به گزارش خبرنگار ایمنا، چند سال اخیر رونمایی از برخی تندیسها و مجسمههای شهری به دلیل بیسلیقگیهای آشکاری که در ساخت آنها رخ داده بود، خبرساز شده است؛ از حجاری تصویر سعدی شیرازی و جمشید مشایخی در تهران تا تندیسهای کوچک و بزرگی که از سردار شهید سلیمانی در انزلی، اهواز و شیراز رونمایی شد.
شدت بیسلیقگیها و بیهنریها در ساخت این مجسمهها از شهید سلیمانی را میتوان پررنگتر دید، مجسمههایی که اکثراً توسط نهادهای فرهنگی کشور ساخته شده و در شهرها نصب شد.
این پدیده در ایستگاه آخر به شیراز رسید تا با دستان شهردار شیراز بار دیگر تصویری نامتناسب از سردار شهید سلیمانی به تندیس تبدیل شود و انتقادها را به این رویه به اوج برساند؛ حواشی این رونمایی و هر آنچه مربوط به وضعیت آشفته مجسمههای شهری به ویژه در شیراز است، موضوع گقتوگوی ایمنا با احمد تنوری عضو شورای شهر شیراز شده که در ادامه میخوانید:
اخیراً رونمایی از تندیس سردار سلیمانی در شیراز با حضور شهردار این شهر حواشی بسیاری داشت. درباره آن توضیح میدهید؟
بعد از انقلاب بحث پردامنهای در رابطه با ساخت تندیسها پیش آمده که تاکنون نیز نظامنامه مشخص و ابلاغی توسط نهادهای قانونگذار تدوین نشده و وزارت فرهنگ و اسلامی به ابلاغ برخی موارد بسنده کرده است. به نظر میرسد شورای عالی انقلاب فرهنگی باید به بحث ساخت تندیسها و مجسمههای شهری ورود کرده و چهارچوبها و موازین هنرهای تجسمی را براساس ضوابط علمی، هنری و شرعی تدوین کند.
من پیشتر پیشنهاد تشکیل شورای انطباق هنرهای تجسمی با موازین فقهی را داده بودم زیرا فقهای شیعه ساخت مجسمه را دارای شرایط خاصی میدانند و لازم است در اجرای مجسمههای شهری، این موازین در نظر گرفته شود تا با اجرای برخی آثار، فرهنگ و هویت ایرانی و اسلامی به مخاطره نیفتد. هنرهای تجسمی در کشور دارای گروههای دانشگاهی با سرفصلهای مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است بنابراین از این لحاظ دست خالی نیستیم و تصمیمگیران میتوانند در ساخت مجسمهها از این گنجینه استفاده کنند.
مراحل سفارش و ساخت تندیس سردار شهید سلیمانی در دوره ریاست من در کمیسیون فرهنگی شورای شهر بود و از همان زمان در این کمیسیون بهطور کلی اختلاف نظرهایی بر سر موضوع ساخت تندیس و مجسمههای شهری وجود داشت و حواشی مربوط به مجسمههای شهری شیراز تنها به تندیس سردار سلیمانی محدود نمیشود بلکه در سه سال اخیر همواره این موضوع خبرساز بوده است.
به کدام حواشی اشاره میکنید؟
بهطور مثال یکی از آنها برگزاری سمپوزیوم مجسمهسازی در شیراز توسط شهرداری بود. نخستین سمپوزیوم بینالمللی مجسمه سازی در کمیسیون گردشگری بررسی شد و هیئت رئیسه شورا آن را به کمیسیون فرهنگی ارجاع نداد چون قرار بود این برنامه با هدف ارتقای جنبههای گردشگری شیراز اجرا شود.
من با آنکه ناظر وقت شورای شهر در سازمان فرهنگی شهرداری بودم اطلاع دقیقی از نحوه بررسی آثار و اجرای سمپوزیوم ندارم و با آنکه از این سازمان خواستم بر دعوت از شرکت کنندگان خارجی نظارت بیشتری باشد تا کارهایی که در سایر کشورها ارائه کردهاند با موازین فرهنگی کشور فاصله نداشته باشد، بازخوردی از این موضوع دریافت نکردم.
فقط شفاهاً گفتند که استعلامات را از نهادهای نظارتی گرفتهایم و اصلاً وظیفه ما نیست که بر این امر نظارت داشته باشیم؛ حتی برگزاری و چگونگی سمپوزیوم نیز چندان رسانهای نشد تنها پس از آن در صحن شورا گفتند مبلغی را تصویب کنید که برای برگزیدگان پرداخت شود.
