نیاوران را به استاد حسن خرپاکوب سپرد. از آنجایی که شاه از ابتدای سلطنت خود بیشتر اوقاتش را در فصل تابستان در قصر صاحبقرانیه نیاوران میگذراند طی سالهایی که ایام محرم مصادف با تابستان میشد تصمیم گرفت تکیهای در آن منطقه بنا کند.
بیسرانجام ماندن پیشنهاد ساخت تکیه شهر
مسجد جامعی در خصوص اینکه سرانجام پیشنهادی که برای ایجاد تکیه شهر در فضای جانبی تئاتر شهر به ایمنا میگوید: زمانی که این پیشنهاد را دادم، ساختمان کنار تئاتر شهر ساخته نشده بود و پیشنهاد در زمان شهرداری آقای قالیباف مطرح شد. پیشنهاد دادم که تکیه شهر ساخته شود و به نظر این فضا برای تکیه شهر مناسب بود و تئاتر و تکیه شهر مکمل یکدیگر میشدند.
این عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران ادامه میدهد: پس از آن پیشنهاد شد که تکیه شهر در مرکز ۷۲ تن در محله سرچشمه تهران ایجاد شود اما این پیشنهاد نیز مورد توجه قرار نگرفت چون آن موقع کسی دنبال تکیه شهر نبود. علاوه بر آن زمینی هم در کنار فرهنگستان هنر وجود داشت که پیشنهاد شد تا تکیه شهر در آنجا بنا شود اما بازهم بلاتکلیف ماند.
مسجدجامعی اضافه میکند: نقشههای تکیه شهر در تهران را پیدا کردیم و اکنون موجود است و این فضاها همواره در طول سال برنامه داشتند و در کنار آن آداب، آئینها، هنر و ادبیات رشد کرده است ولی در نهایت اتفاقی برای ایجاد تکیه شهر نیفتاد. البته کاری هم در زمان شهرداری آقای کرباسچی قرار بود شروع شود و مسجدی در خیابان شریعتی بود که قرار شد تکیه شهر شود اما مردم اعتراض کردند که قرار است تئاتر شود که گفتیم قرار است تئاتر آئینی شکل بگیرد اما در نهایت بلاتکلیف ماند.
به گفته وی موضوع ایجاد تکیه شهر از آن زمان تا کنون بلاتکلیف مانده چون انگیزه تکیه شهر به عنوان یک میراث ارزشمند، وجود ندارد: تکایای شهر میراث و سرمایهای است که قرنها با آن زندگی کردیم و اگر تکیه شهر ایجاد شود، میتواند جایگاه خوبی داشته باشد. این مساله در شورای چهارم تصویب شد اما اکنون انگیزه ساخت آن وجود ندارد.
نظر شما