این حواشی درخصوص تندیس سردار سلیمانی بیشتر بود.
بدیهی است که امسال با مطرح شدن موضوع گرامیداشت سردار شهید سلیمانی، شهرها سعی میکردند در نامگذاری و ساخت تندیسها از یکدیگر پیشی بگیرند و شیراز نیز یکی از این شهرها بود و تصاویر رونمایی از تندیس سردار سلیمانی توسط شهردار در سایتها منتشر شد که مورد بهرهبرداری رسانههای معاند نیز قرار گرفت.
وضعیت مجسمههای شهری در کشور بهطور کلی بسیار نامناسب و آشفته است اما شاید چون در موارد اخیر موضوع به سردار شهید مربوط میشد، حساسیت مردمی درخصوص آن بیشتر بود و با انتشار گسترده تصاویر برخی از این تندیسها رسانههای معاند سوءاستفاده کردند.
باید این اصل رعایت شود که مجسمههای شهری از مجسمههای شخصی یک هنرمند متفاوت است. آثار شخصی براساس احساس یک هنرمند شکل میگیرد و هنرمند در پرداختن به سوژه آزادانه عمل کرده و آنچه به ذهن او خطور میکند به آفرینش یک اثر هنری منجر میشود. این آثار شخصی بدون قید و شرطی اجرا میشود و نمیتوان به سازنده آن انتقادی وارد کرد چون هرکس انگیزه هنری و سبک و سیاق خاص خود را دارد.
این شرایط برای مجسمههای شهری متفاوت است. چهره و هیکل یک شخصیت اگر قرار باشد به تندیس تبدیل شده و در معابر شهری نصب شود، دارای این شرایط نیست به ویژه آن دسته از مجسمههای شهری که مربوط به شخصیتهای معاصری است که مردم آنها را از نزدیک دیدهاند.
هنرمند در اینگونه آثار نباید هرچه خواست بسازد و دارای آزادی باشد؛ هرچند که به نظر میرسد این آزادی وجود دارد و نظارتی هم بر آن نیست. از طرفی شهرداری نیز باید در مکانیابی تندیسها و مجسمهها دقت کند و جایگذاری هر تندیس متناسب با فردی باشد که اثر هنری به وی منتسب شده است.
هنرمند برای خلق آثار مربوط به اسطورهها آزادی عمل دارد و میتواند براساس دیدگاهها و سبک خود و توصیفی که از آن شده دست به ساخت مجسمه زده و با پیروی از مکتب اساتید خود اثری را خلق کند.
در بسیاری از شهرها برای خلق آثار هنری از پیشکسوتان بومی این عرصه کمک گرفته میشود، این اتفاق در شیراز رخ نداده است؟
در این خصوص در شیراز ضعیف عمل شده است؛ اگرچه در ارتباط با مجسمهسازی سبک ایرانی و اسلامی نداریم و این هنر برگرفته از فرهنگ سایر کشورهاست اما با این حال از حضور و تجربه میراثداران هنر، حجاری نمادها یا ساخت تندیس که سابقه طولانی در شیراز دارند، به اندازه کافی بهره گرفته نشده و به عملکرد تصمیمگیران این انتقاد جدی وجود دارد.
با این توضیح، آیا به شهردار شیراز برای این رونمایی که در شأن شهر شیراز نبود، تذکر نخواهید داد؟
هرچند که با رأی اعضای شورای شهر از عضویت و به تبع آن ریاست کمیسیون اجتماعی و فرهنگی کنار گذاشته شدم و از طرفی مدتی است که تذکر را بیفایده دیدهام اما با این حال موضوع را در قالب تذکر شفاهی یا نامه به شهردار اعلام خواهم کرد.
درباره کنار گذاشته شدنتان از کمیسیون فرهنگی توضیح میدهید؟
براساس مصوبه شورای عالی استانها، انتخاب رؤسای کمیسیونها باید متناسب با مدارج تحصیلی باشد اما به عبارتی میتوان گفت انتخابات کمیسیونهای شورای شهر شیراز در سال چهارم با رویکردی سیاسی اتفاق میافتد.
در سال چهارم با آنکه داوطلب عضویت در کمیسیون فرهنگی و اجتماعی بودم، هشت نفر از اعضای شورا به حضور من در این کمیسیون رأی ندادند که بخشی از آن به خروج حزب اراده ملت از ائتلاف اصلاحطلبان و بخش دیگر نیز به اختلاف نظرم با دیگر اعضا در حوزههای فرهنگی بازمیگردد.
نظر شما